به گزارش پایگاه 598، تسنیم نوشت: برگزاری مراسم عزاداری ماه محرم و صفر در کشور سابقهای طولانی دارد که از ارادت و علاقه ایرانیها به امام حسین علیه السلام نشأت میگیرد. شور حسینی که این روزها در سراسر کشور شاهد آن هستیم، قدمتی طولانی دارد و سابقه آن به ماجراهای قیام شیعیان به منظور خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام مربوط است. آداب و رسوم عزاداری نیز زمانی تأثیرگذار خواهد بود که برگرفته و برخاسته از معرفتی رشدیافته و کاملی باشد. این گونه است که سالهاست شاهد عزاداریهای گسترده در ماههای محرم و صفر در تمام شهرها و روستاهای کشورمان هستیم.
در گفتوگو با دکتر محمدرضا سنگری، عاشورا پژوه و نویسنده کتاب آیینه داران آفتاب، به بررسی سوابق قیامهای پس از واقعه عاشورا و سوابق عزاداری ماه محرم پرداخته است. آن طور که این کارشناس تاریخ عاشورا شرح میدهد، وقتی متون تاریخی اسلامی را بررسی میکنیم مشخص میشود که تاریخنویسی اجتماعی در اسلام دقیقتر از تاریخنویسی غرب است. درواقع عمده رویدادها در تاریخنویسی ایرانی و اسلامی آورده شده، در حالی که در غرب عمدتاً شخصیتها هستند که تاریخ را شکل دادهاند و گویی آنها میخواهند افرادی را در تاریخ خود بارز و مشهور کنند و گروهی را از قلم انداختهاند. بنابراین تاریخ اسلامی دقیقتر از تاریخ غرب است. هرچند در مورد شهدای کربلا هم نام افرادی کمتر عنوان شده، اما رویدادها با دقت خوبی عنوان شده و هرچند نکاتی مبهم در این مورد وجود دارد، اما به هر حال شخصیتهایی مانند حبیب بن مظاهر و حر بن یزید ریاحی که چهرههای مهمی در آن دوران بوده و صاحب نفوذ بودهاند، به این علت شناختهشدهتر از سایر شهدا هستند که از قدرت نفوذ بیشتری برخوردار بوده و نقش سازندهای در تاریخ داشتهاند.
شناخت شهدای کربلا
میدانیم که در واقعه کربلا 72 نفر از یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند و 84 نفر از خانوادهها به اسارت گرفته شدند. با این وجود، چرا نام بسیاری از شهدای کربلا کمتر در مداحیها و ذکرها آورده میشود و به نظر میرسد عدهای از شهدای کربلا کمتر شناخته شدهاند؟
در این مورد باید به تاریخنگاری و جلسات مداحی رجوع کنیم تا مشخص شود دلیل اینکه نام و شخصیت تعدادی از شهدای کربلا کمتر عنوان شده، چه بوده است. وقتی به تاریخنگاری مراجعه میکنیم مشخص میشود که رویکرد اصلی در ثبتهای تاریخی عمدتاً قهرمان محور و سیاست محوری است که موجب میشود در بیان رویدادهای تاریخی، عدهای مشخصتر شده و نام آنها تکرار شود و در عین حال، نام عدهای کمتر عنوان شود. چنین رویکردی فقط در تاریخنویسی اسلامی ایرانی وجود ندارد. بلکه وقتی متون تاریخی غرب را هم بررسی میکنیم به این نتیجه میرسیم که تاریخ نویسان آن سرزمینها هم نگاه و توجه ویژهای به قهرمانان دارند و بر اساس سیاستهای مد نظر خود، افرادی را معروفتر و مشهورتر کردهاند، در حالی که نام بعضی از شخصیتها کمتر مطرح شده است.
با این وجود، وقتی متون تاریخی اسلامی را بررسی میکنیم مشخص میشود که تاریخنویسی اجتماعی در اسلام دقیقتر از تاریخنویسی غرب است. درواقع عمده رویدادها در تاریخنویسی ایرانی و اسلامی آورده شده، در حالی که در غرب عمدتاً شخصیتها هستند که تاریخ را شکل دادهاند و گویی آنها میخواهند افرادی را در تاریخ خود بارز و مشهور کنند و گروهی را از قلم انداختهاند. بنابراین تاریخ اسلامی دقیقتر از تاریخ غرب است. هرچند در مورد شهدای کربلا هم نام افرادی کمتر عنوان شده، اما رویدادها با دقت خوبی عنوان شده و هرچند نکاتی مبهم در این مورد وجود دارد، اما به هر حال شخصیتهایی مانند حبیب بن مظاهر و حر بن یزید ریاحی که چهرههای مهمی در آن دوران بوده و صاحب نفوذ بودهاند، به این علت شناخته شده تر از سایر شهدا هستند که از قدرت نفوذ بیشتری برخوردار بوده و نقش سازندهای در تاریخ داشتهاند.
