به گزارش پایگاه 598، آیت الله سید محمد غروی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفت و گویی با هفته نامه افق حوزه به تحلیل حوادث و اغتشاشات اخیر کشور پرداخت که متن آن بدین شرح است:
* با سلام و عرض ادب و تشکر، با توجه به اغتشاشات پراکندهای که در این ایام در کشور عزیزمان اتفاق افتاد و از سوی بیگانگان مورد حمایت و هدایت قرار گرفت، به محضرتان رسیدیم تا از مطالب ارزشمندتان بهره ببریم. بهنظر حضرتعالی این اغتشاشات چه اهدافی را دنبال میکند؟
به نظر میرسد، یکی از مسائلی که اغتشاشات اخیر دنبال میکند، مسئله جنبههای دینی و همچنین عفّت عمومی و حجاب است و این امر، بسیار مشهود است؛ چراکه شعارهایی سر داده شد و افرادی هم از خود خانمها جلو انداخته شدند و عکسهایی هم گرفتند و در شبکههای مجازی بیگانه و داخلی منتشر کردند. این داستان با سوژه قرار دادن خانم بدحجابی که در بیمارستان فوت شد و فوت او را بهنام جمهوری اسلامی نوشتند، آغاز شد و ادامه پیدا کرد؛ درحالیکه حقیقت غیر از این بود و علامتی از جرح و صدمه در بدن وجود نداشت. این شروع ماجرا بود و عدهای از زنان را هم وارد میدان کردند و مسئله، حالت لجاجت به خودش گرفت و کمکم آتش برافروخته شد. این مسئله فقط مربوط به تهران نبود و حتی در شهرهای دور و نزدیک هم، مسائلی دیده شد. به هر حال به نظر میرسید، این حرکات در تضاد با دین انجام میگیرد. با وجود اینکه عموم مردم با مسائل و مشکلات معیشتی روبهرو هستند؛ اما وارد این ماجرا نشدند و با اغتشاشات و آشوبها همراهی نکرده و به صحنه نیامدند؛ چراکه احساس کردند، این حرکت تعارضی علیه دین است. در این میان از جوانانی که خام بودند و شرایط خاص اجتماعی بر آنها حاکم بود و مشکلاتی نظیر بیکاری داشتند نیز، استفاده کردند. بسیاری از این جوانان مشکل خانوادگی داشتند؛ مانند جوانانی که با پدر یا مادر بهتنهایی زندگی میکردند. به هر حال این مسائل باعث شد، زمینه برای آنها فراهم باشد تا وارد این مسائل بشوند.
* زمینههای شکلگیری این آشوبها چگونه محقق میشود و بانیان آشوب، چگونه این اتفاقات را مدیریت میکنند؟
الف) استفاده ابزاری از مسائل عاطفی
زمینه اولیهای که باعث پدید آمدن اغتشاشات بود، این بود که بانیان آشوب در ابتدای کار روی موج مسائل عاطفی سوار شدند؛ اما در ادامه روشن شد که این یک حرکت ضد دینی است؛ لذا مردم وارد این ماجرا نشدند که از این جهت با حرکات سالهای گذشته تفاوت وجود داشت؛ اما باید توجه داشت، وقتی چنین فضایی ایجاد بشود، افرادی که دارای مشکلات اجتماعی هستند، برای دستیابی به منافعشان وارد صحنه میشوند؛ لذا دیدیم که برخی از فروشگاهها غارت یا به بانکها آسیب وارد میشد. کسانی این حرکات را انجام میدادند که چهبسا اهل این حرکات نبودند؛ اما عدهای در میان آنها حضور داشتند که در این میان سوء استفاده کردند؛ اینها افرادی بودند که در شرایط عادی قادر به این حرکات نبودند؛ لذا تنها در این شرایط بود که ورود کردند و بهعنوان مثال مغازهها را غارت کردند.
