کد خبر: ۵۰۱۴۳۰
زمان انتشار: ۱۳:۳۸     ۲۴ بهمن ۱۴۰۰
یادداشت/
هادی قائم‌‌‌مقامی

چهلمین جشنواره فیلم فجر، در کنار همه ضعف‌های اجرایی و انتخاب‌های متوسط، چندگزاره امیدوار‌کننده داشت. نقدهایی که طی این روزها به مدیریت ضعیف این جشنواره شد، با توجه به مصادیق متعددی که وجود داشت؛ آنقدر جدی بود که یکی دو گزاره مثبت را کاملا به محاق برد. از هیات داوری عجیب و غریبی که در میانه جشنواره ادعا کرد برخی فیلم‌ها را ندیده تا نشان و پوستر جشنواره که به شکل حیرت‌آوری ضعیف طراحی شده بود تا کیفیت متوسط فیلم‌ها که صدای اصحاب رسانه را درآورد، از حذف سیمرغ مردمی که جای آرای تماشاگران را در اختتامیه خالی گذاشت تا اختتامیه‌ای که با ضعف‌های متعدد برگزار شد، آنقدر مصادیق جدی و مهمی برای نقد جشنواره بود که موجب نادیده گرفتن اندک ویژگی‌های مثبت جشنواره می‌شد. حالا که اختتامیه چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر برگزار شده و این جشنواره به پایان رسیده با نگاهی کلان می‌توان آن را بررسی کرد و وجوه قابل تأملی از آن را برجسته کرد. یکی از ویژگی‌های مهم این جشنواره گذار از نسلی از سینماگران بود که سال‌های سال با هر سطحی از فیلمسازی باید در جشنواره حضور پیدا می‌کردند. افرادی که برای سال‌ها با بودجه نهادهایی مانند حوزه هنری و فارابی، داستان‌های پریشان خود را به جشنواره می‌آوردند و مخاطبان نیز باید به زور بلیت‌های سری که یکجا خریده می‌شدند، پای فیلم‌های ایشان می‌نشستند. جوانگرایی‌ای که در این دوره اتفاق افتاد، به طور طبیعی آثار بی‌کیفیت نسل قبل را کنار می‌گذاشت و جشنواره را بدهکار نام‌ها نمی‌کرد. اگر چه در برگزیدن نامزدهای نهایی، کمتر به این موضوع توجه شد و سیمرغ بهترین کارگردانی به یکی از اعضای آن نسل اهدا شد تا جشنواره چهلم هم دین خود را به این طیف ادا کرده باشد و چه انتخاب نادرستی. در عین حال حضور جوان‌ها اگر چه با انتخاب فیلم‌هایی متوسط توامان شده بود اما حداقل فرصت دیده شدن به نسل تازه‌ای از سینماگران ایرانی را داد که در سایه بزرگانی با سطح پایین فیلمسازی دیده نمی‌شدند. نامزدهای بهترین بازیگری نقش‌های اول و مکمل عمدتا در فیلم‌های این جوانان به ایفای نقش پرداخته بودند؛ آنها توانسته بودند بخوبی از چهره‌های باسابقه بازیگری سینمای ایران بازی بگیرند. در بخش‌های فنی نیز نامزدها، اگر چه گاه سن و سال‌دار بودند ولی در خدمت فیلم فیلمسازانی درآمده بودند که از جوانان بودند. در کنار این ویژگی مهم می‌توان به گزاره اساسی دیگری نیز اشاره کرد و آن بازگشت به «واقعیت» و جدی گرفتن مسأله «اقتباس» بود.
سینمای ایران در دهه اخیر این مهم را جدی گرفته است و با ارجاعی که به واقعیت داشته، توانسته فیلم‌های قابل قبول‌تری نسبت به دهه خموده 80 سینما تولید کند؛ بازگشت به داستان‌های واقعی، آنطور که دیگر در تیتراژهای پایانی بیشتر از قبل این جمله را می‌بینیم: «این فیلم برگرفته از یک داستان واقعی است».

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها