"صراط" -
امروزه يكي از مهم ترين مشكلات خانواده ها نداشتن مديريت صحيح در زندگي
است؛ بسياري از اختلافات، چالش ها و مشاجرات كه مقدمه فروپاشي خانواده
هاست، ناشي از نداشتن الگويي كامل در اداره خانواده است.
به طور حتم درصد قابل توجهي از مشكلات، به رفتار
شوهران برمي گردد، برخي مردان محيط خانه را با فضاي محل كار اداري و يا
پادگان هاي نظامي اشتباه گرفته و مي خواهند با ادعاهاي خشك و بي روح و
تعصبات جاهلانه، خانه را اداره كنند درحالي كه سخت گيري هاي غيرمنطقي از
آفات مهم و آسيب هاي نظام خانواده بوده و استحكام آن را تهديد مي كند، حتي
برخي از مردان با سخت گيري هاي غيرمنطقي خانه را به زنداني تبديل مي كنند
كه زن بايد از هرگونه فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي پرهيز كند.
در مقابل، برخي ديگر به صورت لجام گسيخته، دم از
آزادي و راحتي اعضاي خانواده مي زنند؛ بديهي است كه هر دو روش نادرست است و
نتيجه آن، چيزي جز افراط و تفريط و پيامدهاي ناگوار نخواهد بود. براستي
راه حل مشكل چيست؟ و چه بايد كرد؟
واقعيت اين است كه براي رسيدن به خوشبختي و
مديريت موفق يك خانواده، داشتن راهنما و الگوي كامل امري ضروري است و هرگز
بدون آن نمي توان به اهداف مقدس زندگي نائل شد. به قول حافظ:
طي اين مرحله بي همرهي خضر مكن ظلمات است بترس از خطر تنهايي
بهترين اسوه و راهنما را قرآن كريم دراين زمينه
به ما معرفي مي كند: «لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه ؛ (1) قطعا براي
شما در اقتدا به رسول خدا(ص) سرمشقي نيكوست.» او كامل ترين نسخه انسانيت در
عالم هستي از هر لحاظ براي تمام انسان ها الگو و اسوه محسوب مي شود.
براي رسيدن به يك زندگي سعادتمندانه ضروري است كه
با مديريت پيامبر اسلام(ص) در خانواده و چگونگي رفتار آن حضرت با همسرانش
آشنا شويم و از روش هاي آن حضرت درس زندگي بياموزيم. در مقاله حاضر
فرازهائي از سيره خانوادگي رسول خدا(ص) بازگو شده است.
مهربانترين نسبت به همسر
آن رهبر فرزانه اسلام از سويي به سلاطين و رهبران
جهان نامه نوشته و با اقتدار كامل با آنان سخن مي گفت و در جنگ با مشركان
نيز قاطع و باصلابت بود و از سوي ديگر در ميان خانواده اش با مهرباني،
عطوفت، حلم و تواضع برخورد مي كرد. هيچ كس از آن حضرت در خانواده اش خوش
اخلاق تر نبود. هريك از ياران و يا اعضاي خانواده اش كه او را صدا مي زد،
در پاسخ با كمال نشاط و خوشرويي مي فرمود: لبيك (2)
پيامبر اكرم(ص) در منزل، خدمتكار اهل خانه محسوب
مي شد. گوشت خرد مي كرد. وقتي بر سر سفره ساده غذا مي نشست، خدا را ياد مي
كرد و انگشتان خود را بعداز غذا مي ليسيد. بز و گوسفند و شتر را مي دوشيد.
لباس خود را وصله مي كرد. به گوسفندان و شترش رسيدگي مي نمود. به همراه اهل
خانه گندم را آسياب كرده و خمير مي ساخت. خانه خويش را نظافت مي كرد.