ب) در خدمت گرفتن شبکههای اجتماعی و تبلیغ علیه نظام
نکته دیگر اینکه چنین مسائلی با سرعت بالایی در شبکههای اجتماعی انعکاس پیدا میکرد. حتی کوچکترین حرکت علیه نظام در این شبکههای تلویزیونی یا مجازی پخش میشد و بهسرعت مشغول به تحلیل این حوادث میشدند. حتی برای آموزش افراد برای آسیب رساندن به اماکن دولتی و یا اماکنی که به حاکمیت مربوط است و همچنین حمله به افراد مختلف اقدام شد. در این بین کشورهای حاشیه خلیج فارس و دیگر کشورهای دشمن نیز، مشغول تبلیغ شدند و حتی جوایز دلاری برای افرادی در نظر گرفتند که حرکات خطرناک انجام بدهند. بنابراین روشن شد که منشأ این جریان داخلی نبود؛ چراکه در خارج از مرزها تلاش میشد، حتی کوچکترین حرکات نیز پوشش داده شود و نسبت به آن تحلیل صورت بگیرد و هر کاری را که بتوانند، با انجام آن، بر اغتشاشات داخل ایران اثرگذار باشند، انجام دهند.
* در جریان اغتشاشات با وجود همه مشکلاتی که در عرصه اقتصادی شاهد هستیم، حضور مردم در جهت دفاع از نظام و انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما عرض نمیکنیم که کم و کاستی وجود ندارد و نمیگوییم، همه مردم نسبت به مسائل مختلفی که در اجتماع وجود دارد، رضایت دارند. بله مشکلات وجود دارد. در این بین ضد انقلاب اعم از منافقین و گروههای تجزیهطلب یا سلطنتطلب وارد صحنه شدند و دست به دست هم دادند و در برخی از حرکات خارج از کشور همه حضور داشتند و شعار خودشان را میدادند و حتی عکسها و پرچمهای خودشان را هم آورده بودند و این نکته مهمی بود و حکایت از این داشت که گروهکهای مختلف اعم از سلطنتطلب و تجزیهطلب و منافقین و ... از این اغتشاشات استفاده میکنند. یکی از رموز عدم همراهی مردم با اغتشاشات به این جهت بود که احساس کردند، این یک جریان برانداز است. ضمن اینکه هر کدام از آنها بهدنبال منافع خودشان هستند و کاری با منافع مردم ندارند.
به هر حال مردم میدانند که نظامی بر سر کار است و امنیتی حاکم است و این مسائل استثنائاتی است که جمع میشود و این گروهکها با تنوع و تکثری که دارند، اگر بخواهند حکومت را به دست بگیرند، راه به جایی نمیبرند و در نتیجه یک فتنه عمومی برای کشور پیش میآید و تا زمانی که فتنه از بین برود و احیاناً منافع آنها تأمین بشود، در نهایت معلوم نیست که چه پیش خواهد آمد و این سؤال در ذهن مردم پیش آمد که آیا اینها واقعاً بهدنبال منافع مردم هستند و مردم برای آنها مهم هستند؟ بهعبارت دیگر گاهی یک حرکتی در جامعه پیش میآید که این حرکت سیاسی یا اجتماعی قابل اعتنا هست و دارای رهبر، چهارچوبه و مانیفست حسابشدهای است. در این حالت ممکن است، عدهای از مردم پای کار بایستند؛ اما وقتی مردم دیدند که چنین چیزی وجود ندارد، کسی از مردم پیش نیامد. در نتیجه اغتشاشات اخیر ممکن است، با لطایفالحیلی تا مدتی ادامه داشته باشد؛ چراکه دشمن قصد دارد ضربه بزند؛ اما در کل احساس شد، این اغتشاشات در حد همین اغتشاش باقی میماند و راهی به جایی نخواهند برد و مسئله مهم، حضور مردم است که دیدیم، مردم با اینها همنوا نیستند.
* در حوادث اخیر برخورد حاکمیت، با اغتشاشاگران را چگونه ارزیابی میکنید؟
مسئله دیگر مدیریت برخورد با اغتشاشاگران است که باید این مدیریت را تحسین کنیم. بر خلاف آنچه که برخی فکر میکنند، مسئولان کمکاری و مماشات و حالت انفعالی داشتند، چنین نبود.
