کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :
نگراني ناوگان آمريكا از قدرت ويرانگر زيردريايي هاي ايران
برخي زيردريايي هاي ساخت ايران تهديد مهم عليه آمريكا محسوب مي شود و قادر است كل اقيانوس هند را پوشش دهد.
اين
خبر را پايگاه اينترنتي كورلوب كه در زمينه تخصصي برنامه هاي نظامي دريايي
فعاليت مي كند، منتشر كرد و نوشت: ايران طي 15سال گذشته انواع زيردريايي
هاي جنگي را توليد كرده است و حضور آنها به عنوان ناوگان نظامي زيردريايي
در خليج فارس مي تواند يك اهرم تهديد خطرناك و غيرقابل پيش بيني براي
ناوگان آمريكا باشد كه در بحرين مستقر است.
اين نشريه با بيان اينكه
توان زيردريايي هاي نظامي ايران همچنان ناشناخته است، به بررسي انواع
زيردريايي هاي توليد ايران پرداخت و نوشت: روسيه در سال 1996 پذيرفت فروش
زيردريايي هاي نوع «كيلو» را متوقف كند و همين مساله باعث شد تا تهران خود
به توليد زيردريايي مبادرت ورزد. ايران 3 نوع زيردريايي طراحي و توليد كرده
است. ايراني ها پس از 10سال آزمون و خطا توانستند 7 ماه پيش زيردريايي هاي
نوع «قادر» را توليد كنند كه مي تواند تا 100تن را جابجا كند. ايران در
حال حاضر 12فروند از اين نوع زيردريايي را در اختيار دارد. اين زيردريايي
ها تا حدودي شبيه به «كيلو» روسي هستند. اما برخي تحليل گران نظامي،
زيردريايي هاي قادر را بسيار شبيه زيردريايي هاي «كوسموس SX-506B»
ايتاليايي مي دانند. توان جابجايي زيردريايي SX-506B 100 تن است. تصاوير
منتشر شده از آن نشان مي دهد كه مي توان اين زيردريايي را به دو لوله
اژدرافكن تجهيز كرد.
اين گزارش مي افزايد: ايران همچنين 5 زيردريايي
بزرگ تر، از نوع «نهنگ» دارد كه ظرفيت جابجايي آنها 500 تن است. اين
زيردريايي ها بسيار شبيه به زيردريايي هاي U-206 آلماني هستند كه براي
عمليات در آب هاي نه چندان عميق درياي بالتيك ساخته شده بودند. اندازه U-
206 اين امكان را مي دهد تا بتواند 8 اژدر را حمل كند ولي نسخه ايراني آن
چندان ديده نشده است.
كورلوب مي افزايد: ايران اكنون در حال توليد نوع
سوم زيردريايي هاست. ساخت زيردريايي «قائم» در سال 2008 آغاز شده است. اين
زيردريايي توان جابجايي 1000 تن را دارد و به اندازه كافي بزرگ است تا
بتواند لوله هاي اژدرافكن به همراه مهمات آنها را حمل كند. اين در واقع
مدلي است كه جايگزين نوع «كيلو» روسي خواهد شد. زيردريايي هاي ايران از نوع
«كيلو» مهم ترين تهديد محسوب مي شود. شعاع عملياتي اين زيردريايي هاي 2300
تني به راحتي مي تواند كل اقيانوس هند را پوشش دهد. اين نوع زيردريايي
قادر است تا 6 لوله اژدرافكن 533 ميليمتري و 18اژدر يا 24مين را حمل كند.
اين زيردريايي به مانند يك دشمن واقعي شناخته مي شود و مي تواند تا 45 روز
در دريا بماند.
تازه ترين سند خاك بر سري منافقين رو شد
خوش خدمتي تازه گروهك ورشكسته منافقين به اسرائيل، با ترديد و تحقير از سوي محافل سياسي و رسانه اي مواجه شد.
