
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
به گزارش پایگاه خبری 598، امین خرمی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه مطالعات رسانه در گفتوگو با خبرگزاری حوزه با اشاره به آنکه سنت ساخت سریالهای مناسبتی ماه رمضان به شکل گسترده یا بهتر بگوییم دستورالعملی از دهه هشتاد جای خود را میان شبکههای تلویزیونی باز کرد، گفت: این در شرایطی بود که در میانههای دهه هفتاد به فراخور لیست کنداکتور شبکههای سیما، گاه پیش میآمد که در ماه مبارک رمضان سریالی با این رویکرد ساخته شود.
وی ادامه داد: آنچه به عنوان دو محور اصلی ساخت سریالهای مناسبتی ماه صیام مدنظر مدیریت، مسئولان، هنرمندان و تولیدکنندگان این دست از آثار قرار گرفت بر دو پایه نگرش معنوی (ماورایی) یا آثار طنزبنیان گذاشته شد.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: شاید طی دو، سه سال نخست تولید این آثار با توجه به نو و بدیع بودن شکل روایت و همچنین بهرهبردن از هنرمندان نامآشنا، شناختهشده و کاربلد حتی اگر فیلمنامه این سریالها در هر دو بُعد طنز و نگاه ماورایی دچار آسیب بود؛ اما کیفیت آثار تولید شده آن ضعف محتوایی را میپوشاند.
این برنامهساز شبیکههای رادیویی خاطرنشان کرد: اما بعد از تکراری شدن تولید این دست از آثار، خاصه با تأکید بر نگاه کلیشهای درباره موضوعاتی چون «فریفته شدن یک فرد توسط شیطان»، «گرفتار شدن فرد در امیال و هواهای نفسانی»، «به کما رفتن قهرمان و تجربه جهان برزخ» یا «نگاه بر جامعه فرودست جامعه، گرفتاریها و مصائبی که در پس ایمان حل میشد» باعث شده بود تا طی سالهای میانه دهه هشتاد به اینسو این دسته از آثار تنها برای ارائه رزومه مدیران صدا و سیما تولید شود و نه هدفی که در نخستین گامها به شکل متعالی آن را پیگیری میکردند.
خرمی با بیان آنکه در میانههای دهه ۹۰ با تغییر ساخت فضای آثار سریالی که به جای نوبت پخش یکبار در هفته به هر شب تبدیل شده بود نیز افزوده شدن شتاب به روند تولید آثار سریالهای مناسبتی خاصه با محوریت ماه رمضان باعث غلبه شدید کمیت بر حوزه کیفیت شد، اظهار داشت: این آسیب سبب شد حتی اگر برخی از سریالها از هنرمندان و بازیگران شناختهشده یا عوامل تولید نامآشنا در ساخت خود استفاده میکردند به سبب شتابی که برای تولید این سریالها مدنظر بود دیگر نه محتوا و نه کیفیت آثار نتوانست مخاطب را به سمت خود جذب کند.
این پژوهشگر حوزه مطالعات رسانه، یکی دیگر از آسیبهای سریالهای مناسبتی ماه رمضان را روایتهای نخنما شده و عدم نوآوری، خرق عادت و یا تجربه دیگر خطهای داستانی مرتبط با مبانی و معارف ماه صیام که لبریز از معرفتهای آموزنده مبتنی بر فرائض و شعائر دین هدایتگر و دین اسلام و منبعث از روایتها و داستانهای قرآنی دانست و تصریح کرد: همین آسیبها سبب شد تا آنچه طی چند سال اخیر در قالب تولید آثار سریالهای مناسبتی با محوریت ماه مبارک رمضان تولید شد حتی اگر مخاطبی را در قسمت اول به سمت خود جذب میکرد با اتکا به همان روایتهای نخنما شده، کل قصه داستان لو میرفت و مخاطب دیگر حتی ترغیبی هم برای پیگیری این سریالها پیدا نمیکرد.
خرمی با تاکید بر آنکه اگر روایت و نمط حوزه نقد و بررسی آثار مناسبتی در حوزه سریالهای ماه رمضان را بخواهیم بر نگاه عادلانه قرار دهیم، نباید همه را به یک چوب راند گفت: علاوهبر مزهمزه کردن سریالهای درخشانی که در آغاز مسیر تولید این سنت در رسانه ملی شکلگرفت مانند «صاحبدلان»، «او یک فرشته بود» و «متهم گریخت»، در چند سال اخیر نیز سریالهایی بودند مانند «یاور»، «احضار» و «بچه مهندس ۱ و ۲» که توانستند با همان نگاه نو، بدیع و شکستن کلیشههای نخنما شده بار دیگر خودی میان مخاطبان نشان دهند اما به سبب تعدد و تکثر این سریالها و تأثیر تلخی که استمرار یک دهه روایتهای کلیشهای بر این آثار گذاشت دیگر مخاطبان کمتر میلی برای دیدن سریالهای مناسبتی داشتهاند؛ حتی اگر آن سریالها با روایتی متفاوت تلاش برای جذب مخاطب دوباره به این دست از آثار داشته باشند.
وی با بیان آنکه جریان محتوا و محور نگاه ماورایی با ارتکاب آموزههای دین هدایتگر اسلام در نگاهی ساده و نه حتی مداقه و مبتنی بر پژوهش مملو از روایتهای تماتیک و موضوعات متنوع است یادآور شد: این سؤال کماکان باقی میماند که چرا تنها چند خط داستانی مدنظر نویسندگان و تولیدکنندگان این دسته از آثار قرار دارد و سوال مهمتر اینکه آیا مدیران سازمان و شبکههای تلویزیونی در مسیر ساخت تولید سریالهای مناسبتی، قصد و تعهدی برای جلب و جذب مخاطب دارند یا تنها به ارائه آمار در حوزه روزهای مدیریتشان بر مبنای ساخت چند اثر مناسبتی اکتفا خواهند کرد.
خرمی در پایان تاکید کرد: پرسش نهایی آنکه آیا جایگاه مخاطب آنگونه که در روایتها، گفتارها، سخنان و شعارهای مدیران رسانه ملی وجود دارد، به شکل عینی و عملیاتی نیز در کُنش و رفتار آنها دیده میشود یا تنها همان جنبه سخنان آنها را باید در نظر گرفت.