یکی از تریبونهای اصیل و سنتی در جهت بیان معارف الهی منبر است. جایگاهی که دارای شرافت، قداست و حرمت خاصی است.
یکی از مسائلی که در منبر رسم بوده و واعظان و خطیبان دینی به آن عمل میکردند بیان احکام شرعی بوده است. خیلی از مردم احکام شرعی را از همین تریبون یاد میگرفتند و در عمل به کار میبستند.
امروزه سنت مسئله گویی کم رنگ شده است و خیلی از خطبا از گفتن بیان احکام خودداری میکنند. حالا یا از روی بی توجهی و غفلت است و یا اینکه برخی دیگر بیان احکام شرعی را کوچک میشمارند و تصور میکنند که اگر مسئله شرعی بگویند کلاس منبرشان پایین میآید که چنین دیدگاهی مایه تأسف است.
بالاخره بخشی از آموزههای دینی که عملکرد بندگان را شامل میشود و اتفاقا مورد ابتلای همه مردم نیز هست احکام فقهی و شرعی است که باید از طریقی به گوش مردم برسد. خیلی از مردم اهل رساله، استفتائات و مطالعات این چنینی نیستند و تنها گزینهای که می تواند آنها را با احکام آشنا کند منبر است. اگر این هم از مردم دریغ شود طبیعتا رسالت علمای دین در تبلیغ دین ناقص میماند.
گستردگی احکام شرعی
احکام شرعی گستردگی زیادی دارد و هر کدام از آنها به نوعی مورد ابتلای مردم است. بخشی از مسائل، احکام عبادی مثل نماز و روزه را شامل میشود، بخشی دیگر شامل معاملات و مسائلی در این محدوده است و برخی دیگر شامل مسائل اجتماعی است که خود این عنوان گستردگی زیادی دارد و خیلی از مباحث را در بر میگیرد. با این وجود سزاوار نیست که منبر خالی از بیان احکام باشد.
ماه محرم، ایام فاطمیه و ماه رمضان که مردم اقبال بیشتری به مراسم سخنرانی دارند و اصلا فقط در این ایام است که برخی در این مجالس حاضر می شوند فرصت مناسبی است که مبلغان و واعظان از این بستر نهایت استفاده را ببرند و درکنار مباحث اخلاقی ، تاریخی و... از بیان احکام غافل نمانند و مردم را با احکام آشنا کنند.
اهمیت مسأله دانی
نکته مهمی که در این جا باید به آن توجه داشت این است که شخص خطیب و مبلغ حقیقتا مسأله دان باشد و صرفا مسئله گو نباشد؛ از طرفی شایسته است مسائلی مطرح شود که برای عموم مخاطبین مورد ابتلا باشد و جنبه کاربردی داشته باشد.
نکته دیگر که جا دارد به آن پرداخته شود این است که معمولا زمانی که مسائل شرعی بیان میشود فقط مسائل عبادی محض مثل احکام نماز بیان میشود. این در جای خودش بسیار شایسته و به جا هست و باید هم بیان شود، ولی نباید فراموش کنیم که احکام دایره وسیعی دارد و خیلی از شئون زندگی را شامل میشود.
تبیین مسائل اجتماعی در منبر
مسائل اجتماعی یکی از مباحثی است که جا دارد در منابر تبیین شود. مسائلی همچون حجاب، حریم محرم و نامحرم، محدوده اختلاط زن و مرد و مسائلی از این قبیل از نکات مهمی است که کشش زیادی برای پرداختن دارد؛ چرا که در این زمانه مسائل این چنینی بسیار مورد نیاز است و کمتر کسی است که درگیر این مسائل نباشد. در این روزگاری که مثلا اشتغال بانوان به عنوان یکی از امور لاینفک زندگی خیلی از مردم شده و اختلاط با دلیل و بی دلیل زن و مرد نامحرم در خیلی از اماکن رخ میدهد طبیعتا پرداختن به این مسائل جایگاه خاصی خواهد داشت و هر چند ناچیز، میتواند برای اهلش تأثیرگزار باشد.
