کد خبر: ۵۴۱۴۸۰
زمان انتشار: ۱۴:۴۶     ۰۵ آذر ۱۴۰۳
نظریه‌های هنجاری رسانه؛
رسانه‌ها بخش جدایی‌ناپذیر زندگی ما شده‌اند. هر روز اخبار، فیلم‌ها، و حتی پست‌های شبکه‌های اجتماعی روی فکر و رفتار ما تأثیر می‌گذارند. اما آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که رسانه‌ها چطور مدیریت می‌شوند یا چطور باید رفتار کنند؟ اینجاست که نظریه‌های رسانه‌ای به کمک ما می‌آیند. این نظریه‌ها به زبان ساده توضیح می‌دهند که رسانه‌ها در هر جامعه‌ای چه وظایفی دارند و چه قوانینی باید بر آن‌ها حاکم باشد.

به گزارش سرویس سواد رسانه پایگاه خبری 598رسانه‌ها بخش جدایی‌ناپذیر زندگی ما شده‌اند. هر روز اخبار، فیلم‌ها، و حتی پست‌های شبکه‌های اجتماعی روی فکر و رفتار ما تأثیر می‌گذارند. اما آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که رسانه‌ها چطور مدیریت می‌شوند یا چطور باید رفتار کنند؟ اینجاست که نظریه‌های رسانه‌ای به کمک ما می‌آیند. این نظریه‌ها به زبان ساده توضیح می‌دهند که رسانه‌ها در هر جامعه‌ای چه وظایفی دارند و چه قوانینی باید بر آن‌ها حاکم باشد.

سواد رسانه‌ای یا بازیچه رسانه‌ها؟ انتخاب با شماست!

بیایید چند نظریه مهم درباره رسانه‌ها را به زبانی ساده بررسی کنیم:

1. رسانه‌های تحت کنترل قدرت (نظریه اقتدارگرا)

در بعضی کشورها، رسانه‌ها کاملاً زیر نظر دولت کار می‌کنند. در این حالت، رسانه‌ها فقط آن چیزی را می‌گویند که حکومت می‌خواهد و استقلالی از خود ندارند. این نوع رسانه‌ها به‌جای خدمت به مردم، برای حفظ قدرت دولت تلاش می‌کنند.

مثال: اگر در یک کشور فقط خبرهای خوب درباره دولت پخش شود و صدای منتقدان شنیده نشود، این رسانه‌ها به سبک اقتدارگرا عمل می‌کنند.

 

2. رسانه‌های آزاد (نظریه مطبوعات آزاد)

این نظریه می‌گوید رسانه‌ها باید آزاد باشند و بتوانند هر چیزی را که درست می‌دانند بیان کنند، حتی اگر مخالف دولت یا افراد قدرتمند باشد. این رسانه‌ها به مردم کمک می‌کنند حقیقت را بدانند و اشتباهات را اصلاح کنند.

مثال: روزنامه‌ها و شبکه‌های خبری که فساد را افشا می‌کنند یا اشتباهات مسئولان را نقد می‌کنند، نمونه‌ای از رسانه‌های آزاد هستند.

 

3. رسانه‌های مسئول (نظریه مسئولیت اجتماعی)

این نظریه می‌گوید رسانه‌ها فقط نباید به فکر آزادی خود باشند، بلکه باید مسئولیت اجتماعی هم داشته باشند. یعنی علاوه بر اطلاع‌رسانی، باید به نیازهای مردم توجه کنند و از پخش شایعات یا محتوای مخرب خودداری کنند.

مثال: وقتی در زمان یک بحران، رسانه‌ها به‌جای ایجاد ترس، اطلاعات دقیق و کاربردی ارائه می‌دهند، مسئولیت اجتماعی خود را انجام می‌دهند.

 

4. رسانه‌های کنترل‌شده ایدئولوژیک (نظریه رسانه‌های شوروی)

این نظریه بیشتر در کشورهایی که ایدئولوژی خاصی دارند دیده می‌شود. در اینجا رسانه‌ها باید فقط چیزی را بگویند که مطابق دیدگاه رسمی حکومت باشد. هدف این رسانه‌ها حمایت از نظام سیاسی و جلوگیری از اختلافات است.

مثال: در کشورهای کمونیستی، رسانه‌ها فقط سیاست‌های دولت را تبلیغ می‌کردند و هرگونه دیدگاه مخالف ممنوع بود.

 

5. رسانه‌های برای توسعه (نظریه رسانه‌های توسعه‌بخش)

این نظریه بیشتر در کشورهای در حال توسعه دیده می‌شود. رسانه‌ها در اینجا باید به رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کمک کنند و اطلاعاتی ارائه دهند که برای پیشرفت جامعه مفید باشد.

مثال: رسانه‌هایی که درباره کشاورزی، بهداشت یا آموزش برنامه‌سازی می‌کنند تا سطح زندگی مردم بهتر شود.

 

6. رسانه‌های محلی و مشارکتی (نظریه رسانه‌های دموکراتیک-مشارکت‌کننده)

این نظریه می‌گوید مردم در جوامع کوچک هم باید بتوانند رسانه داشته باشند و صدای خودشان را به گوش دیگران برسانند. رسانه‌های بزرگ نباید همه چیز را تحت کنترل خود بگیرند.

مثال: رادیوهای محلی یا گروه‌های خبری کوچک در شبکه‌های اجتماعی که درباره مسائل محله یا شهرشان اطلاع‌رسانی می‌کنند.

 

چرا این نظریه‌ها مهم‌اند؟

دانستن این نظریه‌ها به ما کمک می‌کند بهتر بفهمیم رسانه‌ها چطور کار می‌کنند و چه تأثیری روی ما دارند. اگر بدانیم یک رسانه تحت کنترل قدرت است یا آزادانه کار می‌کند، می‌توانیم محتواهای آن را بهتر تحلیل کنیم.

یک نکته ساده: همیشه از خودتان بپرسید این رسانه به نفع چه کسی حرف می‌زند؟ اگر جواب این سوال را پیدا کنید، بهتر می‌توانید تصمیم بگیرید که چه چیزی را باور کنید و چه چیزی را نه.

رسانه‌ها می‌توانند به پیشرفت جامعه کمک کنند یا ابزار قدرت شوند. مهم این است که ما به‌عنوان مخاطب آگاه باشیم و بفهمیم کدام رسانه واقعیت را می‌گوید و کدام‌یک فقط می‌خواهد نظر ما را کنترل کند. این آگاهی، قدم اول برای رسیدن به سواد رسانه‌ای است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها