پایگاه 598: فارغ از نظریههای متعدد راجع به اصل مزیت انتخاب داشتن و ضرورت استفاده از این حق طبیعی میخواهم از جمهوری اسلامی بگویم چرا که برای عدهای هر رأی تاییدی است بر جمهوری اسلامی.
خیلی وقتها که با پدرم به جایی میرویم به مشکل جای پارک میخوریم، پدرم همیشه میگوید آن روزهای ابتدایی جنگ که به ایران آمده هیچ وقت مشکل جای پارک نداشت چرا که در هر کوچه شاید یک ماشین بوده و بعضا هم نبوده، بعد هم ادامه میدهد که اگر فقط همین یک مقوله را هم مورد قیاس قرار دهیم جمهوری اسلامی در بالا بردن سطح رفاه نقش موثری داشته، اگر شما به پدران و خویشان خویش رجوع کنید و از سبک و سیاق زندگی گذشتهشان بپرسید به قطع یقین متوجه خواهید شد که همهی آنها پیشرفت محسوسی داشتهاند. اما با این کارنامهی عملی چرا همیشه نگاه به جمهوری اسلامی یک نگاه ناکارآمد در زمینه معیشت است؟
زمانی که ریگان میخواست سطح نارضایتی را در شوروی بالا ببرد، سینما را تبدیل به ویترین واهی آمریکا کرد و در آن آمریکا را کشوری غنی، بدون بیخانمان، سرزمین آرزوها و فرصتها معرفی کرد در حالی که در همان جامعه، مشکلات اقتصادی و بزهکاری اجتماعی به شدت بالا بود. در نهایت شوروی از هم پاشید و آنها دیر اما بالاخره فهمیدند که آمریکای هالیوود فقط در هالیوود است!
رسانه ابزار اصلی برای القای این فکر به شماست. من فردی دو ملیتی هستم و مسائل را از دو جهت پیگیری میکنم. دقیقا همان روزی که به شمای ایرانی میگویند شما خرج حشد الشعبی را میدهید در عراق به عراقیها میگویند ایران در حال غارت نفت عراق از طریق گروهکهای نظامی وابسته به خود است، همان روز که به شما میگویند برق شما به عراق به ثمن بخس صادر میشود، به آنها میگویند ایران به خاطر شرایط دما برق شما را قطع کرده. همین حالا بروید و استوریهای شبکهی ایران اینترنشنال را ببینید که چطور تنها اخبار منفی را با بدترین روایت به خورد مخاطب میدهد، آنقدر از جمهوری اسلامی بیزار و وحشت زدهاند که حتی استراتژی خبر خوب+خبر بد را هم اجرا نمیکنند. من میگویم معیار و خطکش واقعیت است. این بازیگرها و سلبریتیها و صاحبان شرکتهای بزرگ را بنگرید، همینها که با یک ژست #من_میفهمم خاصی از مسخره بودن رأی دادن میگویند، زندگی آنها بدون جمهوری اسلامی چه میشد؟ کدام یک از این سلبریتیها و بازیگرها در عرصهی آزاد اقتصاد سینما قابل مصرفند؟ کما اینکه سرنوشت آنها که رفتند را میبینیم که به جایی نرسیدهاند، کدام یک از این شرکتهای هزار میلیاردی در جایی جز جمهوری اسلامی میتوانستند با رانت اقتصاد بسته و ساز و کار تحریم این طور پول به جیب بزند؟ در اقتصاد و دنیای بیرون اینها باید بروند مک دونالد لای کاغذ روغنی بپیچند. واقعیت این است که این افراد که به شما القای بدبختی میکنند خودشان بزرگترین منتفع از جمهوری اسلامیاند، و اگر حالا تبدیل به اپوزوسیون شده اند دلیلش منفعت بالاتری است که برای خود متصورند. اما مردم عادی که تحت تاثیر این بمباران رسانهای با فراموش کردن واقعیتهای ملموس جمهوری اسلامی فکر خود را تسلیم این طبقهی آدم خوار میکند تنها موادی مصرفی برای احیای منافع آن طبقهی آدم خوارند. به عنوان مصداق این جمله سال ۹۶ رو به یاد آورید که چطور شما را برای منافع خودشان به بازی گرفتند و حالا ۴ سال گذشته، هیچ کدامشان متضرر نشده که هیچ، بلکه از ۹۶ هم گردنشان کلفتتر شده و بدانید که این گردن کلفت آنها از گوشت و روح شما رشد کرده است.
نمرهی واقعی جمهوری اسلامی، وضعیت واقعی مردم ایران در مقایسه با ۵۷ است، برق رسانی، جاده سازی، ساختمان، سلامت و بهداشت، حقوق کارگر، وضعیت اشتغال، وضعیت تولید و....
در آخر این را بگویم که من هم مثل شما در این ۸ سال پسرفت میبینم اما این ۸ سال دستپخت آن طبقهی آدم خوار و انسانهایی است که فکر خود را به آنها فروختند، نباید و نمیشود این ۸ سال را به پای جمهوری اسلامی نوشت.
من قطعا #رای_میدهم چرا که جمهوری اسلامی واقعیت است و نه چیزی که در رسانهی غربی به من خورانده میشود.