سرویس سیاسی پایگاه 598-رضا احمد زاده؛ دو تابعیتیها واژهای است که اینروزها تعدادی از
نهادهای نظارتی - امنیتی را برای کنترل و ارائه چشم انداز مثبت از عملکرد قانونی شخصیتهای
حقیقی و حقوقی نظام سیاسی در چند سال گذشته به چالش کشیده است. هفته گذشته بهناگاه شاهد
حمله جریان موسوم به لیست امید مجلس دهم به کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در باره
تابعیت وی بودیم برای بسیاری از مردم و منتقدان در وهله اول این سئوال مطرح شد که چگونه
و چرا این نماینده مجلس مورد تهاجم کلامی و سیاسی همکاران خود در مجلس قرار گرفت و
حتی او را شایسته نه یک مسلمان که یک هموطه و ایرانی نیز ندانستند.
با گذشت زمان مشخص شد لیستی از دوتابعتی های در سایه کشور در دست آقایان هست که بنا دارند تا آنرا منتشر سازند که احتمال وجود نامهای بسیار آشنا در ساختار سیاسی کشور در میان این اسامی زیاد بوده است بطوری که اظهارات بعدی نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه مبنی بر اینکه: فهرستی که تهیه شده شامل افراد دارای گرینکارت و دو تابعیتی است که گزارش کامل آن نیز در کمیسیون امنیت ملی و صحن مجلس قرائت شده است. این فهرست اسامی محرمانه بوده و پس از قرائت در صحن مجلس، برای رسیدگی بیشتر به قوه قضائیه ارجاع داده شده است صحت این گمانه زنیها و دلایل حمله به کریمی قدوسی را مورد تائید قرار داد (برای مشاهده لیست موردادعا مراجعه شود به خبر: کدام یک از مسوولان کشور دو تابعیتی هستند + لیست دوتابعیتی ها / خبر گزاری موج/ کد خبر: 289168/ به تاریخ 1/5/1398)
در هر صورت:
1- با توجه به جایگاه حقوقی نمایندگان و همچنین قوانین موجود در خصوص موارد تهمت و افترا و مجازات اقدام کنندگان به این امر صحت ادعای نام برده شدگان در چنین لیستی تاکنون از به غیر از یک نفر رد نشده است و البته ممکن است در برخی موارد بتوان در اسامی و جزئیات آن خدشه وارد ساخت لاکن کلیت آن درست و صحیح است مخصوصاً وقتی بر محرمانه بودن و قرائت آن در صحن مجلس و ارسال آن به قوه قضائیه جهت رسیدگی و اقدام در سخنان نمایندگان و نادر قاضی پور توجه کافی مبذول گردد.
2- این اقدام نوعی اقدام پیشگیرانه اصلاح طلبان و حامیان دولت در مجلس برای کاهش اثرات سونامی سیاسی این حرکت که میتواند تا حد زیادی به تنهایی بدنه ارای اجتماعی اصلاح طلبان و اعتدایون را فرو پاشد صورت گرفته است.
3- ایجاد نوعی فشار روانی – رسانهای بر کریمی قدوسی را نیز میتوان از دیگر اهداف این حرکت دانست به این معنا که با تخریب هویت ملی فرد تلاش کردند تا اصل ادعا و لیست مربوطه را از درجه اعتبار ساقط یا صحت آنرا مورد تردید قرار دهند و این موضوع را به مخاطبین القاء کنند که فردی غیر ایرانی و نفوذ کرده در بالاترین رده قانونگذاری کشور این ادعا را کرده است و نمیتواند مورد وثوق ایرانیان! باشد.
4- اصلاح طلبان که نشان دادهاند در استفاده از هر وسیلهای برای رسیدن به مقصود خود ابایی ندارند اینبار بر خلاف دستورات صریح دینی دست به روشی انگلیسی مدارانه زدهاند. تلاش برای نوعی موج سازی نژادی – ناسیونالیستی افراطی و قرار دادن ایرانیت در برابر اسلامیت و جهان وطنی انقلاب اسلامی روشی بود که در مجلس برای بی اثر یا کم اثر کردن لیست موصوف بکار گرفته شد.
5- در لیست یادشده نام چند نفر بیشتر از همه به چشم میخورد: حسن روحانی (رئیس جمهور)، محمد نهاوندیان (رئیس دفتر رئیس جمهور)، معصومه ابتکار (معاون رئیس جمهور)، سعید نمکی (وزیر بهداشت) و برخی چهرههایی که حضورشان بر صحت ادعای مدعیان میافزاید از جمله: عبدالرسول دری اصفهانی و سیروس ناصری که هردو از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای بودند و جاسوسی نفر اول نیز به اثبات رسیده است و...
در مجموع میتوان اینطور نتیجه گرفت که اعضای لیست
امید مجلس در یک حرکت فرافکنانه و پیشگیرانه تلاش کردند تا با فشار سیاسی این لیست
را با تخریب چهره منتشر کنندگان اصلی آن مورد تردید قرار دهند لاکن باید همانگونه که
در لیست یاد شده نیز آمده است منتشر کنندگان سعی کردهاند تا با دادن سرنخ به مراجع
نظارتی و قضایی ایشان را در مقابل افکار عمومی به پاسخگویی وادار نمایند؛ زیرا استفاده
از سلاح محرمانه سازی و قرار دادن ملت و حکومت در برابر عمل انجام شده با اجرای نوعی
پروپاگاندای رسانهای امروز با روش مشابه اما در جهت عکس آن دامن خود دولتمردان اعتدال
و اصلاحات را گرفته است و آن هم سلاح افشاگری و قرار دادن دولتیها و حامیانشان در
برابر خواست ملت نسبت به تعیین هویت ملی و علائق مذهبی و ایرانیت آنان بوده است و اینک
آنان باید پاسخگوی بسیاری از موارد و سوء تدبیرهای مدیران دولتی که با انتشار این لیست
از هم اکنون پاسخهای زیادی نیز در اذهان شکل گرفته است باشند.
آنان با القای هویت خارجی بودن نماینده مشهد در مجلس تنها توانستهاند یک فرد از جریان رقیب را به گوشه رینگ سیاست بکشانند اما لیست منتشر شده نمایندگان منتقد مجلس تمام شبکه و سیستم دولت و مشروعیت و مقبولیت ایشان در ارکان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را نشانه رفته است و اگر این تیر به هدف بنشیند سونامی شکستهای پی در پی اعتدالیون و اصلاح طلبان همانند نیمه اول دهه 80 دوباره تکرار خواهد شد و اینبار مشخص نیست که دوباره آنان بتوانند از زیر این فشار کمر راست کنند و باید بفکر دوران انزوا و نوعی پوست اندازی سیاسی در آیندهای نه چندان دور باشند.