در آستانة ایام محرم هستیم. روزهای سینهزنی برای امام حسین (ع)، روزهای هیأت و عزاداری و گریههای عشاق امام حسین، آخر حسین است و محرم و عاشورا.
اما محرم امسال در شرایط خاصی است. مشکلات گویا یکباره دست در دست هم داده، با بیرحمی بر نظام و انقلاب تاختهاند. از سختترین تحریمهای تاریخ توسط بیرحمترین رژیم حاکم در قطب استکبار؛ تا فشار مگاتنی اقتصادی بر دستگاه حاکمیت کشور؛ و تا آشوبها، اغتشاشات و غائلههایی مانند آبان و دی۹۸ که با فرماندهی دشمنترین دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی فرماندهی شد. همان آشوبهایی که به گفتة رهبر فرزانة انقلاب، آن خبیثان «در یک کشور کوچک اما شریر و واقعا خبیث در اروپا (آلبانی)... جمع شدند دور هم علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامهریزی و نقشه درست کردن...» (بیانات مقام معظم رهبری-۱۸ دی ۱۳۹۸)
آری، گویا نظام و انقلاب در ورود به ۴۰سالة دوم خود باید از سختترین گردابها و طوفانها عبور کند. البته باکی نیست. چرا که از ۴۰سال پیش هم کاپیتالیسم غرب و کمونیسم شرق تاختن بر این نظام که شعارش «نه شرقی-نه غربی» بود را آغاز کردند. حال آن ابرقدرت شرقی خود به تاریخ پیوسته، و مانده است آن دیگری که به گفتة امام (ره) «هیچ غلطی نمیتواند بکند!».
اما بدانیم! بدانیم وقتی میگوییم «باکی نیست» شرط دارد. شرطی که ما عشاق نظام و انقلاب باید آن را آویزة گوش خود کنیم. شرط هم چیزی نیست جز «وحدت زیر علم رهبر فرزانه». آخر به گفتة آقا: «دشمنی امروز با ملت ایران زیاد است. وقتی دشمنی زیاد شد، همکاری باید زیاد بشود. وقتی دشمن حمله میکند، انسان بایستی نیروهای خودش را متمرکز کند و مجتمع کند و کار کند» (بیانات امام خامنهای-۱۰مرداد۱۳۹۹).
چقدر به این توصیة ژرفاندیشانه رهبری عمل شد؟
جای دور نرویم. به همین بحرانی که دربارة برگزاری عزاداری محرم در نظام ایجاد شده، نگاه کنید! گویا این دوستان فراموش کردهاند که همواره دشمنی موذی در کمین است تا از همین شکافها سوء استفاده کرده، بر نظام بتازد و فتنهها را زمینهسازی کند.
آقای روحانی ابتدا به درستی میگوید: «وضعیت قرمز هست زرد است هشدار است هر چی که هست همه جا باید عزاداری امام حسین را انجام بدهیم» (ریاست جمهوری-۴مرداد۱۳۹۹)
اما بیدرنگ میبینیم سرکردة نفاق با بهانة شرایط کرونا همان شب با استفاده از همین اظهارات بهخودش اجازه میدهد که فتوا دهدکه با توجه بهخطر تشدید کرونا، عزاداری امام حسین بر خلاف روح اسلام است و با تجری بگوید: «هيهات كه پيامبر جاودان آزادي نيازي به اشك تمساح حكومت يزيدي... ندارد. امام حسين پيشواي عقيده و جهاد، پرچمدار قيام و نبرد، و شورشگر نخستين در برابر ولايت يزيدي يعني استبداد و ستمگري است هرکس با امام حسین است به جاي گسترش كرونا، عليه ولايت منحوس شمشير صيقل ميدهد!» (رجوی-۴مرداد۱۳۹۹)
حال باید پرسید رجوی که هیچ سابقة حوزوی ندارد و تخصصش علوم سیاسی و حقوق است، او که اسلام خود و سازمانش را رو در روی اسلام بنیانگذار جمهوری اسلامی دانسته، و به صراحت از «دو اسلام سراپا متضاد» صحبت میکند، چه شده که بهخودش اجازه داده چنین فتوایی صادر کند؟ چه کسی بهاو راه داده که به خود اجازه دهد در مسائل فقهی که در حیطة فقها است، ورود کند؟
