فارس به نقل از خبرگزاری الشرق الجدید نوشت: غالب قندیل در مطلبی به بحران
در شورای انتقالی سوریه به ریاست برهان غلیون اشاره کرده و تاکید کرد که
استعفای غلیون به عنوان رئیس این شورا تنها چند روز بعد از انتخاب مجددش
نشان از اتفاقاتی دارد که حالت واگرایانه و اسفبار حاکم بر ساختار هرج و
مرج گرایان سیاسی موسوم به مخالفان سوریه را نشان داده و تاکید می کند که
آنها از اینکه بتوانند ویترینی مورد احترام برای اربابان خود در واشنگتن
درست کنند، ناکام هستند.
این مقاله در ادامه به چند نکته اشاره و
تاکید می کند که وجهه ای که غلیون آن را نشان داد، به دنبال ایجاد انحراف و
نفاق سیاسی بود، چرا که وی مدعی بود اختلافات در نشست استانبول میان جریان
های اسلامگرا و لائیک است، اما واقعیت این بود که اخوان المسلمون به
عنوان ستون فقرات این مخالفان و سازمان یافته ترین گروه در میان مخالفان
داخل و خارج است و بعد از این گروه نیز تکفیری ها قرار دارند که بخش هایی
از آنها را نیز اخوانی ها شکل می دهند و مسئول اصلی عملیات قتل و کشتار و
انفجارهای مختلف در سوریه هستند.
از
زمان تشکیل نشست استانبول گروه هایی که غلیون از آنها تحت عنوان گروه های
لائیک نام می برد، متشکل از فراکسیون ها و تشکیلات سیاسی مخالفان در تبعید
شامل گروه های سوسیالیست و لیبرال بود که برخی از افرادی که به دنبال نقشی
برای خود بودند نیز در این عرصه وارد شدند، این ساختار فرصت طلب به صورت
کلی نقش ویترین سیاسی را ایفا می کرد که رهبران اخوان المسلمون خود را در
ورای آن مخفی کرده بودند.
تغییر سیاست های فرانسه عامل اصلی کاهش نفوذ غلیون
کسانی
که با غلیون وارد درگیری شدند از میان کسانی بودند که می خواستند نقش
اساسی در این ویترین بازی کنند، اما حمایت قطر از غلیون و وابستگی آن به
سازمان های اطلاعاتی غربی و فرانسوی مانع از آن می شد، شاید بتوان گفت که
از مهم ترین عوامل کاهش نفوذ غلیون تغییرات آرام در سیاست فرانسه بود که در
پی شکست در ایجاد جنگ علیه سوریه ایجاد شده بود و این موضوع تغییراتی را
در حال و آینده ساختار سازمان های اطلاعاتی و وزارت خارجه این کشور ایجاد
می کند.
دومین
نکته مورد توجه غلیون ناتوانی نشست استانبول و ورشکستگی آن تا حد 99 درصد
در میان فرماندهان مخالفان است که می توانند تاثیرگذار باشد، این موضوع
البته تا حد انتقاد واقعی از خود در میان مخالفان پیش نمی رود و آنها
همچنین در این راستا با تکیه بر خارج به دنبال اشغال سوری از سوی نیروهای
ناتو و تخریب کشور به بهانه نجات آن هستند. آنها به صورت علنی از اشغال
خارجی در کشور سخن می گویند تا خود را به عنوان حاکمیت مزدور و وابسته در
کشور مطرح کنند. برنامه سیاسی که غلیون قبل از نشست خود با هیلاری کلینتون
وزیر خارجه آمریکا به آن اشاره کرد، ناظر بر همین موضوع بود و به صورت کامل
با گرایش های ملت سوریه و وجدان عربی مستقل و مقاوم آن تناقض دارد.
نشست استانبول و رسوایی مدعیان اصلاحات
پروژه
نشست استانبول در زمینه اشغال خارجی کشور و تخریب توان سوریه و حذف جایگاه
منطقه ای و انتقال دادن آن به اردوگاه آمریکا و عربستان سعودی و اسرائیل
در منطقه یکی از مهمترین علت های کناره گیری ملت سوریه از حمایت از مخالفان
سوریه و کاسته شدن از موج اعتراضات است، چرا که آنهایی که اعتباری برای
خود و درخواست های اصلاح گرایانه قایل هستند و انگیزه هایی را از خود نشان
دادند که تماما با واقعیت های میدانی رفتارهای آنها متفاوت بود، آنها گروه
های تروریستی مسلحی را ایجاد کردند که مصیبت های زیادی را به ملت چشانده و
وجهه نشست استانبول به عنوان یک وجهه سیاسی نفاق آمیز نشان داده که شبکه
خونریز تروریستی را پوشش می دهد و کشور را برای اشغال خارجی مهیا می سازد.