مسئولان امنیتی نسبت استراتژی و عقبه این اغتشاشات در داخل و خارج را بهدرستی درک کردند و متوجه شدند، دشمن با استفاده از احساسات جوانان و مشکلاتی مانند بیکاری و فقر استفاده کرد تا برای مدت کوتاهی آنها را وارد صحنه کند که البته اینها هم محدود بودند. مسئولین متوجه شدند که استراتژی دشمن کشتهسازی است. دشمن تلاش کرد مانند آنچه که در اوایل انقلاب رخ داد، تعداد زیادی از معترضان یا حتی اغتشاشگران کشته بشوند تا عواطف عمومی جریحهدار شود و مسئله ادامه پیدا کند تا نظام به انفعال یا حتی احیاناً به سقوط کشیده شود؛ اما نیروهای امنیتی و نظامی در این رابطه خویشتنداری کردند و بنا داشتند تا جایی که امکان دارد، از سلاح گرم استفاده نشود و با اشکال دیگر آشوبگران را متفرق کنند و تا جایی که امکان دارد، با افرادی که نقش کلیدی دارند، برخورد شود و اگر کسی صدمه میبیند، خود نیروهای امنیتی و یا نیروهای بسیجی باشد و از صدمه دیدن حتی اغتشاشگران جلوگیری شود. اگر مسئولین میخواستند برخورد سخت داشته باشند، برایشان امکان داشت؛ اما چنانچه این خویشتنداری وجود نداشت، دشمن بسیاری از اهداف خود را پیش میبرد. امروز مردم میگویند: چرا با این اغتشاشگران برخورد نمیشود و مسئولان با آنها مماشات میکنند و چرا باید نیروهای امنیتی و بسیجی آسیب ببینند. در این حالت فضایی ایجاد میشود که تصمیمی که در نهایت گرفته میشود، برای مردم قابل درک باشد. به هر حال کسب و کار مردم نباید تحت تأثیر اغتشاشات قرار بگیرد و نظام منتظر است تا اغتشاشگران متنبه شوند و کنار بنشینند؛ در غیر اینصورت فضا عوض خواهد شد و انتظار مردم از دستگاه قضا و دستگاه امنیتی باقی خواهد ماند که نتیجه را این انتظار مردم رقم خواهد زد.
* در اغتشاشات اخیر یکی از استراتژیهای اغتشاشگران ایجاد فضای رعب و وحشت بود. بهنظر حضرتعالی برای غلبه بر این فضا باید چگونه عمل کرد؟
بله، یکی از استراتژیهای اغتشاشگران ایجاد فضای رعب و وحشت بود. بهعنوان مثال به خانمهای محجّبه تعرض کردند یا به روحانیت اهانت کردند. تصاویر این اعمال آنها بلافاصله از شبکههای مجازی خارج از کشور پخش شد تا بتوانند، ایجاد رعب و وحشت کنند یا طرف مقابل را وادار به مقابله بهمثل کنند.
متأسفانه عدهای هم وارد این ماجرا شدند و گفتند: این افراد کسانی هستند که با روحانیت دشمنی دارند. این کار بهنوعی همراهی با نقشه دشمن بود و نباید اینطور عمل کنیم؛ البته دشواریهایی وجود داشت و برخی از روحانیون که در دانشگاهها تدریس میکنند یا در سطح شهر تردد دارند، مجبور بودند، لباس عوض کنند؛ درحالیکه این اشتباه است؛ چراکه باید حضور روحانیون و افراد محجّبه دیده شود و اینطور نباشد که برخی مکانها مانند پارکها در اختیار اغتشاشگران قرار بگیرد؛ البته ممکن است آسیبهایی وارد بشود.
از سوی دیگر نیروهای امنیتی هم باید در این خصوص هوشیارتر باشند. مانند مسائلی که در متروی تهران رخ داد که در این خصوص، نیروهای امنیتی میتوانند ورود کنند و البته لزومی هم ندارد، حرکات تندی انجام بدهند و صرف برخورد با آنها کفایت میکند.