البته تا اینجای کار عجیب نیست. چرا که عناد شدید منافقین و بهویژه سرکردة آنها مسعود رجوی با نظام، برخاسته از نوع معیوب قرائت دین و معنویت است که داستان آن را امام در سخنان تاریخی و کوبندة پنجم تیر ۱۳۵۹ توضیح دادند. این بر کسی پوشیده نیست؛ اما شگفت آنجاست که درست از فردای این دخالت گستاخانة رجوی در امور فقاهت و اجتهاد، که از رسانههای نفاق و بهویژه از تلویزیون ماهوارهای این جریان انحرافی، پخش شد، شاهد هستیم که نه تنها در میان جامعه، انبوهی حرف و حدیث با مضمون همین دعاوی شوم رجوی، دهان به دهان نقل میشود، بلکه درون ساختار نظام هم عدهای خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، اما درست مثل همان دعاوی رجوی را تکرار و ساز مخالفت با برگزاری مراسم عزاداری محرم کوک میکنند!
تا آنجا که حجت الاسلام مسیح مهاجری که ۳۹سال مدیر مسئول یکی از حساسترین روزنامههای نظام، یعنی «جمهوری اسلامی» است، همان مضمون حرف سرکردة نفاق را تکرار میکند و میگوید: «بهخاطر انجام یک امر مستحب (عزاداری محرم) سلامت جامعه به خطر میافتد و بسیاری از مردم قربانی کرونا خواهند شد. ما به نام دین، اما بر خلاف خواست دین که حفاظت از جان را در اولویت قرار داده، عمل میکنیم!» (۵مرداد۱۳۹۹)
باور اینکه یکی از ارکان نظام، درست فردای شب فتوای سرکردة نفاق چنین حرفی را تصادفی زده باشد، سخت است! موضوع وقتی جدیتر میشود که زنجیرهای از موضعگیریها در روزنامهها و اظهار نظرهای مقامات نظام، با همین مضمون پر میشود. تا جایی که ریاست جمهوری مجبور میشود از ضرورت برگزاری مراسم عزاداری کوتاه آمده و به این که «بوی عزاداری امام حسین به مشام همه خواهد رسید» اکتفا کند. (آقای روحانی-ستاد مقابله با کرونا-۱۱مرداد۱۳۹۹)
مورد دیگر:
امام خامنهای در پاسخ به استفتائی دربارة انجام غسل و کفن جان باختگان کرونا فرمودند: «باید حداقل واجب در مورد غسل، حنوط، کفن، نماز میت و دفن انجام گیرد» (۱۱ اسفند۱۳۹۸).
بیدرنگ سرکردة نفاق، مسعود رجوی، همان شب در ضدیتی کور بازهم بهخودش اجازه داد رودرروی این پیام سراپا مسئولانة مقام معظم رهبری، با لجاجت خود را در موضع فتوا دادن قرار دهد و بگوید: «با مسئوليتپذيري كامل دنيوي و اخروي و با تمسك به جوهره و روح اسلام مردمي و انقلابي بر خلاف فتواي ضد قرآني خامنهاي دربارة واجب بودن غسل، حنوط، كفن كردن و نماز ميتاعلام ميكنم: در فرهنگ قرآن حفظ جان و سلامت مردم بيگناه بر همه چيز اولويت دارد!» (سرکردة نفاق-۱۱ اسفند۱۳۹۸)
آیا این دخالتهای منحرفانه تحت عنوان اسلام، همان «اسلام منهای روحانیت» که امام بارها نسبت بهآن هشدار داده بودند، نیست؟ البته باز هم چنین حرفهای گستاخانه و منحرفی از سوی منافقین و سرکردگان آنان عجیب نیست و اتفاقا بر اساس «تعرف الاشیاء باضدادها» حکایت از ژرفاندیشی و دید عمیق مقام معظم رهبری، نسبت به احکام اسلام دارد. اما عجیب آنجاست که بیدرنگ فردای این دعاوی شوم سرکردة نفاق، شاهد هستیم که عدهای از علمای حوزه که خود از ارکان نظام هستند، مضمون فتوای رجوی را تکرار میکنند.