رويتر
اخيرا از قول شوراي ملي مقاومت(نام پوششي براي سازمان منافقين) ادعا كرده
60 دانشمند و مهندس ايراني به طور سري زير نظر وزارت دفاع، در زمينه گسترش
برنامه تسليحات اتمي فعاليت مي كنند. اما ديويد آلبرايت(بازرس تسليحاتي
پيشين و رئيس موسسه آمريكايي علوم و امنيت بين الملل) در واكنش به اين ادعا
گفت: ما به آنچه آنها مي گويند با شك و ترديد بسيار نگاه مي كنيم. آنها
هيچ مدركي ارائه نكرده اند. بهتر است به افشاگري هاي اين گروه با ديده
ترديد و شك نگريست.
پايگاه اپوزيسيوني ايران گلوبال نيز با اشاره به اين
اقدام كلاهبردارانه منافقين نوشت: كساني كه با مسائل اطلاعاتي در مورد
ايران آشنايي دارند، به خوبي مي دانند كه سازمان مجاهدين در حدي نيست كه
بتواند به اطلاعات سري هسته اي ايران دسترسي يابد. اخيرا هم سيمور هرش در
مقاله اي كه روز ششم آوريل در نيويوركر منتشر شده، نوشته كه مجاهدين خلق در
صحراي نوادا آموزش ديده و با همكاري موساد و استفاده از اطلاعات آمريكا در
عمليات تروريستي در ايران مشاركت داشته اند. بين سازمان مجاهدين و موساد
رابطه نزديكي وجود دارد و موساد ادعاهاي مربوط به پروژه هسته اي ايران را
در اختيار مجاهدين مي گذارد تا از كانال آنها انتشار پيدا كند. كاملا روشن
است كه در اين مورد هم موساد مطالب درهم ريخته اي از راست و دروغ را در
اختيار مجاهدين مي گذارد تا از كانال آنها در جهان غرب انتشار پيدا كند. تا
مانع توافق گروه 1+5 با جمهوري اسلامي گردد.
اين پايگاه اينترنتي اضافه
كرد: ادعاي سازمان مجاهدين[منافقين] با گزارش سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و
اسرائيل كه مي گويند ايران تصميمي براي ساخت سلاح اتمي و نظامي كردن
برنامه غني سازي نگرفته، در تضاد است.
شبكه بالاترين هم با بيان اين كه
«جناب مجاهدين خلق! اين ره كه تو مي روي به تركستان است» نوشت: بهانه درست
كردن براي غربي ها در جهت اعمال فشار اقتصادي به مردم ايران، چه سود ملي در
پي دارد؟ آيا دست در دست قاتلان مردم ايران گذاشتن كم بود؟ آيا اسير كردن
جوانان مردم و سپر بلا ساختن از آنها كم بود؟
راديو فردا: تحولات خاورميانه ابطال نظريه پايان تاريخ فوكوياماست
ارگان
رسمي سازمان معتقد است نظريه 2 دهه پيش فرانسيس فوكوياما مبني بر اينكه
ليبرال دموكراسي پايان تاريخ است، يك خطاي محاسباتي بوده و تحولات جهاني
خلاف اين نظريه عمل كرده است.
وبسايت راديو فردا در تحليلي نوشت: اين
تصور كه ليبرال دموكراسي سلطه خواهد يافت از سوژه داغ پايان سلطه شوروي
ناشي شد. عصاره اين نظريه اين است كه عصرستيز كهن بر سر ايدئولوژي هاي
سياسي به سر رسيده و دموكراسي ليبرال مسلط و پيروز شده است. انديشه
فوكويوما به نظريات استادش هانتينگتون در مورد دوران پس از جنگ سرد نزديك
است و هر دو نگاه خوش بينانه اي [به سيطره ليبرال دموكراسي] داشتند اما دست
كم در حال حاضر اين دو نظريه مورد چالش قرار دارند و در درستي هر دو نظريه
مي توان ترديد كرد. امروز آن خوش بيني ها جاي خود را به شك و ترديد داده
است.