لوازم زندگي را به دوش كشيده و از بازار به منزل مي برد. در منزل را شخصا
باز مي كرد و محبوب ترين كارها نزد پيامبر(ص) خياطي بود.(3)
رسول گرامي اسلام(ص) فرمود: نشستن مرد نزد همسرش در پيشگاه خداوند از اعتكاف در مسجد من محبوب تر است.(4)
رسول خدا(ص) همواره مردان مسلمان را توصيه مي كرد
كه با همسرانشان عالي ترين رفتار را داشته باشند و خود نيز چنين بود. آن
حضرت در اين زمينه به مردان مسلمان فرموده است: «خيركم خيركم لاهله انا
خيركم لاهلي؛(5) بهترين شما كسي است كه نسبت به همسرش نيكوكار باشد و من
نيكوكارترين شما نسبت به همسرم هستم.»
اين شيوه پيامبر(ص) برگرفته از آموزه هاي قرآني
است كه فرموده: «و عاشروهن بالمعروف؛(6) و با همسرانتان به نيكي و شايستگي
رفتار كنيد.»
هديه به همسر
كارشناسان امور تربيت و خانواده بر اين باورند كه
هديه دادن به همسر تأثير فراواني در تحكيم روابط خانواده دارد؛ زيرا هديه
نوعي اظهار محبت و اثبات صداقت در زندگي مشترك است. گذشته از آن، هديه،
مصداق بارز سپاس گزاري است. پيامبر(ص) در اين زمينه اين جملات را فرمود:
«هديه كينه را مي برد.»، «هديه محبت و دوستي به همراه دارد و ارتباط طرفين
را تقويت مي كند.»، «هديه در بسته را باز مي كند.» (7)
دقت در اين سه جمله نبوي، نكات حكيمانه و آموزه هاي تربيتي فراواني به همراه دارد كه بر اهلش پوشيده نيست.
رسول گرامي اسلام(ص) در كلام زيبايي فرمود: «هركس
وارد بازار شود و هديه اي بخرد و آن را براي خانواده خود ببرد، پاداش او
همانند كسي است كه براي گروهي نيازمند صدقه اي برد و بايد در دادن هديه از
دختران شروع كند.»(8)
خوش بويي و خوش خويي
همسر شايسته همواره از شوهرش توقع دارد كه زيبايي
ظاهر را در خانه و جامعه حفظ كند و بي نظم و درهم ريخته نباشد كه موجب
تنفر مردم گردد. همچنان كه شوهر چنين انتظاري از همسرش دارد.
رسول گرامي اسلام همواره مي فرمود:«خداوند خوشبو
است و بوي خوش را دوست دارد، پاكيزه است و پاكيزگي را دوست دارد، بزرگوار
است و بزرگواري را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پس جلو خانه
هاي خويش را پاكيزه سازيد و مانند يهوديان نباشيد.(9)
رسول خدا (ص) خود نيز چنين بود. انس بن مالك مي
گويد: من ده سال با پيغمبر(ص) همنشين بودم و انواع عطرها را استشمام كرده
ام ولي هرگز بويي از بوي دهان حضرتش بهتر نيافتم و چون يكي از اصحاب به
ملاقات اومي آمد حضرت با او برمي خاست و جدا نمي شد تا طرف جدا شود و
برگردد و چون يكي ازاصحاب به وي مي رسيد و دست مي داد پيامبر(ص) دست خود را
از دست او نمي كشيد تا طرف قبلاً دست خود را درآورد و هرگز پاهايش را جلو
همنشيني دراز نكرد و هيچ كس درمحضر او نمي نشست مگر اينكه وقتي مي خواست
برخيزد، پيغمبر به احترام او برمي خاست (01)
پيغمبر(ص) با مشك، خود را خوشبو مي فرمود، چندان
كه مشك بر فرق سر حضرت برق مي زد و به چيزهاي بي رنگ كه مناسب مردان است،
مثل مشك و عنبر خود را معطر مي فرمود و نيز به عطر خود را خوشبو مي كرد و
همسرانش او را به آن خوشبو مي كردند. و خود را با عود قماري (نوعي عود)
خوشبو مي نمود و درشب تاريك پيش از آنكه كه ديده شود از بوي خوشش شناخته مي
شد چنان كه رهگذر مي گفت، اين پيغمبر است. پيامبر(ص) فرمود: دوست من
جبرئيل (ع) به من گفت: يك روز در ميان، خود را معطر ساز و روزهاي جمعه عطر
زدن را ترك مكن. (11)
رسول خدا (ص) به علي (ع) سفارش كرد: يا علي! عطر
زدن در روزهاي جمعه را ترك مكن كه اين جزو سنت من است و تا زماني كه بوي
عطر از تو استشمام شود، برايت حسنه نوشته مي شود. (21)
رسول خدا (ص) از راهي عبور نمي كرد، مگر اينكه
كساني كه از آنجا مي گذشتند، از عطر آن حضرت متوجه مي شدند كه ايشان از آن
محل گذشته است. (31)
عفت و غيرت
خداوند متعال براي اينكه حريم ناموس مسلمانان حفظ
شود، نگاه هاي هوس آلود را از طرف زن و مردم نامحرم، ممنوع اعلام كرده و
به رسول اعظم فرموده است:«قل للمؤمنين يغضوا من أبصارهم ... و قل للمؤمنات
يغضضن من ابصارهن (41) اي رسول ما! به مردان مومن بگو چشم هاي خود را از
نگاه به نامحرمان بپوشانند... و به زنان با ايمان نيز اعلام كن تا ديدگان
خود را از هر نامحرمي فروبندند.»
