به گزارش پایگاه 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان: همزمان با آغاز دهه کرامت و خجسته
میلاد حضرت معصومه (س)، در وصف این بانوی والامقام و برادر بزرگوارشان حضرت
علی ابن موسی الرضا (ع)، هر آنچه گفته شده تا امروز گوشه چشمی از کرامات
این خواهر و برادر و خاندان نبوت الهی است.
درآستانه ولادت این بانو که در تقویم ما به عنوان روز
دختر نامگذاری شده است، کرامتهای فراوانی وجود دارد که در دوره زندگی حضرت
معصومه (س) رقم خورده است.
حضرت معصومه (س)، در روز اول ذیقعده سال ۱۷۳ هجری، در
شهر مدینه چشم به جهان گشود و به کریمه اهل بیت (ع) مشهور گردید تا ائمه
اطهار (ع) به وجودشان افتخار کنند. امام رضا (ع) برادر بزرگوارشان به ایشان
لقب «معصومه» به معنی بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از
زشتیها و شبنم معطر آفرینش دادند و فرمودند: «هرکس معصومه را در قم زیارت
کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است». مگر این بانو کیست؟ که امام
صادق (ع) در رویای صادقه به آیت الله مرعشی که با دعا و راز و نیاز، تلاش
پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو
باد به کریمه اهل بیت. بانویی که شفیع روز محشر خواهد بود همانند مادر پاکش
فاطمه اطهار (س).»
حضرت معصومه (س) در سال ۲۰۱ هجری قمری برای دیدار
برادرش امام رضا (ع) در طوس، از مدینه به ایران آمد؛ اما در میانه راه، به
علت بیماری درگذشت و در قم مدفون شد. عالمان شیعه، ویژگیهای شخصیتی و علمی
وی را ستوده و از او روایاتی نیز نقل کردهاند.
در برخی روایات،
پاداش زیارت او، بهشت دانسته شده است. شیعیان بر مرقد او بارگاهی ساختهاند
که به حرم حضرت معصومه (س) شناخته میشود.
از القاب این حضرت (س)
میتوان به معصومه، طاهره، حمیده، بِرّه، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه،
سیده، اُخت الرضا اشاره کرد. در زیارتنامهای، از دو لقب صدیقه و سیدة نساء
العالمین نیز برای او یاد شده است.
مقام علمی حضرت معصومه (س)حضرت
معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی
بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن
جعفر (ع) و پرسیدن پرسشهایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام
کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسشهای خود را به حضرت معصومه (س) که در آن
هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به
منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار،
پرسشهای خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل
از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسشها را نگاشته است. وقتی پاسخها را
ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را
ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده،
ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسشها را مطالعه کردند، سه
بار فرمود: پدرش فدایش.
مقام شفاعتبر پایه
برخی از روایات، حضرت معصومه (س) از مقام شفاعت نزد خداوند برخوردار است و
شیعیان با شفاعت او وارد بهشت میشوند. از جمله این روایات امام صادق (ع)
فرمودند: «در قم، زنی از نسل من دفن میگردد که فاطمه نامیده میشود، با
شفاعت او همه شیعیانِ ما وارد بهشت میشوند.»، همچنین در زیارتنامه حضرت
معصومه (س) به جایگاه او نزد خدا اشاره شده و از او درخواست شفاعت شده است.
همواره
این سؤال برای بسیاری مطرح میشود که چرا دختران امام کاظم (ع) بر خلاف
تأکید پیامبر (ص) ازدواج نکردند، اما باید گفت که این مسئله دلایل مختلفی
دارد. یعقوبی که از مورخین شیعه است درباره علت ازدواج نکردن دختران امام
موسی کاظم (ع) مینویسد: حضرت امام موسی کاظم (ع) وصیت فرمود که دخترانش
ازدواج نکنند، ولذا هیچیک از آنان ازدواج نکردند، به جز (ام سلمه) که هم
ازدواج واقعی نبود، بلکه وی از مصر عازم حج بود برای اینکه در این سفر
محرمی داشته باشد با پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفرالصادق (ع) عقد محرمیت
جاری کرد.