اين تحليل مي افزايد: ديري نپاييد كه نظريه «پايان تاريخ» فوكوياما
با ظهور حكومت اقتدارگراي روسيه، رشد عظيم اقتصادي چين، و شكست آرمان هاي
نومحافظه كاران آمريكايي در عراق، با چالشي حياتي و حساس مواجه شد.
فوكوياما در سال 2008 در مصاحبه با مجله نيوزويك بطور تلويحي پذيرفت كه
اشغال نظامي عراق، اقدام براي تعويض رژيم و جابجايي صدام حسين در حقيقت با
اصل «پايان تاريخ» در ستيز است. امروز با بازگشت ولادمير پوتين به رياست
جمهوري فدراسيون روسيه و تحقق نيافتن ليبرال دموكراسي در بسياري از نقاط
دنيا و به ويژه خاورميانه، ديگر ترديدي نيست كه دموكراسي ليبرال نتوانسته
است بر عرصه روابط بين المللي چيره شود. افزون بر آن، آموزه هاي تحولات
مصر، عراق، افغانستان و بخش هاي ديگري از جهان نشان مي دهد فوكوياما در
محاسبات خود خطا كرده است.
تحليلگر راديو فردا نوشت: در مصاحبه اي كه
پيشتر به آن اشاره شد فوكوياما به دو نكته مهم اشاره مي كند. اولاً اينكه
درك او از تاريخ دركي «ماركسيستي» بوده و اينكه دموكراسي حاصل يك فرآيند
گسترده نوسازي در هر كشور است. فوكوياما كه مدتي به نومحافظه كاري نزديك
شده بود در اين مصاحبه از مواضع نومحافظه كارانه خود عدول كرده و اقرار مي
كند كه نومحافظه كاران خيال مي كردند كاربرد فشار سياسي مي تواند حركت به
سوي دموكراسي را شتاب بخشد، در حالي كه نهايتاً اين بستگي به جوامعي دارد
كه خواهان پيمودن اين راه هستند. باور خوش بينانه فوكوياما در سال هاي
منتهي به واژگوني كمونيسم اين بود كه دموكراسي جاي آن را خواهد گرفت. نه
تنها اين چنين نشد، خوش باوري حاصل در دوران پس از يازدهم سپتامبر مبني بر
اينكه تحولات ساختاري در جهان اسلام و رژيم هاي عربي موجب تبديل اين رژيم
ها به دموكراسي هاي ليبرال خواهد شد نيز تحقق نيافت.
راديو فردا ضمن
مغالطه اي آشكار مبني بر اينكه هر كشوري كه رو به ليبراليسم نكند، دموكرات
هم نيست(!)، نمونه هاي ايران و مصر را نشانه هاي نقض تئوري پايان تاريخ
خواند و نوشت: در ايران، ساختارهاي مذهبي به جاي ساختارهاي دموكراتيك نشست.
در مصر پس از سرنگوني مبارك نهادهاي سياسي/مذهبي موجود كه در نظام پيشين
تنها تا حد صدور فتوا در امور فردي و خانواده قدرت داشتند بلافاصله تبديل
به ساختارهاي حزبي شدند اما به خاطر آرمان هاي سركوب شده در گذشته، به جاي
بازيگري در سطح بين المللي و دموكراتيك، خط مشي مذهبي محدود و نهايتاً ضد
قدرت هاي خارجي (به ويژه اسرائيل) را در پيش گرفتند.
وبسايت راديو فردا
نوشت: پس از سرنگوني «مبارك» اخوان المسلمين تبديل به گروه قدرتمند سياسي
شد در حالي كه گروه هاي كوچك تر ديگر همچنان در سايه ماندند. در مصر منافع
استراتژيك دولت هاي بزرگ و ضرورت حمايت از اسرائيل موجب ترمز دادن مصنوعي
به روند دموكراتيك گرديد. نمونه هاي ايران، مصر، تونس، ليبي و سوريه مي
تواند گواه مستدل تري بر رد نظر به پايان تاريخ فوكوياما (سيطره ليبرال
دموكراسي) باشد و در حقيقت پايان تاريخ اتفاق نيفتاد.
