یکی از مباحثی که طی 2 سال گذشته و با تبدیل شدن مساله
FATF به عنوان یکی از مناقشات اصلی کشور مطرح بوده است، حوزه کارکردی،
تاثیرگذاری و دامنه پوشش اقدامات این نهاد بینالدولی است؛ اینکه آیا واقعا
موضوع تروریسم و پولشویی به عنوان یک چالش و دغدغه بینالمللی مطرح بوده
است که دامنه آن هر نوع اقدامی، در هر کشوری را بدون هرگونه تبعیضی، دربر
میگرفته یا با تقسیم تروریسم به تروریسم خوب و تروریسم بد، و نگاه
تبعیضآمیز به پولشویی، سعی در فضاسازی علیه چند کشور از جمله ایران و در
عین حال حمایت سازمانیافته از تروریسم در کشورهای مدعی مبارزه با تروریسم،
این نهاد را همچون بسیاری نهادهای بینالمللی ظاهرالصلاح، تبدیل به یک
نهاد قانونمندسازی جهت اعمال سلطه تبدیل کرده است، اینکه بهرغم سابقه 30
ساله آیا واقعا توانسته یا اصلا خواسته با تامین مالی تروریسم و پولشویی
مبارزه کند یا خیر؟
نمونهها بسیار است. هنوز زمان زیادی از تاسیس و تقویت داعش توسطه جبهه
غربی، عربی و عبری نمیگذرد؛ هیلاری کلینتون در کتابش «انتخابهای سخت»
اعتراف میکند به بیش از 100 کشور دنیا سفر کرده است تا تایید و حمایت آنها
را برای تاسیس گروههای رادیکال اسلامی جلب کند. این همان نکتهای بود که
ترامپ نیز در رقابتهای انتخاباتی سال ۲۰۱۶ بارها و بارها علیه کلینتون و
اوباما به کار برد. اسناد آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) نیز نشان داد
«ابوبکر البغدادی» عامل سرویسهای اطلاعاتی غرب بوده است. در تمام این
سالها که مردم سوریه و عراق به خاک و خون کشیده میشدند، این ترکیه بود که
نفت غارت شده عراق و سوریه را از داعش خریداری میکرد؛ این بیمارستانهای
اسرائیل بودند که به مجروحان گروههای تکفیری خدمات درمانی ارائه میدادند؛
این آمریکا بود که با هلیبرن برای نیروهای داعشی سلاح و غذا ارسال میکرد
و این عربستان و قطر بودند که دلارهای نفتی را صرف تقویت وحوش تروریست
میکردند.
در حالی که ایران یکی از بزرگترین قربانیان تروریسم است، این وزارت
خزانهداری آمریکا بود که عاملان این حملات تروریستی یعنی سازمان منافقین
را از لیست سازمانهای تروریستی خارج کرد تا این سازمان مانعی برای تامین
مالی خود نداشته باشد و این فرانسه بوده که هرساله سران، اعضا و سمپاتهای
این گروه تروریستی را میزبانی میکند و اتفاقا مقامات عالیرتبه ضدایرانی
آمریکا از جمله جان بولتون از مدعوین ثابت این گردهماییها هستند و در
نمونه اخیر، همین چند هفته پیش بود که پس از حادثه تروریستی اهواز، «یعقوب
حر تستری» سخنگوی گروهک جداییطلب و تروریستی «الاحوازیه»، طی تماسی از
کپنهاگ دانمارک با تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال، مسؤولیت حادثه
تروریستی اهواز را بر عهده گرفت. همین ماجراها بخوبی نشان میدهد چه
کشورهایی بانی تروریسم و میزبان و حامی گروههای تروریستی هستند.
همه اینها در شرایطی رقم میخورد که بهرغم فضاسازی رسانهای و اتهامات
اخیر سران آمریکا و اروپا علیه ایران، خود این کشورها نیز بخوبی میدانند
ایران در ایجاد بحران در غرب آسیا نقشی نداشته است. گزارش ژانویه ۲۰۱۸
انستیتو بروکینگز آمریکا اذعان میکند ایران در ایجاد بحران در سوریه،
عراق، لبنان و یمن نقشی نداشته و فقط به دنبال بهرهبرداری [بخوانید حل
بحران] جهت افزایش نفوذ خود بوده است. چندی پیش نیز پایگاه خبری «کنسریتوم»
خبر داد جمعی از کارشناسان اطلاعاتی آمریکا در نامهای به ترامپ با ابراز
نگرانی نسبت به اظهارات دولت او که ایران را حامی اصلی تروریسم میخواند،
تاکید کردند حامی تروریسم اکنون عربستان است نه ایران!