در پاسخ به این گفته یعقوبی باید گفت که اولا: گفته یعقوبی بی
اساس و مخالف با سنت اهل بیت (ع) است، زیرا امکان ندارد ائمه (ع) مخالف
سیره جدشان رسول الله (ص) عمل نماید، زیرا که روایات زیادی از ناحیه مقدسه
رسول الله (ص) بدست ما رسیده که همه حاکی از اهمیت این امر مستحبی دارد تا
جائی که حضرت ختمی مرتبت میفرماید (فلیس منی) یعنی اگر کسی ازدوج ننماید
از من نیست. آیا معقول است امامی که ما قائل به معصومیتش میباشیم این وصیت
را در حق فرزندانش نماید، پس باید گفت که نظریه یعقوبی خالی از واقعیت و
غیرمستند است.
ثانیا: متن وصیتنامه حضرت امام موسی کاظم (ع) در طول
قرنها و سالها از حوادث باقی مانده و در کتب تاریخی موجود است که مرحوم
کلینی تمام وصیت آن حضرت را در کتاب شریف کافی نقل مینماید که نوشته؛ حضرت
امام موسی کاظم (ع) در این وصیتنامه پس از آنکه همه فرزندانش را به تبعیت
از امام رضا (ع) فرمان داد، در مورد فرزندانش فرموده: "وان اراد رجل منهم
ان یزرج اخته فلیس له ان یزوجهاالا باذنه وامره، فانه اعرف بمناکح قومه".
"هرکدام از آنها اگر بخواهد خواهرش را تزویج دهد، بدون اجازه و فرمان امام
رضا (ع) چنین حقی را ندارند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج از همه
آنها آگاهتر است".
در جای دیگر از همین وصیتنامه میفرماید: "ولا
یزوج بناتی احد من اخوتهن من امهاتهن ولا سلطان ولا عم الا برأیه ومشورته،
فان فعلوا ذلک فقد خالفوا الله ورسوله وجاهدوه فی ملکه، وهو اعرف بمناکح
قومه، فان اراد ان یزوج زوج، وان اراد ان یترک ترک". «هیچ یک از دخترانم را
نباید برداران مادری و سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و
مشورت حضرت رضا (ع) اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و
رسول خدا مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند، زیرا او به
مصالح قومش در امر ازدواج آگاهتر است، پس هرکس را او تزویج دهد اطاعت کند و
هرکسی را او تزویج نکند فرمان برد»
باید متذکر شد که در این
وصیتنامه حضرت بیشتر خواستند، به فرزندان خود اعلام کند که حجت خدا بعد از
وی حضرت رضا (ع) است و باید در هر موردی من جمله مسئله ازدواج از آن حضرت
اطاعت و اجازه بگیرند. بنابر بیان فوق باز فرمایش یعقوبی رد میشود و بی
اساس بودن قول او را میتوان پی برد و لذا صاحب کتاب (حیاه الامام موسی بن
جعفر) صریحا مجعول بودن نقل یعقوبی را علان نموده است.
نظریه دوم که
در مورد عدم ازدواج دختران حضرت موسی بن جعفر (ع) داده اند این است که
گفته اند، چون برای آن مخدرات هم کفو پیدا نمیشد لذا ازدواج ننمودند. در
رد این نظریه فوق دو جواب ذکر شده است؛ اولا: "سیره ائمه اطهار (ع) این
نبود که دختران خود را به جهت پیدا نشدن (کفو) در خانه نگه بدارند و مانع
از ازدواج آنها شوند، بلکه آنها عملا و قولا مومن و مؤمنه را کفو یکدیگر
میدانستند و امر میفرمودند که اگر دین و تقوای کسی را پسندید دختران خود
را به همسری او درآورید.