* تلقی مردم از این اغتشاشات و اهداف بانیان آن چیست و چگونه مردم به این فهم رسیدهاند؟
تلقی مردم این بود که این اغتشاشات جنبه ضد دینی دارد؛ البته در ابتدا این حرکات روی موج احساسات سوار شد و حتی برخی از آقایان موضعگیریهایی کردند؛ اما خود آنها هم متوجه شدند که مسئله بهگونه دیگری رقم میخورد. این مسیر ادامه پیدا کرد و بهخصوص حرکتهایی در شبکههای خارجی بهوجود آمد. بهعنوان مثال مسئله اعتصابات را مطرح کردند. در این خصوص برخی از بازاریان از روی ترس و اجبار مجبور به بستن مغازههای خودشان شدند؛ چراکه میترسیدند، در شلوغیها مغازههای آنها را آتش بزنند یا غارت کنند؛ اما این مغازه بستن با اعتصابات زمان انقلاب تفاوت داشت. آن زمان تصمیمی گرفته میشد و همه وارد میدان میشدند؛ اما این مغازهبستنها در نتیجه اعمال فشار بود. این اعمال فشار از سوی کسانی که ادعای دموکراسی دارند، پذیرفته نیست؛ چراکه اینها حرکات داعشی و حتی بدتر از داعشی است؛ چراکه اگر داعش بر مبنای فهم غلط از دین عمل میکند. اینها آن فهم غلط دینی را هم ندارند؛ بلکه بر اساس منافع خودشان عمل میکنند. در نتیجه چند اتفاق افتاد:
یک؛ مردم متوجه شدند، هدف این اغتشاشات حرکات ضد دینی است و با آنها همراهی نکردند.
دو؛ نظام متوجه نقشه دشمن در برخورد سخت با اغتشاشگران شد و نیروهای انتظامی و امنیتی با صبر و حوصله با آنها مقابله کردند تا جایی که مردم متوجه شدند، حکمت این خویشتنداریها چیست.
سه؛ اغتشاشگران باید به اعمالشان پایان بدهند و متوجه بشوند، برای چه کسانی کار میکنند و چه افراد و گروههایی پشت این جریان هستند و از این جریان، حمایت و چه اهدافی را دنبال میکنند. جوانانی که شرایط و فشارهای اجتماعی، زمینهای برای آنها ایجاد کرده که تبدیل به پیاده نظام دشمن بشوند، باید توجه داشته باشند که این راه غلطی است و دیگران آنها را هدایت و متوجه کنند که این راه نتیجه مثبتی بههمراه نخواهد داشت.
اهمیت ارزشها و باورهای دینی در بقای حاکمیت دینی و نظام مقدس جمهوری اسلامی
باید دانست تا زمانی که ارزشها و باورهای دینی و غیرت بر مردم ما حاکم است و تا زمانی که روحانیت، حافظ و مدافع نظام و حاکمیت اسلامی است، دشمن نخواهد توانست، به اهداف و منافع خودش دست پیدا کند؛ لذا سعی میکند، به آنها آسیب برساند و این ارزشها را مورد هدف قرار بدهد. برای جلوگیری از این مقصود دشمن، باید هوشیار باشیم. البته باید بدانیم، حتی افرادی که شاید بهنظر ما حجاب درستی ندارند، این افراد هم از بیحیایی ناخرسند هستند و از شعارهایی که داده میشود، راضی نیستند. شعارهایی مانند «زن، زندگی، آزادی» سر داده میشود. کدام کشور در منطقه یا خارج از منطقه وجود دارد که مانند ایران، مردم در آن آزادی داشته باشند و رأی بدهند و برای خودشان تصمیم بگیرند؟! آزادی یعنی چه؟ آیا آزادی بهمعنای بیبندوباری است و اینکه زن ابزار مطامع مرد قرار بگیرد؟! آیا بیبندوباری لازمه زندگی بهتر داشتن است؟! قطعاً اینطور نخواهد بود؛ چراکه بیبندوباری یک زندگی حیوانی است. آنها دلشان برای زن نسوخته است. اگر حمایتی از زن و جایگاه زن بهمعنای واقعی باشد، قطعاً در اسلام است و جمهوری اسلامی نیز در این زمینه اقدام کرده و راه را باز گذاشته است.