جدايي زن و مرد نامحرم، يكي از دستورهاي صريح
قرآن و رسول خدا است كه درسلامت جامعه تاثير فراوان دارد. بدون ترديد حفظ
«عفت عمومي» براي پايداري هر جامعه اي ضرورتي انكارناپذير است و يكي از راه
هاي جلوگيري از نفوذ شيطان و وسوسه هاي آن، ايجاد حريم ميان زن و مرد و
رعايت پوشش لازم است تا از نگاه هاي هوس آلود و تماس هاي غير شرعي جلوگيري
شود.
سيره رسول اعظم (ص) در زمينه عفاف برگرفته
ازمعارف قرآن كريم بود. مواردي درتاريخ نقل شده كه نشان دهنده اهتمام
فراوان آن گرامي به اين مسئله است. در اينجا به چند نمونه اشاره مي كنيم:
الف- رعايت حريم با نامحرم
امام
صادق(ع) فرمود: هنگامي كه آيه 21 سوره ممتحنه [كه درباره بيعت زنان است]
در فتح مكه نازل شد، پيامبر(ص) در كوه صفا بود. دستور داد: طشتي را پر از
آب كنند. سپس آن حضرت دست خود را در آن فرو برد و بيرون آورد، آنگاه زنان
به عنوان «بيعت» يكي يكي آمدند و دست خود را در آن فرو بردند.(51)
زن جواني در حجت الوداع به محضر رسول خدا(ص) آمد
تا مسئله اي بپرسد. حضرت در هنگام پاسخ، متوجه شد فضل بن عباس- كه جواني
زيباروي و پشت سر پيامبر سوار بر اسب بود- به آن زن نگاه مي كند و او هم به
فضل خيره شده است. رسول خدا براي جلوگيري از رد و بدل شدن نگاه هاي هوس
آلود، با دست خود سر فضل را به سوي ديگر برگرداند. سپس فرمود: «ترسيدم
شيطان بين مرد جوان و زن جوان داخل شود.»(61)
رسول خدا(ص) فرمود: «ميان زنان و مردان نامحرم فاصله ايجاد كنيد».(71)
چرا كه تقويت ايمان، آرامش روحي و رواني، سلامت
جسمي، استحكام بنيان خانواده، عزت و سربلندي، امنيت بانوان و دوري از افكار
ناسالم، برخي از بركات اين دستور نبوي است.