حضور مردم ایران در قیامهایی به خونخواهی امام حسین علیه السلام
عزاداریهای ماه محرم معمولاً در دهه اول برگزار میشود و بعضی هیئتها دهه دوم را هم عزاداری میکنند و گروهی هر دو ماه محرم و صفر مجلس عزا و روضه دارند. سابقه این نوع عزاداریها در ایران چقدر است؟
برای یافتن سابقه این عزاداریهای ماه محرم در ایران، باید به زمان ورود اسلام به ایران رجوع میکنیم. آن طور که در حدیثی از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام میخوانیم، ایران، سرزمین حکیمان است. طبق اسناد تاریخی مردم ایران همیشه در جستوجوی کمال و رشد بودهاند و وقتی با دین اسلام آشنا شدند، به خوبی متوجه حقانیت آن شده و به همین دلیل با شوق و اشتیاق فراوان مسلمان شدند.
شناخت ایرانیها از اسلام و حقانیت ائمه اطهار علیهم السلام به اندازهای بود که به مرور زمان تعداد شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام در ایران زیاد شد. نمونهای از این محبت ایرانی نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام را در دوران خلافت امام علی علیه السلام میتوان مشاهده کرد. وقتی آن حضرت به خلافت رسیده و در کوفه مستقر بودند، جمع زیادی از مردم ایران برای بیعت با آن حضرت و حمایت از حکومت اسلامی به دیدار امام علی علیه السلام رفتند.
این نوع حمایت مردم ایران از مقام امامت و ولایت در دوران ائمه بعدی نیز ادامه پیدا کرد و در زمانی که قیامهایی به خونخواهی امام حسین علیه السلام انجام میشد، شاهد حضور مردمی از این سرزمین هستیم.
ایرانیها در لشکر مختار ثقفی
حضور بارز مردم ایران در قیامهایی که به خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام صورت میگرفت، در کجا بوده است؟ آیا این نوع قیامها را مردم ایران شکل میدادند و یا در قیام سایر سرزمینها شرکت داشتند؟
در این میان، مهمترین قیامی که ایرانیها در آن حضور داشتند، قیام مختار ثقفی است که طبق شهادت تاریخ نویسان موثق، تعداد زیادی از مردم ایران که اصیل و مخلص بودند در کنار مختار حضور داشتهاند. حتی گفته شده که تعداد زیادی از یاران مختار ثقفی از مردم ایران بودند که مخلصانه از حق امام شهید خود دفاع کردند و در این راه از بذل جان و مال خود ابایی نداشتند.
حتی جالب به نظر میرسد که بدانیم گویا در لشکر مختار تعداد زیادی از مردم به زبان فارسی صحبت میکردند و این موضوع شاهدی بر این ادعاست که اکثریت لشکر او را ایرانیها تشکیل میدادند. حتی زمانی که عدهای از افراد که بیشتر از هفتصد نفر بودند راهی بیتالله الحرام شدند تا محمد حنفیه را که اسیر شده بود یاری کنند، در میان آنها فقط زبان فارسی شنیده میشد و گویی همه آنها ایرانی بودند.
از سوی دیگر عنوانها و القاب هم شاهد دیگری بر حضور فعال ایرانیها در خونخواهی و دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام بود. نام کیسان یا کیان که در ماجرای قیام مختار ثقفی آمده، نیز شاهد دیگری بر اخلاص ایرانیها در دفاع از حضرت سیدالشهدا علیه السلام بوده است. درواقع در تاریخ میبینیم که حدود پنج سال و شش ماه بعد از قیام عاشورا، مردم ایران برای خونخواهی از امام شهید خود و دفاع از خریم اهل بیت علیهم السلام در سپاه مختار حاضر شدند تا ظالمان و جانیان حاضر در ماجرای کربلا را قصاص کنند.
با این توضیحات گویا نژادپرستی در میان مردم ایران و اعراب از میان رفته بود.
درست است. دقت داشته باشید که هرچند روحیه نژادپرستی در تمام طول تاریخ و گویا در همه سرزمینها و کشورها وجود داشته، اما دین اسلام با این رویکرد منفی مبارزه کرده است. مردم ایران هم زمانی که با اسلام آشنا شدند، رویکرد نژادپرستی را کنار گذاشتند و بنابراین حضور آنها در قیام سایر مسلمانانی که به خونخواهی امام حسین علیه السلام برخاسته بودند، معنا پیدا میکند. چون در این قیامها، هدف خونخواهی و حقطلبی بوده، نه نژاد و رنگ و قبیله پرستی.