با بیحیایی و بیعفّتی که زندگی شکل نمیگیرد؛ بلکه زندگی تباه میشود. اینکه زن به اهداف عالیه خودش برسد و به جایگاه مناسبی در خانواده و اجتماع دست پیدا کند، با این شعارها ممکن نیست. در شرایطی که دشمن آن را فریاد میزند، وقتی زن در سنین بالا طراوات خودش را از دست میدهد، دیگر کسی به او نگاه نمیکند. شعار برای آزادی و جایگاه مناسب زن، از شعارهای جمهوری اسلامی است. کسی که برای زن اهمیت و احترام قائل است، جمهوری اسلامی است. اگر صحبت از «آزادی» است و اگر سخن از «زندگی» است، جمهوری اسلامی، هم برای آزادی و برای زندگی، هزینههای سنگینی پرداخته است. این شعارها بهحسب ظاهر فریبنده است؛ اما همه این شعارها به سبد نظام ریخته خواهد شد. البته عقبه این افراد وضعیت دیگری دارند. خارجنشینها بهدنبال مقاصد و منافع خودشان هستند؛ اما کسانی که فریب خوردند، باید توجه داشته باشند که این حرکات تند آنها، به نتیجه نخواهد رسید و این یک واقعیت است. مسئله دیگر اینکه به خود آنها آسیب وارد خواهد شد؛ چراکه نیروهای امنیتی و انتظامی بر کار مسلط هستند و مردم از آنها حمایت خواهند کرد نه از اغتشاشگران. اگر بهفرض محال، شرایط هم تغییر کند، اولین کسانی که مورد خطر واقع خواهند شد و کنار زده و حتی نابود خواهند شد، خود این افراد هستند.
* یکی از مسائل بهحقی که باید در سطح جامعه اتفاق بیفتد، مسئله مطالبهگری مردم از مسئولان است؛ اما گاه این مطالبهگری با هدایت بیگانگان از مسیر اصلی خود منحرف و گاه منجر به اغتشاش میشود. بهنظر حضرتعالی راه حل چیست؟
مردم مشکلاتی دارند و باید این مشکلات را با مسئولان در میان بگذارند. اگر مسئولان بهطور فردی پاسخ لازم را نمیدهند یا اگر مطالبه جمعی در کار نباشد، مطالبات مردم در سطح اجتماع اشکال ندارد و تا زمانی که منطق در کار باشد، کار پیش میرود؛ اما وقتی هیجانات کاذب جای منطق را بگیرد، فایدهای نخواهد داشت. اگر انسان مطالبه بهحقی داشته باشد، این مطلب سر جای خودش باقی است؛ اما مسئولان نیز باید بپذیرند که مشکلاتی وجود دارد. برخی از مشکلاتی را که قهری است، باید برای مردم تبیین و وضعیت را برای مردم روشن کنند؛ اما مشکلاتی که غیرقهری است، باید با ورود مسئولان حل شود. مشکلاتی نیز مربوط به خارج از مرزها و دشمنان است که باید آنها هم برای مردم تبیین بشوند. همچنین خدمات نظام بعد از انقلاب برای مردم آشکار شود.
تبیین خدمات انقلاب آنگونه که شایسته است، اتفاق نیفتاده است!