ب- حفظ ناموس از ديد نامحرم
در
حديثي از پيامبر اكرم(ص) مي خوانيم: «كان ابراهيم ابي غيورا و انا اغير
منه و ارغم الله انف من لايغار من المؤمنين؛ پدرم حضرت ابراهيم مرد غيوري
بود و من از او غيورترم. خداوند بيني مؤمناني را كه غيرت ندارند به خاك
بمالد».(81)
در حديث ديگري از رسول خدا(ص) آمده است كه فرمود:
«اني لغيور والله عز و جل اغير مني و ان الله تعالي يحب من عباده الغيور؛
من غيورم و خداوند از من غيورتر است و خداوند بندگان غيورش را دوست
دارد».(91)
روزي ابن مكتوم- كه يكي از ياران پيامبر و مردي
نابينا بود- به خانه رسول خدا آمد. دو تن از همسران آن حضرت (عايشه و حفصه)
در كنار پيامبر بودند و با ورود او پوشش اسلامي را رعايت نكردند.
بعد از رفتن آن مرد، پيامبر(ص) آنان را سرزنش كرد
كه: چرا حجاب خود را رعايت نكرديد؟ آنان گفتند: او كه ما را نمي ديد.
فرمود: «آيا شما هم او را نمي ديديد؟ شما كه نابينا نيستيد».(02)
آن حضرت نه تنها نسبت به ناموس خود غيرتمند بود، بلكه براي غيرتمندان ارزش ويژه اي قائل بود.
امام صادق(ع) فرمود: گروهي از اسيران را خدمت
پيامبر(ص) آوردند پيامبر(ص) (به خاطر جناياتي كه آنها انجام داده بودند)
دستور قتل آنها را صادر كرد به استثناي يك نفر، آن فرد تعجب نمود وعرض كرد
چگونه مرا از ميان همه آنها آزاد كردي؟! فرمود: جبرئيل ازسوي خدا اين خبر
را به من داده است كه تو داراي پنج صفت هستي كه خدا و پيامبرش(ص) آن را
دوست دارند: «الغيره الشديده علي حرمك، والسخاء و حسن الخلق، و صدق اللسان و
الشجاعه ؛ غيرت شديد نسبت به ناموست، سخاوت، اخلاق نيكو، راستگويي و
شجاعت»! هنگامي كه آن مرد اسير آزادشده اين سخن را شنيد اسلام آورد و در
زمره مسلمانان شايسته قرارگرفت. (12)
رهنمود رسول خدا(ص) به حضرت علي(ع) و فاطمه
زهرا(س) درمورد تقسيم كار، يكي ديگر از مواردي است كه از اهتمام آن حضرت به
حفظ حريم خانواده از ديد نامحرم حكايت مي كند. هنگامي كه آن دو بزرگوار از
محضر پيامبراكرم(ص) تقاضاي تقسيم كار كردند، پيامبر كارهاي داخل منزل را
به فاطمه(س) و كارهاي بيرون منزل را نيز به علي(ع) سپرد.
پس از اين داوري واقع بينانه، حضرت زهرا فرمود: «خدا
مي داند كه چقدر از اين تقسيم كار خوشحال شدم؛ چرا كه رسول خدا(ص) مرا از
انجام كارهايي كه مربوط به مردان است، معاف نمود و مرا وادار نكرد كه
دوشادوش مردان نامحرم به كار بپردازم.(22)
صبر در سختي ها
صبر در مشكلات زندگي، بويژه مصيبت ها فقط براي
زنان نيست بلكه شوهران بيشتر نيازمند صبر و حوصله هستند و آن هم در تمامي
مراحل زندگي از اختلافات كوچك گرفته تا مصيبت هاي سنگين زندگي كه براي همه
رخ مي دهد و فراز و نشيب در زندگي اجتناب ناپذير است.