در حوزه پولشویی نیز بهرغم فضاسازی رسانهای حامیان دولت و مدافعان تصویب
کامل قوانین FATF که همواره به صدرنشینی ایران در ردهبندی پولشویی بازل
استناد میکردند، مشخص شد صدرنشینی ایران در این لیست نه لزوما بابت شرایط
بحرانی پولشویی در ایران، بلکه به دلیل کمبود اطلاعات بوده است و اخیرا نیز
در نسخه ۲۰۱۸ فهرست بازل، صرفا با تغییر شاخصهای ایران، جایگاه ایران نیز
بهبود یافته است.
با همه این اوصاف، رصد اتفاقات مرتبط با حوزه مسؤولیتی FATF در جهان و
همچنین روندهای موجود نشان میدهد واقعیات جهان دقیقا آن چیزی نیست که در
رسانههای غالب، خواه در داخل کشور و خواه در خارج از مرزها، نمایش داده
میشود. این رصد از آن جهت اهمیت مییابد که سخنان نسنجیده اخیر وزیر امور
خارجه کشورمان، آقای ظریف، توجهات داخلی و جهانی را به سمت پولشویی و
تروریسم در ایران جلب کرده است.
سپتامبر ۲۰۱۸ تمام رسانههای معتبر جهان از جمله گاردین، بلومبرگ،
واشنگتنپست و دهها روزنامه و پایگاه خبری دیگر از کشف بزرگترین پولشویی
تاریخ اروپا در دانمارک و «دانسک بانک» این کشور خبر دادند. مبلغ این
پولشویی بالغ بر ۲۰۰ میلیارد یورو (۲۳۴ میلیارد دلار) بوده که طی سالهای
۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ انجام شده و اخیرا کشف شده بود. با این حال با وجود این رقم
خیرهکننده در پولشویی، در آخرین نشست FATF در اکتبر ۲۰۱۸ (یک ماه پس از
کشف پولشویی)، نه دانمارک و نه هیچ کشور دیگر مرتبط با این پولشویی عظیم که
به استعفای مقامات مالی این کشور انجامید، نهتنها برخورد سخت از جمله
قرار گرفتن در لیست CounterMeasure یا Monitoring نشدند، بلکه دانمارک به
دلیل پیشرفت در پیادهسازی و انطباق با الزامات برنامه اقدام FATF تشویق هم
شد(!)
علاوه بر این، ارزیابی روندهای جهانی نیز نشان میدهد از سال ۱۹۸۹ که سال
تاسیس نهاد FATF است، مبارزه با تامین مالی تروریسم و پولشویی روند مناسبی
را طی نکرده است. گزارش سال ۲۰۱۷ مربوط به Global Terrorism Database نشان
میدهد تعداد حوادث تروریستی پس از یک دوره کاهش چندساله در دهه ۹۰، از
اواخر این دهه و اوایل قرن بیستویکم تا سال ۲۰۱۶ با روند صعودی شدید همراه
بوده و از حدود یکهزار حادثه تروریستی در سال، به 14 هزار مورد رسیده است
که تعداد قابل توجهی از آنها در قلب اروپا و آمریکای شمالی روی داده و
تامین مالی شده است. با توجه به این آمار باید پرسید چه چیزی به اندازه
«تروریسم دولتی» آمریکا، انگلیس و اسرائیل بویژه در غرب آسیا که
توجیهکننده لشکرکشی و حضور چندین ساله این کشورها در منطقه شده، ظرف قریب
به دو دهه اخیر توانسته بر رشد تعداد حوادث تروریستی تاثیرگذار باشد؟!
همچنین مدرسه اقتصاد «اوترخت» هلند در گزارشی با عنوان «میزان و تاثیر
پولشویی» در سال ۲۰۰۶ نشان میدهد در بازه زمانی سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۱، هم
میزان پولشویی و هم نسبت آن با GDP در ۲۱ کشور عضو «سازمان همکاری و توسعه
اقتصادی» موسوم به OECD از جمله ژاپن، اتریش، استرالیا، فرانسه، ایتالیا،
نیوزیلند، آلمان، کانادا، فنلاند، دانمارک، هلند، نروژ، اسپانیا، سوئد،
سوییس، آمریکا، انگلیس و برخی کشورهای دیگر اتحادیه اروپایی بیشتر شده است.
رقم پولشویی در دوره مذکور از مجموع ۲۰۰۰ میلیارد دلار به رقم ۳۴۰۰
میلیارد دلار رسیده است.
آیا واقعا FATF یک نهاد کارآمد و بیطرف است یا همچون سازمان ملل تبدیل به نهادی برای قانونمندسازی فشار بر کشورها شده است؟!