با این حال با گذشت بیش از دو سال و نیم از دستور رهبر معظم انقلاب، وضعیت نقدینگی نهتنها بهبودی نیافته، بلکه بر وخامت اوضاع نیز افزوده شده و بیش از دو برابر شده است.
گویی آنکه فرمان ایشان در تشکیل کمیته نقدینگی، عملاً آنطور که باید به پیش نرفته و هیاتی با مختصات مدنظر رهبر معظم انقلاب تشکیل نشده است. این موضوع از نظر ایشان نیز به دور نمانده و در دیدار با هیات دولت مورخ شهریورماه ۱۳۹۹ با یادآوری درخواستشان در سال ۱۳۹۷، بیان داشتند که نمیدانند آیا هیات مذکور تشکیل شده است یا نه و اگر تشکیل نشده است، در فرصت زمان باقیمانده از عمر دولت نیز میتوان آن را تشکیل داد و اقدامات لازم را آغاز کرد.
اعضای کمیته کنترل نقدینگی
با وجود آنکه هیچ اثری از کمیته مذکور در سخنان مقامات بانک مرکزی به چشم نمیخورد و نامی از اعضای آن به میان نمیآید، بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که کمیته نقدینگی در بانک مرکزی از سال ۱۳۹۷ توسط عبدالناصر همتی رئیسکل وقت بانک مرکزی شکل گرفته است و برخی از اعضای آن جزو بانیان وضع موجود هستند.
اعضای کمیته به شرح زیر است:
اکثر اعضای گروه مذکور از سال ۱۳۹۷ تاکنون عضو کمیته نقدینگی هستند و مدیریت وضعیت نقدینگی و سیاستگذاری برای آن را بر عهده دارند. همچنین در ابتدای امر نیز دو تن دیگر نیز در کمیته حضور داشتند که اکنون بنا به دلایل مختلف از جمع جدا شدهاند:
با توجه به نفرات حاضر در کمیته نقدینگی، آشکار است که چرا نقدینگی به وضعیت حاد امروز دچار گشته و خواستههای رهبر معظم انقلاب در خصوص کنترل، مدیریت و هدایت نقدینگی ترتیب اثر داده نشده است.
بررسی دقیق وضعیت اعضای حاضر در کمیته نقدینگی نشان میدهد که افراد مذکور نهتنها در عمل هیچ تناسبی با معیارهای رهبر معظم انقلاب در مورد افراد حاضر در کمیته نقدینگی ندارند، بلکه برخی از آنان جزو بانیان وضعیت موجود نقدینگی هستند و در زمره افرادی قرار دارند که با توصیهها و آموزشهای خود، وضعیت کنونی اسفناک سیستم بانکی را رقم زدهاند.
نقش پررنگ حامیان تفکر اقتصاد آزاد
ویژگی مشترک اکثریت اعضای مذکور، وابستگی آنها به نحله فکری نیاوران است که بر رهاسازی بازارها و عدم تنظیمگری توسط دولت اعتقاد قلبی دارند و در راستای منافع اقلیتی سرمایهدار که در شبکه بانکی متمرکز شدهاند، گام برمیدارند.
نکته حائز اهمیت آن است که به زعم مقامات بانک مرکزی و برخی اقتصاددان، اعضای کمیته جزو خبرگان پولی کشور قلمداد میشوند. با فرض پذیرش نظر آنان، این گزاره مطرح است که خروجی افراد مذکور برای سیستم بانکی و اقتصادی کشور چه بوده است؟ وضعیت دردناک نقدینگی گویای خروجی آنان است. اکنون جای بسی تعجب است که برخی طرحهایی برای اصلاح سیستم بانکی دنبال میشود که میخواهند مدیریت کلان سیستم بانکی را به هیات عالی متشکل از خبرگان پولی بسپارند. آیا جز این است که همین افرادی که امروز امتحان خود را با عملکرد مخرّب پس دادهاند، قرار است در هیات مذکور قرار گیرند؟ از هماکنون آشکار است که سرنوشت سیستم بانکی و نقدینگی به کجا ختم خواهد شد.
در پایان لازم است ذکر شود که آنچه مشخص است، آن است که وضعیت امروز نقدینگی ماحصل عملکرد کمیته مذکور است و اکنون که کشور در هفتههای پایانی دولت مدنظر آنها به سر میبرد، زمان آن فرا رسیده است تا پاسخ دهند که اولاً چرا سونامی نقدینگی را در کشور رقم زدند؟ ثانیاً چرا هیچگاه بیان نکردند که جزو کمیته نقدینگی هستند تا مطالبهگری از آنها در رسانهها مطرح باشد؟ ثالثاً چرا با پنهان کردن موقعیت خود در کمیته مذکور، خود را در رسانهها به عنوان منتقد وضع موجود نشان داده و راهکارهایی ارائه میدهند که بر وخامت اوضاع میافزاید؟