استحکام شیعیان در خونخواهی امام حسین علیه السلام
آن طور که اشاره کردید، مردم ایران در قیام مختار ثقفی که به خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام صورت گرفت، حضور گستردهای داشتند. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا حضور ایرانیها در این نوع قیامها به همین مرحله ختم شد و یا آنها فعالیتهای دیگری در راستای قیام عاشورا داشتهاند؟
این گونه نبوده که مردم ایران فقط یک بار به خونخواهی امام حسین علیه السلام برخاسته باشند و بعد از آن ساکت بنشینند. چنین حرکتی از سوی مردم ایران پس از اینکه در قرن سوم هجری حکومت آلبویه در ایران به قدرت رسید، ادامه پیدا کرد. درواقع همان دورانی که مردم ایران مراسم عزاداری برای امام حسین علیه السلام را در شهدهای ایران برگزار میکردند، در حقیقت در حال تقویت روحیه حقطلبی در خود بودند.
یکی از نمونههای تاریخی این موضوع به تاریخ سیستان مربوط است ک بر اساس آن، مردم این منطقه در مدت زمان کوتاهی که از حادثه خونین کربلا گذشته بود، به قصد انتقامگیری لشکرکشی کردند. به طوری که آنها حاکمان مربوط به بنیامیه را در نهایت دلاوری و شجاعت از ایران بیرون کردند، به این علت که با اندیشه باز و حقطلب خود به خوبی موضوع و ریشههای حادثه کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام توسط بنیامیه را درک کرده بودند. آنها که متوجه قصور خود در این واقعه عظیم شده بودند، درصدد جبران برآمده بودند.
همه این نوع قیامها با موفقیت انجام میشد؟
بعضی از قیامها موفق بود و بعضی هم سرکوب میشد. اما سرکوبی هیچ قیامی موجب ساکت شدن مردم ایران در برابر ظلمی که به امام حسین علیه السلام شده بود، نشد و هیچ سرکوبی نتوانست قیامها را برای همیشه خاموش کند. اما دشمنیها با مردم دوستدار اهل بیت علیهم السلام همچنان شدت داشت. به طوری که طبق شواهد تاریخی وقتی گروهی از مردم به خونخواهی امام حسین علیه السلام برمی خواستند، دشمنان به سختی آنها را به شهادت میرساندند.
آنها آنقدر نسبت به شیعیان کینه و نفرت داشتند که به شهادت این گروه قانع نمیشدند، بلکه اجساد را از خاکها بیرون میکشیدند و آنها را آتش میزدند تا عمق نفرت خود نسبت به شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام را نشان دهند. در عین حال میخواستند سایر شیعیان را بترسانند تا جلوی شورشهای بعدی را بگیرند. اما این شورشها همچنان ادامه پیدا کرد و نور حقطلبی در قلب مردم خداجو هرگز خاموش نشد.
تداوم عزاداریها در کشور ما هم به همین دلیل است. در دوران رژیم پهلوی و سایر حکومتهای ضد شیعی، شاهان و حاکمان تلاش زیادی میکردند تا مانع آشنایی مردم با امام حسین علیه السلام و حقطلبی آن حضرت شوند اما مردم آنقدر آگاه و هشیار بودند که هر سال عزاداریها را پرشورتر برگزار میکردند.
درسهای عاشورا برای زندگی امروز
با توجه به اینکه مردم آگاه و هشیار همیشه پیرو راه امام حسین علیه السلام بودند، مسیر و حرکت عاشورایی آن حضرت چه درسی برای زندگی امروز ما در اوضاع و شرایط فعلی بینالمللی دارد؟
توجه داشته باشید که کشور ما در حال تجربه سیاسی در عرصه بینالمللی است. حکومت اسلامی که با ثبات قدم در برابر دشمنان داخلی و خارجی مقاومت میکند. در این شرایط موضوع دشمنی گروههایی که در قالب دینی فعالیت ضد دینی دارند مانند گروههای داعش از یک سو و انواع تهاجم فرهنگی از طریق رسانهها و شبکههای ماهوارهای و اینترنتی از سوی دیگر، کشور ما را تهدید میکند.
در این میان وقتی به حادثه عاشورا و قیام حضرت سیدالشهدا علیه السلام مراجعه میکنیم، متوجه میشویم آن حضرت هرگز حرکت انفعالی در برابر دشمن نداشته است. باید فعالانه وارد میدان شویم و در برابر انواع تهاجمات مقابله مناسبی داشته باشیم. رویکرد منفعلانه در چنین اوضاعی که با انواع تهاجم فرهنگی مواجه هستیم باعث میشود مدام در انتظار حرکتی از سوی دشمن باشیم. در حالی که طبق آموزه عاشورا، باید حرکتی فعال داشته و همیشه جلوتر از دشمن حرکت کنیم تا برای هر نوع تهاجم آمادگی لازم را داشته باشیم.