کد خبر: ۵۳۰۰۶
زمان انتشار: ۱۴:۲۰     ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱
دردل‌های کودکانه فرزند شهید قشقایی/
فرزند شهید «رضا قشقایی» گفت: از شهادت پدرم، یک احساس خوب نسبت به این موضوع دارم و یک احساس بد. احساس خوبم به خاطر این است که پدرم شهید شده و جای خوبی پیش خدا دارد و من به او افتخار می‌کنم؛ و احساس بدم برای این است که بابا دیگر پیشم نیست و خیلی دلم برایش تنگ می‌شود.

محمدحسین قشقایی تنها فرزند شهید رضا قشقایی که در حادثه تروریستی دی‌ماه سال گذشته به همراه شهید «مصطفی احمدی روشن» به شهادت رسید، در گفت‌وگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، با زبان کودکانه خود از پدری می‌گوید که حالا چند ماهی است سایه‌اش از سر او جدا شده و او در تنهایی‌هایش با پدر نجوا می‌کند.

محمدحسین که حالا 10 ساله و در مقطع چهارم ابتدایی مدرسه پیمان ظهیرآباد شهرری درس می‌خواند و با اینکه سن و سال کمی دارد اما بیان زیبا و شیوایی دارد. از او می‌خواهم از خاطرات در کنار پدر بودن بگوید که جواب می‌دهد چیز زیادی به یاد ندارم اما، چیزی که از بابا در خاطرم هست از دوران کودکستان است. 

بابا همیشه مرا صبح‌ها به کودکستان می‌برد و در طول راه با من بازی‌ هم می‌کرد؛ گاهی دنبال می‌دوید اما من همیشه از او جلوتر بودم. این برای من خیلی لذت‌ داشت که پدرم با من بازی می‌کرد.

محمدحسین ادامه می‌دهد: پدرم همیشه با اینکه مشغله کاری‌اش زیاد بود اما روز تولدم را که هفتم فروردین است فراموش نمی‌کرد و همیشه هدیه‌ای برای من می‌خرید و مرا خوشحال می‌کرد. اگر هم فراموش می‌کرد حتما یک جوری جبران می‌کرد و خاطره این مهربانی‌هایش را هرگز فراموش نمی‌کنم.

فرزند شهید قشقایی گفت: با اینکه گاهی شیطنت‌های کودکانه هم می‌کردم اما او هرگز عصبانی نمی‌شد و همیشه به من توصیه می‌کرد: "در انتخاب دوستانت خیلی دقت کن".

از شهادت پدرم، یک احساس خوب نسبت به این موضوع دارم و یک احساس بد. احساس خوبم به خاطر این است که پدرم شهید شده و جای خوبی پیش خدا دارد و من به او افتخار می‌کنم؛ و احساس بدم برای این است که بابا دیگر پیشم نیست و خیلی دلم برایش تنگ می‌شود.

امیرحسین گفت: حالا هر وقت احساس نبودنش را می‌کنم در گوشه‌ای می‌نشینم و با او درد دل می‌کنم.

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
14
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۱۵ - ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۱
۰
۰
قربان اون قلب کوچکت با این همه درد دیگه بلد نیستم چیزی بگم فقط منهم اینجا برات گریه می کنم
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها