به گزارش پایگاه 598 به نقل از قمنا، گویا در شهر قم عادت بر این است که حتماً یک نفر از بزرگان ما در یک جاده
"از دست برود" و پس از آن همه همزمان فریاد بزنند و هوار کنند تا کاری برای
اصلاح جاده برای مردم انجام بگیرد. تقاطع سلفچگان در سال 1383 یاد آور
خاطره ای تلخ بود که منجر به یک کار خیر و عام المنفعه و خوب شد. اما آیا
برای الزام احداث یک تقاطع مثل سلفچگان نیازمند تصادف و "از دست رفتن یک
وزیر" بودیم؟؟؟؟ یعنی جان این همه مردمی که روز و شب از جاده نیزار عبور
میکنند، مهم نیست؟؟؟؟ یعنی فقط مررررگ انسانها باید لزوم تعریض آن را بر
مسئولان مسند نشین و صاحبان امضاء اثبات کند؟؟؟؟ هر آنچه دعا که به ذهتنتان
رسید بکنید شاید "کلید تعریض تمام جاده های قم" در همین دعاهای من و شما
باشد.
متاسفانه این "جاده دو طرفه" در محل اتصال با جاده دلیجان
برای جان مسافران خطر ساز است و با جان عزیز عزیزانمان بازی می کند .
مسئولان محترم اگر شده استقراض کنند و این جاده را تا پایان 98 دو بانده
کنند. اگر در خدمت رسانی قدمهای سریعی برنداریم بدون شک، شریک اختلاس و
"رفیق اختلاسگران" هستیم و باید با اینها محاکمه بشویم و هم جرم آنها می
باشیم. هر چه کوتاهی از ما سر بزند راه را برای "غارتگران اموال عمومی" باز
کرده ایم. بیایید راه را بر نابکاران ببندیم و با هزینه کرد درست منابع
استان در صدد رشد و ارتقای امنیت جاده ای – انسانی قدم برداریم. مگر نه این
است که موظف به همکاری با خوبی و تقوی هستیم؟؟ مگر نه این است که باید با
گناه و دشمنی "قطع همکاری" داشته باشیم؟؟ پس بیایید دست به دست هم دهیم به
مهر و استان خویش را کنیم آزاد و جاده های استان را کنیم آباد.
* هر که دارد به سرش خدمت خلق بسم الله *