قندیل
در ادامه تاکید کرد که نشست استانبول با فعالیت های سیاسی خود راه را بر
حضور برخی گروه های مخالف در گفتگوهای ملی که دولت سوریه به آن دعوت کرده
بود، بست و بسیاری از گروه ها را تحت فشار و باج خواهی و اتهام به خیانت
قرار داد و تمامی راهکارهای ممکن برای ترساندن آنها را به کار برد تا آنها
نتوانند در گفتگوها شرکت کنند و به سوی روند اصلاحات سوریه پیش بروند.
تلاش حداکثری مخالفان سوریه برای جلب توجه غرب و قطر
غلیون
دستورات جریان اخوان المسلمون را با امانت داری و دقت انجام داده و سعی
کرد تا به همراه سایر اعضا نظر آمریکا و اسرائیل را جلب کند و دولت های
ترکیه، قطر و عربستان سعودی را نیز از خود راضی نگه دارد تا بتواند اموال
بیشتری به دست آورد و عملیات ایجاد ناامنی در سوریه را دنبال کند و دولت
ملی سوریه را ساقط کرده و زمینه را برای اشغال خارجی این کشور مهیا سازد،
این در حالی است که وی توجهی به عناصر قدرت و بازدارندگی سوریه و همگرایی
دولت و ارتش این کشور نداشت و به همین علت بود که نشست استانبول به تریبونی
برای انتشار توهم ها تبدیل شد.
استعفای غلیون شکست سیاست های مخالفان سوری را اثبات کرد
استعفای
غلیون انجام شد تا پایان راهکارهای شکست خورده سیاسی را اثبات کرده و از
بین رفتن توهم های غرب در زمینه امکان سقوط دولت مردمی سوریه که با شراکت
های بین المللی و منطقه ای مقتدر است را به همه نشان دهد.
اگر مخالفان در نزد مردم سوریه اندکی اعتبار داشتند در انتخابات حاضر می شدند
قندیل
در ادامه مقاله خود می نویسد که اگر مخالفان دولت سوریه از جمله اخوان
المسلمون کمترین میزان از اعتبار و محبوبیت را در جامعه سوریه داشتند و
اندکی نیز از توطئه های ائتلاف استعماری و ابزارهای آن در منطقه استقلال
داشتند به صندوق های رأی روی می آوردند و اصلاحات سیاسی را در این کشور بر
اساس قانون اساسی جدید رد نمی کردند.
وی در پایان مقاله خود تاکید
می کند که برخی مخالفان در سوریه از فاش شدن ماهیت انزوای خود و رسوا شدن
حجم واقعی خود در میان مردم این کشور در صورت وارد شدن به رقابت های
دموکراتیک انتخاباتی می ترسند و به همین علت است که اخوان المسلمون به
همراه شرکای خود در نشست استانبول و برخی مخالفان داخلی نبردی سیاسی را
علیه اصلاحات بشار اسد آغاز کرده و توجیه هایی را برای تحریم انتخابات
تراشیده اند و در مسیر ترور و شورش های مسلحانه قرار گرفته اند.
وعدههای حمله به سوریه پوشالی است
این
همان چیزی است که بنا به اعتقاد ریاض الشقفه تنها گزینه این گروه است،
آنها هنوز روی دخالت های نظامی خارجی در سوریه حساب کردهاند و به صورت بی
فایده ای این وعده ها را امروز و فردا می کنند، این در حالی است که سخنان
در مورد سکو شدن لبنان برای حمله به سوریه و مرحله بعد از انتخابات ریاست
جمهوری آمریکا نیز دروغ پردازی طولانی مدتی برای براندازی سوریه است که
سکان آن در دست "جفری فلتمن" آمریکایی و "برنار لیوی" همتای صهیونیست و
فرانسوی وی است.