نويسنده در پايان
تصريح مي كند: امروز فوكوياما از گذشته نومحافظه كارانه اش فاصله گرفته و
حتي به صف مخالفان جنگ با عراق پيوسته و اشغال نظامي عراق را با لنينيسم
يكي مي داند.
آنچه راديو فردا و نويسنده آن مسكوت گذاشته اند، نقش شكست
آمريكا در اشغال عراق است كه باعث فروپاشي انواع نظريات سلطه طلبانه و
استكباري شد و اگر اين شكست - كه باني آن ايران بود- رخ نمي داد حتماً
امثال تحليل گر راديو فردا، با آب و تاب درباره پايان تاريخ و هژموني
ليبرال دموكراسي قلم فرسايي مي كردند.
بولتون: عقب نشيني مقابل ايران اشتباه بزرگ تاريخي است
نماينده سابق آمريكا در سازمان ملل تسليم غرب بر سر غني سازي اورانيوم در ايران را اشتباه تاريخي دانست.
جان
بولتون با انتقاد شديد از اظهارات برخي مقام هاي آمريكايي درباره برنامه
هسته اي ايران گفت: پذيرش غني سازي در ايران دادن مجوز به آنها براي اين
كار، عقب نشيني در مقابل خواسته هاي تهران است. اين كار اشتباه تاريخي دولت
اوباما خواهد بود.
وي همچنين گفته است: دولت اوباما و چند كشور اروپايي
متوجه اشتباه تاريخي و خطرناك خود نيستند. موافقت با غني سازي 5 درصدي،
پيروزي بزرگي براي ايران خواهد بود و در آينده تيم مذاكره كننده هسته اي
اين كشور با استفاده از اين امتياز، به امتيازها نتايج بيشتري دست پيدا
خواهند كرد.
بولتون از نومحافظه كار تندرو و صهيونيست در دولت بوش بود
كه تلاش فراواني را براي تعطيلي برنامه اتمي ايران به كار بست اما جمهوري
اسلامي ايران در همان دوره حاكميت بوش، به تعليق فعاليت هاي اتمي پايان داد
و برنامه هسته اي خود را تا سطح غني سازي 20 درصدي و راه اندازي تاسيسات
فردو توسعه داد.
طبق ان پي تي غني سازي فراتر از 20 درصد نيز حق جمهوري
اسلامي ايران است و بنابراين غني سازي 5/3 تا 5 درصد كف حقوق قانوني ايران
است و نه سقف اين حقوق.
هاآرتص: آرامش فعلي در ايران دهن كجي به تحريم هاست
يك روزنامه صهيونيستي مي گويد هر چه قدر بحث هاي هسته اي براي غرب مهم و حياتي است، براي مردم ايران يك امر مسلم و طبيعي شده است.
روزنامه
هاآرتص در تبليغات دايمي و انبوه محافل غربي مبني بر بحراني نشان دادن
اوضاع ايران نوشت: در تهران بحث هسته اي و غني سازي اورانيوم كه تا آن
اندازه براي غرب مهم است براي ايراني ها به يك امر مسلم و طبيعي تبديل شده
است. تهران در هفته هايي كه گذشت كاملاً آرام بود. مردم كارهاي روزمره خود
را انجام مي دادند و شهر نيز همان شادابي هميشگي را داشت. گويي نه تحريمي
در كار است و نه فشار بين المللي. نمايشگاه بين المللي كتاب تهران در حالي
برگزار شد كه 2400 ناشر ايراني در كنار 1600 ناشر خارجي از 77 كشور جهان در
آن حضور داشتند. هم زمان نمايشگاه نقاشي هاي خاص و يك هفته قبل از آن
نمايشگاه عكاسي درباره علي حاتمي، كارگردان مشهور سينماي ايران برگزار شد.