یا مثلا مسائل بانکی و انواع معاملاتی که جدید است و قبلا مرسوم نبوده است. پرداختن به این مسائل در جهت اینکه مردم از مال حرام در امان باشند مؤثر است. امیر مؤمنان علیهالسلام فرمودند :«مَنِ اتّجر بغیرِ فقهٍ فقد ارتطم فی الرّبا؛ کسی که بدون فقه و آگاهی تجارت کند در ربا فرو میرود». در روایت دیگری حضرت خطاب به تجار سه بار میفرماید:« الفقه، ثم المتجر؛ اول فقه، بعدا تجارت». آگاهی داشتن از روش کسب و تجارت بسیار اهمیت دارد و در صورت نا آگاهی چه بسا انسان گرفتار ربا شود. ربایی که به نص قرآن جنگ باخداست و در روایات هم گناهش شدیدتر از زنا ذکر شده است.
طلاق، نمونهای از مباحث اجتماعی
یکی از مسائل اجتماعی که متأسفانه امروزه بسیاری از خانوادهها به آن مبتلا هستند طلاق است. اگر برخی احکام طلاق به درستی تبیین شود افرادی که دغدغه دینی دارند شاید تا حدودی نسبت به این حلال مبغوض روی خوش نشان ندهند.
یکی از فروعاتی که چه بسا در بحث طلاق بتواند چنین نتیجهای داشته باشد این مسئله است که شاهد طلاق باید عادل باشد؛ یعنی کسی که بتوان به او اقتدا کرد، کسی که اهل گناه کبیره نباشد و اصرار بر صغیره نیز نداشته باشد. اگر شاهد عادل نباشد طلاق باطل است؛ یعنی آن زن هنوز در عقد شوهرش هست و نمیتواند ازداوج کند. اهمیت عدالت در شاهد طلاق از امام جماعت هم مهمتر است؛ چرا که اگر بعد از نماز جماعت بفهمیم امام جماعت عادل نبوده نماز صحیح است ولی اگر بعد از طلاق معلوم شود که شاهدان طلاق عادل نبودهاند طلاق باطل است.
حالا چند نفر اینگونه پیدا میشوند که واقعا عادل باشند که به راحتی این همه طلاق انجام میگیرد و معلوم نیست چه کسانی شاهد طلاق هستند! این که هر فردی شاهد طلاق بشود که طلاق شرعی صورت نگرفته و تبعات ناگواری به خصوص برای زن مطلقه خواهد داشت.
اگر آن زن بعدا بخواهد ازدواج کند ازدواج دومش مشکل دارد؛ چون هنوز در واقع در عقد شوهر اول است و مفاسدی از این دست. اگر یکی از زن و شوهری که به ظاهر طلاق گرفتهاند و در واقع طلاقشان باطل بوده فوت کند از یکدیگر ارث میبرند؛ ولی چون فکر میکنند که طلاق شان صحیح بوده طبیعتا و در واقع چیزی از یکدیگر به ارث نمی برند .
پس میبینیم که جهل نسبت به یک مسئله شرعی تا چه اندازه میتواند عواقب خطرناکی داشته باشد؛ یکی ازدواج حرام میکند؛ دیگری مالی که حقش است نمیگیرد و دیگری مالی که حقش نیست میگیرد.
خب ملاحظه کنید که اگر همین یک مسئله به خوبی برای مردم تبیین شود، اگر مستمع تصمیم قطعی برای طلاق داشته باشد، حداقل طلاق صحیح انجام میدهد و یا اینکه شاید به خاطر ترس از اینکه شاهد عادل پیدا نکند از طلاق گرفتن منصرف شود. البته انسان بیش از حد هم نباید حساسیت نشان دهد که دچار وسواس شود ولی به هر حال، به خاطر اهمیت موضوع، احتیاط بسیار پسندیده است و بالاخره باید عدالت شاهد محرز شود.
خلاصه تبیین احکام شرعی اهمیت و ارزش بالایی دارد و غفلت مبلغین و اهل منبر از بیان احکام سزاوار نیست، به خصوص بیان مسائل کاربردی که برای عموم مردم ما به ازاء خارجی داشته باشد. حالا ممکن است که مسئلهای برای آحاد مردم مورد نیاز نباشد ولی حداقل عمومیت داشته باشد و اکثریت را شامل شود.