وی در ادامه گفت: روز معلم را پیشاپیش به همسرم تبریک میگویم؛ حیف که نیستم و از همینجا تبریک میگویم.
متهم گفت: زمانی که مهآفرید برای خرید کامیون در شرکت ایسوزو پیش من آمده بود با صداقت جلو رفتم. کار تراورس نگهداری و تعمیر خط و ابنیه است؛ همه 8 هزار نفر، نیروهای جمهوری اسلامی بودند؛ 6 هزار و 300 نفر در کل مناطق راهاهن کار نگهداری خطوط انجام میدهند. یکصد نفر بازرسی خطوط را انجام میدهند و کار ریلگذاری میکردیم.
«الف.گ» با بیان اینکه روزانه 5 کیلومتر کار ریلگذاری میکردیم گفت: برای من همیشه سوال بود که چرا تراورس بالاتر از رقم اصلی خریده شده است، حتی 62 میلیارد هم زیاد بود، این شرکت یک عقبه دولتی نیاز داشت.
وی ادامه داد: وقتی 15 پروژه دولتی قرار بود به تراورس داده شود آن موقع بود که معنا پیدا میکرد که چرا تروارس را بیشتر از قیمتش بخرند. زحمتکشترین نفرات راهآهن همین 8 هزار نفر بودند که ما به اینها ماهانه 6 میلیارد تومان حقوق میدادیم. 250 میلیارد تومان رقم خرید شرکت در قبال آن 15 پروژه مناسب بوده است.
متهم با بیان اینکه همه پول در خزانه خسروی بوده است گفت: من نون حروم نخوردهام؛ بیماری که در خسروی ایجاد شد غروری بود که دچارش شد؛ من حب جاه و مقام گرفتم، یکی دیگر حب پول، پشت این تریبون نمیشود همه حرفها را زد
وی با بیان اینکه من بچه کربلای 5 بودم گفت: من از کجا میدانستم یک روز با دادگاه فساد بانکی مواجه میشوم، من از خسروی جزء صداقت چیزی ندیده بودم، من سواد کار بانکی ندارم؛ 2 ماه اول مشغول شدنم گفتم من را با مالی در گیر نکنید از او قول گرفتم که به نحوه اجرا و عزل و نصبها کاری نداشته باشد.
«الف.گـ» با اشاره به پروژه 2 طبقه کردن مسیر رامسر گفت: اصل فساد از آنجا شروع شد. من 6 محرم دو سال قبل با «الف.م» در هتل لاله جلسه داشتم اما او تمام جلسه خواب بود.
متهم در پاسخ به این سوال قاضی که آیا مناقصه برگزار شد گفت: کاری که «الف.م» پشتش باشد اصلا مناقصه ندارد.
قاضی: به این فرد کاری نداشته باشید از خودتان بگویید.
وی ادامه داد: ما با او کاری نداریم اما او پدر ما را درآورده است؛ من اولین بار قرارداد را به هزار روش ندادم. من جریان انحرافی را بسیار قوی میدیدم. در این پرونده 40 میلیارد تومان اصلا معلوم نبود قرار است به چه کسی داده شود. موضوع جلسه شب در هتل لاله را به بعضی از دوستانم گفتم بود.
«الف.گ» درباره شرایط اصلی برنده شدنش گفت: تراورس یکی از دلایل آن بود. مگر میشود که پروژهای به این یزرگی انجام شود اما بچهشیری مثل من در آن نباشد؛ من خاک ریز دیگری مانند کربلای 5 جلوی خودم میدیدم.
متهم در واکنش به اظهارات قاضی که شما 4 میلیارد بین آقایان پول پخش کردی گفت: من این کار را نکردم، به هیبت پول دادم اما به شرکت ایمر پول ندادم.
قاضی گفت: این دو شرکت متعلق به یک نفر بود.
متهم در جواب گفت: ما با شرکت «پومر» نمیتوانستیم قرارداد ببندیم، من تیپ حزباللهی داشتم و کسی جرأت نمیکرد به من بگوید پول بده. به همین دلیل به معاون من گفته بودند پول بده.