همه اين ها در حالي است كه فقط رسانه هاي وابسته به دولت در ايران فعال
نيستند بلكه ده ها رسانه غير دولتي نيز آزادانه فعاليت خود را انجام مي
دهند و نه فقط در تهران بلكه در بسياري از شهرهاي ايران آزادانه فعالند.
همچنين اخيراً طرفداران محيط زيست در يك حركت نمادين از سينما «قدس» تهران
تا ساختمان شهرداري با لباس هاي نارنجي مانور زيست محيطي دادند، هم زمان
سينماهاي ايران نيز فيلمي در همين زمينه به كارگرداني داريوش مهرجويي،
كارگردان ايراني به نمايش درآورند. همه اينها بدين معنا است كه ايراني ها
به نمايشگاه مي روند، با خيال آسوده به سينما مي روند و فيلمشان را مي
بينند، و به رغم وجود فشارهاي اقتصادي بين المللي بحران اقتصادي ويژه اي را
امتحان نمي كنند.
اين روزنامه مي پرسد: سؤال اين جا است كه پس چگونه مي
توان گفت تحريم ها اثر خود را گذاشته است؟ كساني كه جدول واقعي آمارهاي
فروش نفت و گاز ايران را مرور مي كنند، مي بينند كه شايد مقاصد فروش تغيير
كرده باشد ولي ميزان فروش تغييري نكرده است. اين ها همه در حالي است كه
ايران نه تنها توجهي به تحريم ها نكرده بلكه به هيچ كدام از مطالبات غرب
نيز تن نداده است.
به گزارش ديپلماسي ايراني، در ادامه تحليل هاآرتص با
اشاره به اظهارات نماينده ايران در آژانس آمده است: ايران مي گويد هرگز در
تأسيسات اتمي زيرزميني فردو را نمي بندد چرا كه به هر حال نظارت آژانس بر
اين تأسيسات امكانپذير است.
در ادامه تحليل هاآرتص به دلايل انتخاب
بغداد اشاره شده و آمده است: اين كه مذاكرات در بغداد برگزار مي شود اين
پيام روشن را به تركيه مي دهد كه ايران رضايتي از سياست هاي رجب طيب
اردوغان، نخست وزير تركيه به ويژه بر سر سوريه ندارد. جايگزيني عراق به جاي
تركيه كه به انتخاب ايران صورت گرفته، پاسخ كوبنده اي به تركيه محسوب مي
شود كه در اين ميان متحمل خسارت ديپلماتيك مي شود. به هر حال نشست بغداد
محل ديكته غرب به تهران نخواهد بود. خصوصاً پس از آن كه دو طرف پذيرفتند كه
استراتژي تماس هاي دوجانبه شان بدون پيش شرط باشد، چيزي كه در نشست
استانبول ثابت شد. همچنين پيش بيني مي شود در نشست بغداد نيز ايران شرايط
خاص خودش را اعلام كند.
در همين حال دان مريدور وزير اطلاعات و انرژي
اتمي اسرائيل اعلام كرد: سخن گفتن درباره حمله احتمالي به ايران، منافع
اسرائيل را به خطر مي اندازد.
مريدور، كه يكي از معاونان بنيامين
نتانياهو نخست وزير اسرائيل نيز به شمار مي آيد در مصاحبه با وبسايت گفت:
هر حرفي كه درباره حمله احتمالي به ايران زده مي شود اشتباه است و منافع
اسرائيل را به خطر مي اندازد.
دان مريدور گفت: بهتر است مانند باراك
اوباما، رئيس جمهوري آمريكا، به طور مبهم تأكيد شود كه «تمام گزينه ها از
جمله گزينه نظامي» مد نظر است و درباره جزئيات آن صحبتي نشود.
ايران بارها هشدار داده است كه به هرگونه حمله نظامي خارجي به مراكز هسته اي خود به شدت پاسخ خواهد داد.
مريدور، تحريم ها را مؤثر دانسته اما گفته است اين تحريم ها به اندازه اي قوي نبوده است كه ايران را از اهدافش منصرف كند.