یکی از شعارهایی که متأسفانه و با صد تأسف سر داده میشود، این است که میگویند نظام بعد از چهل سال، چه کاری برای مردم انجام داده است؟ جوانان دهه هشتادی وضعیت گذشته را ندیدهاند و فقط وضعیت حال را میبینند و خدمات نظام و تغییر سطح زندگی مردم را نمیبینند و این مسئله باید برای جوانها، بهطرق مختلف روشن بشود. فعالیتهایی که نظام در مسائل مختلف انجام داده است، باید گفته بشود. بنده قبل از انقلاب چند سفر طولانی با برخی دوستان به استانهای مختلف داشتهام. در این دوران هم، سفرهای متعددی داشتهام. بهنظر میرسد، وضعیت به هیچ عنوان قابل مقایسه با قبل نیست. یک مسئله، مسئله راههاست که سرمایهگذاریهای کلانی انجام شده و مسئله جادههای کشور یکی از مسائلی است که باید برای مردم روشن بشود؛ چراکه آنها درک خواهند کرد. در مسائل علمی و پزشکی رشد کشور چشمگیر بوده است. وضعیت سواد عمومی مردم بسیار بالا آمده است.
من این گلایه را دارم که ما چه روش نادرستی را بهکار میبریم که مردم نسبت به اخبار و اطلاعات داخل کشور بیاعتماد میشوند و اخبار را از شبکههای بیگانه میگیرند؟ لازم است، در این خصوص آسیبشناسی انجام بشود تا اعتماد مردم به اطلاعرسانی در داخل کشور جلب بشود.
بهعنوان مثال گاهی اوقات ما فساد را برای مردم توضیح ندادهایم. گاهی برخی مسائل مانند اختلاسها را بسیار درشت میکنیم؛ ولی نتیجه کارها و برخوردهای نظام را بازگو نمیکنیم؛ در نتیجه برخی گمان میکنند، همه مسئولان فاسد هستند و از منافع مردم استفاده میکنند؛ درحالیکه در لایههای بالای نظام اینطور نیست و اگر گاهی فردی تخلفی میکند، کشف میشود و با او برخورد میشود. بنابراین لازم است که راجع به اطلاعرسانی نهادهای مختلف آسیبشناسی شود و بعد از آن خدمات نظام بدون مبالغه تبیین بشود.
بسیاری از جوانان دهه هشتادی، خبری از خدمات نظام ندارند و حتی شرایط امروز را هم بهخوبی درک نمیکنند. کشور ما بهعنوان یک کشور نفتی شناخته میشد و حکومتی بر آن حاکم بود که در خدمت منافع بیگانه بود و فاقد استقلال سیاسی و اقتصادی و نظامی بود و نقشی در جهان یا خاورمیانه بازی نمیکرد و تنها حامی منافع دشمنان بود. بنابراین بنا به فرمایش مقام معظم رهبری نیاز به جهاد تبیین داریم. بیان ایشان در باب جهاد تبیین بسیار حسابشده بود. تنها کافی است حقایق را برای مردم بازگو کنیم و مفاهیم ارزشی را بدون افراط و تفریط تبیین کنیم.
ضرورت جهاد تبیین در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی و ...
ما در عرصههای مختلف جهاد تبیین، باید اولاً ارزشهای خودمان را تبیین کنیم که این ارزشها چطور برای حفظ ارزش زن، خانواده و امنیتهای فردی و اجتماعی است. لازم است معارف بلند اهلبیت؟عهم؟ را آنطور که شایسته است، تبیین کنیم. در این صورت جوانان عاشق این مسائل خواهند شد. ثانیاً باید خدمات نظام را برای مردم تبیین کنیم. تمام دولتها با رأی مردم بر سر کار آمدهاند و هرکدام هم، خدمات خاص خودشان را داشتهاند. یکی از خطاهای بزرگ این است که خدمات یک جریان در دولتهای مختلف نادیده گرفته بشود و مدام یکدیگر را متهم به ناکارآمدی کنند که در نتیجه، اجماع مرکبی حاصل میشود که دود آن به چشم خودمان خواهد رفت. گاهی تندرویها از ناحیه برخی گروهها و حتی گروههای ارزشی باعث شده که برای برخی از جوانان حالت ناامیدی پیش بیاید.
