کد خبر: ۵۳۹۶۲۴
زمان انتشار: ۱۰:۳۰     ۰۷ شهريور ۱۴۰۳
سفرنامه اربعینی با شعار "کربلا طریق الاقصی"
این سفرنامه، داستان سفری است که از کربلا به قدس می‌رسد. سفری که در آن عشق، ایمان و اراده، سه واژه‌ای است که همیشه در ذهن و قلب ما جای دارد. باشد که روزی فرا رسد که این راه به آزادی قدس و صلح جهانی منتهی شود.

سرویس فرهنگی پایگاه خبری 598-علی شعبانی/ سفر اربعین، سفری است که دل‌ها را به شور می‌آورد و اراده‌ها را محکم‌تر می‌کند. هر سال میلیون‌ها زائر از سرتاسر جهان، هم قدم با زینب کبری برای بزرگداشت امام حسین (ع) و یادآوری پیام عدالت و مقاومت او، به سوی کربلا روانه می‌شوند. اما امسال، این سفر برای من معنای جدیدی داشت؛ شعاری که در ذهنم تکرار می‌شد، "کربلا طریق الاقصی"، به این سفر رنگ و بویی متفاوت بخشید. سفری که نه تنها به کربلا ختم نمی‌شد، بلکه راهی بود به سوی قدس، برای آزادی و مقاومت.

حرکت از ایران

روزها بود که دل‌تنگی‌ام برای کربلا بیشتر و بیشتر می‌شد. وقتی بالاخره موعد حرکت رسید، دلم پر از شوق و امید بود. سوار بر ماشین، با همراهان دیگری که همه با یک نیت مشترک به راه افتاده بودند، عازم مرز شدیم. این بار، در دل این سفر، ندای قدس را هم می‌شنیدم. هر گام که به سوی کربلا برمی‌داشتم، به یاد فلسطینیانی بودم که همچون حسینیان، در برابر ظلم و ستم ایستادگی می‌کنند.

(فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ
پس همان‌گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمده‌اند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام می‌دهید می‌بیند!)

ورود به خاک عراق اینجا عمود یک است!

مرز را پشت سر گذاشتیم و وارد خاک عراق شدیم. اینبار به کاظمین و به پابوس پدر و فرزند امام جانمان امام رضا علیه السلام میرویم. پس از کمی استراحت خود را به مسیر «بغداد - مسبب - کربلا» میرسانیم. هر چه به کربلا نزدیک‌تر می‌شدیم، فضای معنوی بیشتری حس می‌کردیم. در نگاه مردم عراق، اشتیاق و مهمان‌نوازی موج می‌زد. پذیرایی ساده و بی‌ریای آنها، انسان را به یاد مهمان‌نوازی حسینی می‌انداخت. اما چیزی که بیش از همه به چشم می‌خورد، پوسترهایی بود که شعار "کربلا طریق الاقصی" را نشان می‌دادند؛ حتی موکب هایی نیز با همین شعار شکل گرفته بودند که مورد استقبال جوانان عراقی و ایرانی قرار گرفته بود. اینجا بود که فهمیدم این شعار تنها یک جمله نیست، بلکه حقیقتی است که دل‌های بسیاری را به هم پیوند داده است.

 

به پیاده‌روی خود ادامه میدهیم. حتی گرمای هوا نمیتواند جلوی سیل مشتاقان به زیارت ابوسجاد را بگیرد.  هزاران نفر کوچک و بزرگ، مرد و زن با پرچم‌های حسینی در راه هستند. من نیز در میان آنها بودم، با چشمانی پر از اشک و دلی پر از عشق. در طول راه، هر قدم که برمی‌داشتم، به یاد کودکان فلسطینی بودم که در زیر بمباران‌ها بازی می‌کنند، به یاد مادرانی که فرزندانشان را در راه وطن از دست داده‌اند. کربلا را می‌دیدم، اما در همان حال، قدس نیز در ذهنم مجسم می‌شد. کربلا راهی بود که مرا به قدس می‌رساند، به حقیقتی که شهیدان ما 40 سال پیش آنرا فریاد زدند و ما امروز آنرا درک میکنیم!

زیارت حرم امام حسین (ع)

و بالاخره، به کربلا رسیدیم. حرم امام حسین (ع) در پیش رویمان بود. احساس آرامش و امنیتی بی‌نظیر سراسر وجودم را فرا گرفت. در حالی که زانو زده و دعا می‌کردم، از خدا خواستم که به فلسطینیان نیز این آرامش را ببخشد. در آن لحظه، متوجه شدم که چرا کربلا و قدس این‌چنین به هم پیوند خورده‌اند. هر دو نمادی از مقاومت در برابر ظلم و ستم‌اند. هر دو جایی برای ایستادگی و دفاع از حق.

بازگشت به وطن

با قلبی سرشار از عشق و امید، راه بازگشت را در پیش گرفتم. این سفر تنها یک زیارت نبود، بلکه درسی بزرگ بود. آموختم که راه آزادی و عدالت، راهی است که از کربلا آغاز می‌شود و به قدس ختم می‌شود. "کربلا طریق الاقصی"، شعاری که نه تنها در سفر اربعین، بلکه در تمام زندگی باید آن را به خاطر داشت و برایش تلاش کرد.

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها