![پزشکیان: کلام رهبری برای ما فصلالخطاب است](/files/fa/news/1403/11/27/312131_678.jpg)
به گزارش سرویس سواد رسانه پایگاه خبری 598-میلاد حسن زاده: هیچ مفهوم بنیادینی بدون #روایت ماندگار نمیشود و هیچ روایتی بدون #رسانه، دوام نمیآورد. نیمه شعبان، تنها یک روز در تقویم نیست، بلکه رسانهای است که قرنها پیام عدالت، انتظار و آیندهای آرمانی را مخابره کرده است. این روز، روایتگر یکی از عمیقترین اندیشههای تمدنی بشر است؛ اندیشهای که در بطن خود، پیوندی ناگسستنی با امید، حرکت و دگرگونی دارد. اما در جهانی که روایتها را رسانهها میسازند، پرسش اساسی این است که نیمه شعبان چگونه بازنمایی میشود؟ آیا این روز، بهمثابه یک حقیقت تاریخی و مفهومی اصیل، بهدرستی در سپهر رسانهای معاصر منعکس میشود یا در روند سطحیسازی محتوا، از معنا تهی میگردد؟ این نوشتار، تلاشی است برای بازخوانی جایگاه نیمه شعبان در سپهر رسانهای امروز، و واکاوی اینکه چگونه رسانهها میتوانند از تقلیل این مناسبت به سطح آیینهای نمادین پرهیز کرده و آن را در قالب یک جریان تمدنی بازتعریف کنند.
نیمه شعبان، نه یک رخداد منفرد، بلکه نقطهای در امتداد یک پیام تمدنی است؛ پیامی که بنیان آن بر مفهوم انتظار نهاده شده است. #انتظار در منطق دینی، نه به معنای صبر منفعلانه، بلکه سازوکار تحولآفرینی است که جامعه را در برابر انحطاط حفظ میکند و به سمت تحقق آرمانهای اصیل سوق میدهد. چنین مفهومی، در هر زمان و مکانی، نیازمند بازتولید و انتقال صحیح است؛ چراکه بدون یک نظام ارتباطی مؤثر، پیامهای عمیق در لایههای سطحی روایتهای رسانهای مدفون خواهند شد.
رسانهها، در مقام ابزارهای انتقال پیام، میتوانند در دو مسیر متضاد حرکت کنند: یا زمینه را برای بازتفسیر معرفتی و عمیق این مفهوم فراهم میکنند، یا با تقلیل آن به یک رخداد آیینی و نمادین، آن را از ظرفیتهای تمدنیاش تهی میسازند. بنابراین، در مواجهه با نیمه شعبان، یک رسانه مسئولیتپذیر باید از کلیشههای رایج فراتر رفته و این روز را بهمثابه نقطهای در بستر یک جریان تاریخی مورد بازخوانی قرار دهد.
رسانههای امروز، به دلیل الگوی ارتباطی متکی بر سرعت و حجم بالای دادهها، در معرض سطحیسازی محتوا قرار دارند. تحلیلهای رسانهای نشان میدهد که پیامهای پیچیده و چندلایه، در فرآیند رمزگذاری و رمزگشایی رسانهای، دچار تقلیل مفهومی شده و اغلب به قالبهایی قابلمصرف برای مخاطب عام تبدیل میشوند. این مسئله بهویژه در مناسبتهای دینی مانند نیمه شعبان، که از غنای فلسفی و اجتماعی برخوردارند، میتواند پیام را از جوهره اصلی خود دور کند.
در چنین فضایی، چالش اصلی، نحوه ارائه روایتهای صحیح و غیرتحریفشده است. رسانههایی که قادر به ایجاد تعادل میان جذابیت رسانهای و عمق معرفتی باشند، میتوانند نیمه شعبان را از یک رویداد نمادین صرف، به بستری برای تفکر و بازخوانی معرفتی بدل کنند. در غیر این صورت، این روز نیز همچون بسیاری از مفاهیم دینی، در فرآیند تجاریسازی و مصرف فرهنگی، از معنا تهی خواهد شد.
اصول سهگانه برای بازنمایی صحیح نیمه شعبان در رسانهها:
برای آنکه رسانهها بتوانند نیمه شعبان را نه صرفاً بهعنوان یک مناسبت، بلکه بهعنوان یک جریان تمدنی معرفی کنند، رعایت سه اصل کلیدی ضروری است:
۱. فرارَوی از بازنمایی مناسکی و ورود به حوزه گفتمانسازی: رسانهها نباید به ثبت و پخش آیینهای این روز بسنده کنند، بلکه باید آن را به بستری برای گفتمانسازی پیرامون مفاهیم بنیادین آن تبدیل نمایند. تحلیلهای تطبیقی میان مفهوم انتظار و پویاییهای اجتماعی، بررسی ابعاد تاریخی این روز و ارائه قرائتهای نخبگانی، از جمله راهبردهایی است که میتواند رسانه را از سطح به عمق بکشاند.
۲. بهکارگیری مدلهای ارتباطی چندلایه برای انتقال پیام: مطالعات ارتباطی نشان میدهند که پیامهای معنوی و فلسفی، زمانی که در ساختارهای تکلایه و خطی ارائه شوند، قدرت نفوذ خود را از دست میدهند. رسانههای متعهد باید با بهرهگیری از مدلهای چندلایه، از ترکیب روایتهای تاریخی، تحلیلی، هنری و تصویری برای انتقال پیام نیمه شعبان استفاده کنند. بهعنوان مثال، مستندهای تحلیلی، روایتهای سینمایی و تحلیلهای رسانهای، هرکدام لایهای از این پیام را به مخاطب عرضه خواهند کرد.
۳. مقابله با تقلیلگرایی و تحریف در روایتهای رسانهای: یکی از تهدیدهای جدی در بازنمایی مفاهیم اصیل، فرآیند تحریف و تقلیل است. رسانهها باید بهجای ارائه قرائتهای سطحی و احساسی، به اصالت مفهومی این روز پایبند بمانند. برای این منظور، ضروری است که رسانهها از ورود به جریانهای احساسی صرف پرهیز کرده و به روایتسازی عمیق، مستند و تحلیلی بپردازند.
* منبع: کانال سواد رسانه طلاب