بنده معتقدم تمامی دولتها خدماتی را انجام داده و برخی از آنها مشکلاتی هم داشتهاند و در عین اینکه برخی جهتگیریهای فرهنگی آنها غلط بوده است؛ اما در مقایسه با بسیاری از کشورها موفقتر عمل کردهاند. لذا اینطور نباشد که همهچیز را سیاه نشان بدهیم که در اینصورت جوان خواهد گفت: نظام ناکارآمد است. بنده معتقدم ما خودیها دست به دست هم دادهایم تا نشان بدهیم، نظام کارآمد نیست و این یک تهمت و دروغ است. مسئولیت برخی از مشکلاتی که پیشآمده، به عهده این افراد است. حقیقت این است که باید مسائل را درست نگاه کنیم و برخوردهای ما باید بسیار سالمتر باشد. گاهی افرادی را که بسیار ارزشمند هستند، کنار میگذاریم؛ درحالیکه آنها میتوانند، بازوی خدمتگزاری برای کشور باشند.
امنیت، اعتقادات و ارزشها، مهمترین اهداف دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی
هدف دشمن بیرونی این است که امنیت، اعتقادات، ارزشها و دلسوزان نظام و افراد مؤثر نظام را هدف قرار دهد. دشمن اینها را برای منفعت خودش انجام میدهد و دلش برای ما نسوخته است؛ اما متصدیان امر نیز باید جذب حداکثری داشته باشند و تا جایی که میتوانیم، دافعه نداشته باشیم؛ اما معنای این سخن این نیست که اهل مداهنه باشیم. بلکه لازم است، ارزشها را حفظ کنیم؛ اما باید متوجه اهدافی که دشمن دنبال میکند، باشیم. بنابراین بر همه ما لازم است یک بازنگری نسبت به طرز تفکر و برخوردهایمان داشته باشیم؛ چراکه صدها هزار خون شهید برای نظام ریخته شده و هزینههای سنگینی دادهایم و نتایج بسیار درخشانی هم داشتهایم؛ بهعنوان مثال استقلالی که کشور ما دارد، همچنین مسئولینی که کشور ما دارد، در دنیا نمونهای ندارند. همچنین نمونهای برای رهبری حاکم بر جامعه ما وجود ندارد؛ یک رهبر استوار، قوی و با صلابتی که هیچ منافعی برای خودش قائل نیست و تنها به منافع کشور و ملت توجه میکند. اگر در حال حاضر وضعیت کشور را با دیگر کشورها مقایسه کنید، متوجه جایگاه رفیع جمهوری اسلامی میشوید. شما شاهد بودید که رئیسجمهور روسیه که یکی از کشورهای قدرتمند دنیاست، با چه کیفیتی به ملاقات مقام معظم رهبری میرود. امروز ایران در منطقه نقش مؤثری دارد. اگر ایران نبود، وضعیت کشورهایی مانند فلسطین، سوریه، لبنان و کل منطقه وضعیت دیگری بود و دشمن همهجا را گرفته بود و تمام منافع را برای خودش ضبط کرده بود. همه اینها بهنحوی خاکریز ما هستند. اگر خدای ناکرده آسیبی به هر کدام از این کشورها وارد بشود، به ما آسیب وارد میشود. این نکته مهمی است و باید آن را درک کنیم و در عین حال ظرفیت خودمان را هم بشناسیم. وضعیت ما بسیار خوب است. ما سالمترین مسئولان را داریم؛ مسئولانی که میتوانند به-خوبی ایفای نقش کنند. امروز یک تشکیلات مطمئن امنیتی، نظامی و انتظامی در کشور حاکم است و ما دارای استقلال سیاسی، اقتصادی و نظامی هستیم؛ البته مسئله تعامل چیز دیگری است و ربطی به استقلال ندارد. اگر اقتصاد ما استقلال آنچنانی داشته باشد، میتواند در جنبههای دیگر نظیر استقلال سیاسی هم تأثیرگذار باشد.