رفتار رسول خدا(ص) دراين زمينه بهترين درس براي
ماست؛ ابراهيم پسر پيامبراكرم(ص) در اواخر سال هشتم هجري متولد شد (32) و
در رجب سال دهم هجري وفات يافت. رسول خدا(ص) در هنگام وفات ابراهيم پسر
دوساله اش با چشماني اشكبار فرمود: «اي ابراهيم! كاري از ما براي تو ساخته
نيست. تقدير الهي نيز برنمي گردد. چشم پدرت در مرگ تو گريان و دل او محزون و
اندوهبار است؛ ولي هرگز سخني را كه موجب خشم خداوند باشد، بر زبان جاري
نمي سازم. اگر وعده صادق الهي نبود كه ما نيز به دنبال تو خواهيم آمد، در
فراق و جدايي تو بيش از اين گريه مي كردم و غمگين مي شدم.» (42)
وقتي سيلاب اشك از چشمان پيامبر(ص) جاري بود،
برخي گفتند: يا رسول الله! چرا در فراق فرزندت اين گونه گريه مي كني؟
فرمود: اين گريه علامت دلسوزي و رحمت و محبت است و هركس رحم و عاطفه نداشته
باشد، مورد رحمت قرار نخواهدگرفت. (52)
خشم فقط براي خدا
عصبانيت و بدخلقي درخانواده، سمي مهلك براي روابط
زن و شوهر است كه گاهي عوارض ناشي از آن هرگز جبران نمي شود. پيامبر(ص) در
مورد مفاسد خشم و غضب فرمود: «خشم، ايمان را فاسد مي كند؛ همچنان كه سركه
عسل را از بين مي برد.» (62)
مهرورزي و حسن خلق آن حضرت در خانواده و اجتماع
چنان در مورد حضرتش مي درخشد كه دوست و دشمن را به تحير واداشته است؛ اما
مهمترين نكته آموختني از سيره نبي مكرم اسلام(ص) اين است كه آن وجود باعظمت
با اين حال، همواره دعا مي كرد كه : «اللهم حسن خلقي؛(72) خدايا! اخلاقم
را زيبا گردان!» «اللهم جنبني منكرات الاخلاق؛ (82) پروردگارا مرا از اخلاق
زشت دور بگردان!»
دنيا و ناملايمات آن هرگز او را به خشم درنمي
آورد و چون حقي پايمال مي شد از شدت خشم كسي او را نمي شناخت و از هيچ چيز
پروا نداشت، تا آنكه حق را ياري كند. (92)
آن گرامي با آن همه عظمت و بزرگي، در منزل كار مي كرد
و به نگهداري و پرستاري از كودكان مي پرداخت. درمسائل شخصي عصباني نمي شد.
هرگاه حرمت الهي شكسته مي شد و يا ارزش هاي اسلامي مخدوش مي گرديد، فقط
براي خدا، خشمگين مي شد. اين مقال را با اين بيت زيباي حافظ به پايان مي
بريم كه:
به حسن و خلق و وفا كس به يار ما نرسد تو را در اين سخن انكار كار ما نرسد
اگرچه حسن فروشان به جلوه آمده اند كسي به حسن و ملاحت به يار ما نرسد
...........................................................................
1- احزاب/ 21
2- سنن النبي، ج 1، ص 2.5
3- تفسير فخر رازي، ج 03، ص 18؛ من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 344؛ الجامع الصغير، ج 1، ص 995؛ سيره النبي، ص 4.16
4- التفسير المعين ص 6.40
5- من لا يحضره الفقيه/ ج 3/ 5.55
6- نساء/ .19
7- بحارالانوار، ج 47، ص 8.16
8- امالي صدوق، ص: 7.57
9-نهج الفصاحه - ص 296
01- مكارم الاخلاق/ ترجمه ميرباقري، ج1، ص 33
11و21- الحياه با ترجمه احمد آرام، ص 6،ص 022
31- سنن النبي (ص)/ باب اول.
14-نور/03.
51- الكافي، ج 5، ص .526
61- المبسوط، شيخ طوسي، ج 4، ص .160
71- مواهب الجليل، ج 2، ص 875؛ كشف الخفاء ج 1، ص .279
81- بحارالانوار، ج 100، ص 842، حديث 33.
91 و 02- كنزالعمال، حديث 6770، (ج 3، ص 387).
12- بحارالانوار، ج18، ص.108
22- مستدرك الوسائل، ج31، ص84.
32-ابراهيم از ماريه قبطيه متولد شد و در سنين كودكي از دنيا رفت.
42- فروغ ابديت، ج2، ص.426
52-مسكن الفؤاد، ص49.
62- الكافي، محمدبن يعقوب كليني، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 5136ش، ج2، ص.202
72 و 82- همان، ص95.
92-سنن النبي ص31.
عبدالكريم پاك نيا تبريزي