پایگاه 598: امروزه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ترسیم کننده فضایی هستند که میتوان در آن شمه ای از تفکرات مردم جامعه را به عینه مشاهده کرد.
هرچند که لفظ «مجازی» برای این فضا سبب شده که برخی کمتر آن را جدی بگیرند و پویشها و چالشهای موجود در آن را گاه بیهوده بیانگارند، اما باید دانست که به هر روی کاربرانی که در این فضا مشغول فعالیت هستند، مشتی از جامعه آماری مردم پیرامون ما هستند و از این رو توجه به دغدغهها و دیدگاههای این قشر موجب ارائه و دریافت تصویری صحیحتری از جامعه خواهد شد.
یکی از تعابیری که در سالهای اخیر از طریق فضای مجازی همه گیر شد و بعدتر در میان مردم جامعه به صورت حقیقی و فیزیکی نیز میشد رواج آن را دید، عبارت «آرمان های ما» است.
احتمالاً شما هم بارها و بارها دیده اید جوانان و نوجوانانی را که به اقتضای سن و سال و شور جوانی، گاه به طنز و مطایبه میپرسند: «این بود آرمانهای ما؟» کارشناسان امر جامعه شناسی معتقدند هیچ تعبیر یا واژه یا مفهومی بیهوده همه گیر نمیشود و در پسِ هر – به اصطلاح - «وایرال» شدنی همیشه یک حقیقت روانشناختی و جامعه شناختی نهفته است؛ از این رو شاید لازم باشد در مفهوم آرمان و تأثیراتی که در ذهن و روح جمعی جامعه دارد بررسی و واکاوی دقیقی صورت بگیرد.
شکی نیست که مهمترین آرمان جمهوری اسلامی ایران از بهمن ۱۳۵۷ تا همین امروز که صدای آخرین نفسهای سال ۱۴۰۰ را میشنویم، تحقق جامعه اسلامی است.
این جامعه اسلامی که از آن سخن میگوئیم لزوماً مدینه فاضلهای نیست که قرار باشد با ظهور موعود همه ادیان و رهایی عالم از شر ظلم و ظالم محقق شود؛ بلکه جامعهای است که میتواند مقدمه آن طلوع راستین حق و حقیقت قلمداد شود. از این منظر بیشتر حکم «زمینه سازی» را ندارد و هم از این روست که عدالت گستران و دادگران امروز این جامعه، «سربازان گمنام امام زمان (عج)» خوانده میشوند و شاهد از این دست بسیار است.
جالب است که بعد از گذشت ۴ دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری داهیانه معمار کبیر انقلاب، امروز دشمن به این فکر افتاده که باید این سوال را مطرح کند که: «آیا انقلاب در رسیدن به آرمانهای خود موفق عمل کرده است یا خیر؟»
نکته اولی که در این سوال نهفته است همان امری است که در ابتدای این نوشتار عنوان شد: دشمن به خوبی میداند که امروز مسئله «آرمانهای ما» مسئله عمومی قشر نوجوان و جوان است و کنکاش در بطن این پرسش و جواب دادن به آن با چاشنی تاریخ، سبب میشود که مخاطب دچار نوعی سرگشتگی و حیرانی شود که در صورت تداوم به بی اعتقادی خواهد انجامید؛ از این روست که دست روی نقطه حساسی میگذارد که احتمالاً بسیاری از تئوریسینهای امروز انقلاب اسلامی از آن غافلند.
مسئله دوم این است که اساساً در پسِ پشت این پرسش، علاقه به پاسخ حقیقی با تکیه بر دستاوردها و حقایق امروز جامعه ایران اسلامی نیست. از این رو این پرسش را میتوان یک استفهام انکاری دانست چنان که به جای «انقلاب چقدر در تحقق آرمانهایش موفق بوده؟» انگار پرسیده باشد «آیا انقلاب در تحقق آرمانهایش موفق بوده؟» و میبینید که از این پرسش دوم تا چه میزان بوی «خیر!» به مشام میرسد.
تحقق آرمان جمهوری اسلامی ایران در ساخت جامعهای اسلامی، امری نیست که غایتی داشته باشد و اساساً قرار نیست تا زمان ظهور جامعه ساز بزرگ عالم اسلام، نهایتی نیست برای آن متصور شد.
حال با این اصل اگر به پرسش نخست و دستاوردهای جامعه اسلامی به دقت بنگریم، متوجه خواهیم شد که تحقق جامعه اسلامی مقدماتی اعم از استقلال، کوتاه کردن دست دولتهای بیگانه متجاوز و استعمارگر، گسترش عدل و عدالت، گسترش دین باوری و تلاش برای احیای امر دینی و … دارد که در تمام این زمینهها جمهوری اسلامی تلاشهای زیادی صورت داده است.
چنان که گفتیم اساساً قرار نیست ببینیم که تیر به هدف خورده یا نه، چرا که تیری که از سال ۵۷ از کمان غیرت دینی مردم ایران رها شد هنوز در حرکت است و تا رسیدن به نشانه، راه زیادی در پیش دارد؛ اما اگر بپرسید این تیر تا اینجای راه چطور آمده، منصفانهترین پاسخ میتواند این باشد که: «دست کم تا امروز از نفس نیفتاده و زمین نخورده است!»