یکی میگوید: اگر شستن میت کرونایی با شیوههای مختلف ممکن نیست، «غسل ساقط است!» (۱۳ اسفند۱۳۹۸)
و دیگر هم تکرار میکند: «با فرض سرایت بیماری و خطرات این ویروس برای فرد و جامعه، غسل یا تیمم و تکفین به حکم لاضرر و لاحرج ساقط میباشد!» (۱۳ اسفند۱۳۹۸)
باز هم باورش سخت است که این مواضع تنها ۴۸ساعت بعد از اظهار نظر انحرافی سرکردة نفاق، بهصورت تصادفی باشد! آنهم زمانی که آقا با آن صراحت لهجة همیشگی، با بینش عمیقی که از فقه و اسلام دارند، حرف آخر را زده و غسل و سایر امور واجب را ضروری اعلام کردند.
این موارد زمانی جدیتر میشود که گفتة حجت الاسلام جعفر منتظری، دادستان کل کشور را بهیاد بیاوریم که گفتند: «دشمن حتی در بین حوزههای علمیه هم برای نفوذ تلاش و برنامه دارد، بهطوری که عدهای روحانینما در قم به دنبال حذف ولایت فقیه هستند» (۷ اردیبهشت۱۳۹۷)؛ و در امتداد این هشدار، میشنویم که هم اکنون سندهای پی.دی.اف کتابهای «تبیین جهان» مسعود رجوی، در حوزههای علمیه و دانشگاههای کشور، دست به دست میچرخد و طلاب و قشر دانشجو آنها را برای یکدیگر به اشتراک میگذارند.
هشدار و زنهار:
وقتی این نمودها را کنار هم میگذاریم، شاهد یک غفلت هستیم. همان که آقا به عنوان هوشیارترین حافظ نظام و دین، بارها هشدار دادند: «شما اگر در سنگر خوابت ببرد، معنایش این نیست که دشمن شما هم خوابش برده، او مواظب شماست» (مقام معظم رهبری-۶ دی ۱۳۹۶).
اما ما تا چه حد این هشدار را جدی گرفتیم؟ واقعا به کجا میرویم؟ مگر امام خمینی در صحیفة نور خود، بهعنوان یکی از ارزشمندترین منابع اسلامی، سراط مستقیم را به ما نشان ندادهاند؟ مگر بارها و بارها در مورد مسیر انحرافی منافقین و اندیشة خطرناک رجوی به ما زنهار ندادهاند؟ مگر جدیت امام دربارة منافقین یادمان رفته؟ مگر فراموش کردیم که وقتی جانشین وقت امام، آقای منتظری در مورد مجازات منافقین سر موضع گفت: «مجاهدین خلق اشخاص نیستند، یک سنخ فکر و برداشت است؛ یک نحو منطق است... با کشتن حل نمیشود بلکه ترویج میشود» (حسنعلی منتظری-مرداد۱۳۶۷)، امام به ایشان نوشت: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آیندة نظام را از دست دادهاید!» (امام خمینی-۶ فروردین۱۳۶۸).
حال ما هم به خودمان بیاییم! آیا این انقلابی که امام (ره) به امانت به ما سپردند، شایستة این است که شاهد باشد فتوای سرکردة نفاق در آن نفوذ کلام داشته باشد؟ آیا با این رویه، ما ناخواسته در مسیر سپردن کشور و انقلاب عزیز به دست منافقین نیستیم؟!
پس هوشیار باشیم و با آویختن به ارزشهای عمیق اسلامی امام خمینی و امام خامنهای، هر چه یکرنگتر و همسوتر در برابر جبهة ویرانگر منافقین سد سدید ببندیم و شکوه انقلاب اسلامی را در ۴۰سالة دوم آن، باز هم بیشتر و درخشندهتر کنیم.