سخنی با متولیان فرهنگی کشور
تشکیلات فرهنگی کشور باید توجه داشته باشند که ما متناسب با شرایط روز، کار فرهنگی انجام ندادهایم. آموزش و پرورش حدود دوازده سال بچههای ما را پرورش میدهد که اگر کار خودش را بهخوبی انجام میداد، نمیبایست بچههای ما امروز اینطور آلت دست بیگانه قرار بگیرند. اگر صدا و سیمای ما نقش خودش را ایفا میکرد، نبایستی اعتماد مردم به رسانههای بیگانه انجام میشد؛ البته وضعیت تفاوت پیدا کرده و فضای مجازی و گوشیهای هوشمند به میدان آمدهاند. اما باید توجه میکردیم که اینطور وسیع و گسترده راه فضای مجازی را باز نمیکردیم. چرا از این شرایط پیشگیری نکردیم و تأثیر و تأثّر فضای مجازی را برآورد نکردیم؟ و پادزهر لازم را با کارهای فرهنگی متناسب انجام ندادیم؟ امروز تشکیلات فرهنگی جامعه باید یک بازنگری در خود انجام بدهند.
کمکاریهای خودمان را بپذیریم
یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که هر اتفاقی که در کشور رخ میدهد، آن را بهطور کامل به بیگانه نسبت ندهیم؛ چراکه این نگاه زمینهای برای توجیه کمکاریهاست؛ بلکه باید بفهمیم و بپذیریم که ما در زمینههای مختلف کمکاری داشته و داریم و آنطور که باید، در جاهای مختلف هزینه و کار نکردهایم. باید دانشگاههای ما بهشکلی و مدارس ما بهشکل دیگر بازنگری کنند. لازم است سیاستهای فرهنگی و راهبردها را مورد بازنگری قرار بدهیم. همچنین لازم است، نسبت به نیروی انسانی و محتوا و همچنین نظام فرهنگی و اداری بازنگری کنیم. اگر عدالت اجتماعی پدید بیاید و جوانان ما آن را درک کنند، هرگز فریب فریبکاران را نخواهند خورد. اگر فساد اداری که فیالجمله وجود دارد و بالجمله وجود ندارد، نباشد، شرایط طور دیگر خواهد شد. این-طور نباشد که فقط از خودمان تعریف بکنیم. اگر جلوی این مفاسد گرفته بشود، شرایط بهگونهای دیگر خواهد بود. حیف است که این نظام با وجود افراد پاکدست و خدمتگزار که در سطوح مختلف کشور خدمترسانی میکنند، آسیب ببینند. اینطور نباشد که در سطوح پایین، افرادی تخلف کنند و قانون هم برای برخورد با آنها به کمک مسئولان نیاید. نظام اسلامی نظامی است که عدالت، عفت، انسانیت، حیا و دیگر ارزشها
برای آن محور است. اگر بر اساس این مسائل عمل کنیم، نظام ما درخشش خواهد کرد و همه این را احساس خواهند کرد. باید بپذیریم که ضعفهایی داشته و داریم که زمینه شکلگیری مسائل منفی در اجتماع شده است. در انقلاب ما این متدینین بودند که نقش محوری را در پیروزی انقلاب بر عهده داشتند. اینها کسانی بودند که سر و کارشان با مساجد و هیئات مذهبی بود. بسیاری از این افراد تلویزیون نمیخریدند و از رادیو در حد ایام سوگواری و مانند آن استفاده میکردند. اینها افرادی بودند که انقلاب را به پیروزی رساندند. البته آنروز ماهواره و اینترنت و فضای مجازی وجود نداشت؛ ولی وقتی نظام اسلامی داریم، باید طوری عمل کنیم که مدارس و دانشگاههای ما وضعیت دیگری داشته باشند. در مجموع نظام کارآمد بوده است؛ اما باید به ضعفها هم توجه داشته باشیم. این مسائلی که پیش میآید تا حدی مربوط به ضعفها و قصورهاست. در نتیجه باید سعی کنیم، همافزایی داشته باشیم، همدیگر را طرد و نفی نکنیم و در عین حال بر ارزشها هم پافشاری داشته باشیم.