مشرق- مطبوعات غرب كه عمدتا تحت تاثير لابي صهيونيست هستند در اقدامي هماهنگ خبر از تعطيلي سايت فردو به عنوان شرط غرب در مذاكرات خبر داده اند اين در حالي است كه هر زماني گمان اين مي رود كه روابط ايران و گروه 5+1 عادي شود آنها تلاش مي كنند با انتشار اخبار مختلف كارشكني و جوسازي كنند تا مذاكرات به شكست منتهي شود، رسانه هاي ايراني بايد با هوشمندي در زمين رسانه هاي غربي بازي نكنند زيرا اسرائيلي ها هر گونه تفاهمي در پرونده هسته اي ايران را بر نمي تابند. خبر تعطيلي فردو در آستانه دور جديد مذاكرات با اين هدف صورت گرفته تا لابي صهيونيست با جوسازي خبري بتواند در روند مذاكرات خلل ايجاد كند.
جريان سازي خبري اسرائيلي ها در مورد تعطيلي سايت فردو مسئله اي خيالي است زيرا اعضاي گروه 5+1 هم مي دانند كه در جايگاهي قرار ندارند كه بتوانند درخئاست اين چنيني از ايران داشته باشند.
ايران تحت نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي فعاليت مي كند و طبق عرف و قوانين بين المللي آنها حقي براي درخواست از ايران مبني بر تعطيلي فردو ندارد و اساسا بحثي كه مطرح بوده به اين صورت است كه ايران براي اينكه اعتماد سازي كند، فعاليت هاي هسته اي خود را توسعه ندهد و در اين حد توانمندي خود را نگه دارد تا مذاكرات چارچوبي پيدا كرده تا دو طرف بتوانند به توافقي دست يابند و طبق آن عمل كنند.
البته ميان توقف روند توسعه تا تعطيلي سايت فردو تفاوت زيادي است؛ بر اساس اخبار، طرح اوباما و آمريكايي ها به اين شكل است كه پس از اينكه ايران در آذرماه ميله سوخت را در راكتور تهران قرار داد به اين جمع بندي رسيدند كه تحريم ها اثري در روند پيشرفت هسته اي ايران نداشته است و بايد استراتژي ديگري در برابر ايران اتخاذ كنند.
زماني كه ارسال مواد مورد نياز نيروگاه تهران از سوي غربي ها قطع شد، ايران اعلام كرد كه توسط دانشمندان هسته اي اين مشكل را مرتفع مي كند در آن برهه كارشناسان غربي به اين توانايي باور نداشتند، اما زماني كه جمهوري اسلامي ميله هاي سوخت هسته اي را در راكتور تهران قرار داد غر بي ها به جمع بندي هاي ديگري رسيدند و آنطور كه در رسانه هاي آنها انعكاس يافته است غرب حق داشتن انرژي صلح آميز هسته اي از سوي ايران را پذيرفته و فقط ايراداتشان در مورد روند توسعه انرژي هسته اي است براي همين در پي توافقي كلي با ايران است.
بنابراين مذاكرات آتي در واقع تلاش دارد چارچوبي براي توافقات جديد ايجاد كند، قطعا آنچه در روند مذاكرات محرز است ادامه روند غني سازي اورانيوم از سوي ايران است.
اما در خصوص روند توسعه انرژي اتمي از سوي ايران هم آنها بايد ما به ازاي آن را مشخص كنند زيرا غربي ها در طول اين سالها تنها در پي كسب امتياز بوده اند. اين در صورتي است كه هر نوع توافق زماني بايد صورت گيرد كه دو طرف متعهد باشند، زيرا تعهدات يك طرفه اساسا داراي اعتبار نيست.
1- غرب بايد به اين جمع بندي برسد كه استراتژي فشار و مذاكره بي نتيجه است و غرب در اين خصوص بايد تجديد نظر كند. در اين رابطه استراتژي همكاري و مذاكره جوابگو است به اين صورت كه غرب با مجموعه كارهايي كه انجام مي دهد حسن نيت خود را براي همكاري نشان دهد. از طرف ديگر ايران هم با سلسله اقداماتي كه انجام مي دهد اين موضوع را اثبات كند كه خواهان همكاري است.
2- غرب يكبار براي هميشه بايد بپذيرد كه ايران مانند 184 كشور ديگر عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي حق مسلماش غني سازي اورانيوم و اين حق را براي ايران به رسميت بشناسد اگر چه طبق قوانين بين المللي ايران داراي چنين حقي هست و غني سازي را نيز يكبار دو سال متوقف كرد و نتيجه اي كسب نكرد و تكرار اشتباهات گذشته لزومي ندارد.
كارشناس مسائل سياسي*