به گزارش
پایگاه خبری 598، رسانههای رسمی در هر دولتی، در پوشش اخبار مرتبط با سیاست خارجی، همواره میکوشند از کارشناسان برجسته و تحلیلهای عمیق استفاده کنند، چرا که جهتدهی دقیق رسانهای میتواند تأثیرات قابل توجهی بر سیاستهای دولتی و شکلگیری افکار عمومی بگذارد. اما خبر اخیر ایرنا با تیتر «ترامپ قصد مذاکره با ایران و دستیابی به توافق بهتر را دارد»» درباره اظهارات اخیر وندی شرمن، معاون سیاسی وزیر خارجه دولت اوباما، نهتنها نشان از کمدقتی در فهم مواضع طرف مقابل دارد، بلکه نوعی وارونهنمایی برای قلب حقیقت نیز محسوب میشود.
وندی شرمن در سخنان اخیر در گفتوگو با «پادکست وان دسیژن» درباره مذاکرات با ایران تأکید کرده است که دونالد ترامپ به دنبال توافقی است که نهتنها برنامه هستهای ایران را بهشدت محدود کند، بلکه تمام فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران را نیز هدف قرار دهد. او صراحتاً به پیچیدگی چنین مذاکراتی اشاره کرد و افزود که ترامپ خواهان توقف کامل حمایت ایران از گروههای مقاومت در سوریه، لبنان، غزه و یمن است.
این سخنان بهروشنی نشان میدهد که هدف آمریکا از هرگونه مذاکره احتمالی، خلعسلاح ایران از تمامی ابزارهای قدرت منطقهای و بینالمللی خود است. شرمن حتی این احتمال را مطرح کرد که ایران ممکن است برای حفظ بخشی از توان هستهای خود، مجبور به امتیازدهی در حوزههای حیاتی دیگری چون حمایت از متحدان منطقهایاش شود.
با وجود این پیام واضح و تهدیدآمیز، ایرنا این سخنان را به شکلی تنظیم کرده که گویی قصد ترامپ برای مذاکره، فرصتی مطلوب برای ایران است. این وارونهنمایی نهتنها واقعیت را پنهان میکند، بلکه به نظر میرسد دستهایی به صورت عمد در تلاشاند تا افکار عمومی را نسبت به تهدیدات جدی سیاستهای آمریکا دچار گمراهی کنند.
این رویکرد، تکرار همان مسیری است که در جریان توافق هستهای برجام نیز مشاهده شد. در آن زمان نیز برخی رسانهها و جریانهای سیاسی، بهجای هشدار نسبت به خطرات امتیازدهی یکجانبه، تلاش کردند برجام را بدون بررسی عواقب بلندمدت آن بهعنوان یک پیروزی معرفی کنند. نتیجه این رویکرد، توافقی بود که عملاً بسیاری از ابزارهای قدرت ایران را از بین برد، بدون آنکه طرف مقابل به تعهدات خود عمل کند و به گفته رئیس بانک مرکزی دولت روحانی، عواید آن تقریبا هیچ بود.
اظهارات شرمن و سیاستهای ترامپ، یادآور سرنوشت ذلتبار لیبی است. کشوری که با کنار گذاشتن برنامه هستهای خود، امیدوار بود از حمایت غرب برخوردار شود، اما نتیجه این اعتماد، چیزی جز تضعیف کامل و در نهایت فروپاشی نظام حاکم بر آن با حمله آمریکا و متحدانش نبود. آمریکا نشان داده است که در برابر کشوری که خود را در موضع ضعف قرار دهد، فشار بیشتری اعمال میکند. نمونه بارز این رفتار را پس از شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی می توان دید که محمدجواد ظریف در مصاحبه با اشپیگل آلمان پالسهایی برای آغاز مذاکرات ارسال کرد اما در پاسخ، ترامپ بهطور تحقیرآمیز و با بیاعتنایی، در توییتی نوشت: «نه مرسی».
با این حال به نظر میرسد این شیوه خبررسانی نه حاصل ضعف در تحلیل، بلکه تلاشی آگاهانه برای آمادهسازی فضا بهمنظور تکرار اشتباهات گذشته باشد. البته طبیعی است دولتی که هیچ برنامه مشخصی برای اداره کشور نداشته باشد و تنها چشم امید به مذاکره با غرب و تکرار راههای رفته دوخته باشد، ناگزیر از اینگونه خبرسازیها و تحریف حقیقتها خواهد بود.