ثانیا: در عصر امام کاظم (ع) جوانان
شایستهای از اولاد امام حسن مجتبی (ع) و از تبار حضرت سیدالشهداء (ع)
بودند که میتوانستند کفو دختران آن حضرت باشند؛ لذا احتمالا نظر سوم درست
میباشد و آن خفقان شدید هارونی است. اختناق در عصر هارون الرشید به جائی
رسیده بود که کسی جرأت نداشت به در خانه امام کاظم (ع) آمد و شد کند، کجا
رسد به اینکه آرزوی دامادی آن حضرت را در سر بپروراند.
اما پاسخ
دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه اولا: فاطمه کبری حضرت معصومه (ع) در سال
۱۷۳ هـ. ق. بدنیا آمده و نظر به اینکه این بانو به اجماع مورخین بزرگترین
دختران حضرت امام موسی کاظم (ع) بوده و همچنین آن حضرت هم در سال ۲۰۱ هـ.
ق. به شهادت رسید باید گفت که ایشان در زمان شهادت امام کاظم (ع) ۱۰ سال
بیشتر نداشت و تازه بحد بلوغ رسیده بود چه رسد که مابقی دختران آن حضرت که
از فاطمه معصومه (ع) کوچکتر بودند.
ثانیا:، چون مورخین عنایت کافی
در تاریخ تولد و وفات و ازدواج اولاد ائمه (ع) و بعضا خود ائمه (ع) نداشتند
ممکن است که آن مخدرات با تمام آن مسائل و مصائب و مشکلاتی که مطرح گردید،
ازدواج نموده و این سنت شایسته جدشان را پیروی کرده باشند مضافا براینکه
(عدم الوجدان لا یدل علی عدم الموجود)، چون مورخین مسئله ازدواج اولاد ائمه
(ع) را ذکر نکرده و یا در کتب تاریخی موجود نیست دلیل بر ازدواج نکردن آن
مخدرات نمیتوان باشد گرچه در مورد شخص حضرت معصومه (ع) همان دلائل فوق
مبنی بر عدم ازدواجش کافی است.
فضیلت زیارت حرم حضرت معصومه (س)در
برخی منابع شیعه، روایاتی در فضیلت زیارت حضرت معصومه (س) آمده است. بر
پایه روایاتی که از امام صادق (ع)، امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) نقل شده،
بهشت، پاداش کسی است که او را زیارت کند. البته در برخی روایات، پاداش
بهشت، برای کسی دانسته شده که او را با معرفت و شناخت (عارفا بحقها) زیارت
کند.
امام جواد (ع) فرموده است: «هرکس قبر عمّهام حضرت معصومه (س)
را در قم زیارت کند، اهل بهشت خواهد بود.»؛ همچنین در ریاحین الشریعه از
امام رضا (ع) نقل شده که هر کس معصومه را زیارت کند مرا زیارت کرده است.
زیارتنامهدر
برخی از کتب شیعه، زیارتنامهای از امام رضا (ع) برای حضرت معصومه نقل شده
است. علامه مجلسی این زیارتنامه را در تحفة الزائر آورده و در مقدمه آن
یادآور شده است که در این کتاب فقط زیارتنامههایی را میآورد که سند آنها
معتبر باشد.
گفته شده است حضرت زهرا (س) و حضرت معصومه تنها زنانی هستند که زیارتنامه ماثوره (زیارتنامهای که سند آن به معصوم میرسد) دارند.
ورود حضرت معصومه (س) به قمدر
سال ۲۰۱ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت
رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت
خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند.
حضرت معصومه (س) یک سال
بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال ۲۰۱ هجری قمری، به
شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از
برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد
استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از
پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با
همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت
رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.
عصمت
امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده
است، میتوان مرتبهای از عصمت نه در حد ائمه برای ایشان قائل شد. این
مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمیرسد؛ چرا که این حد از عصمت به
معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده میشود.
به
هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از
زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و، چون دیگر امکان ادامه راه به
طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز ۲۳ ربیع الاول سال
۲۰۱ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند؛ و در محلى که امروز «میدان میر»
نامیده مى شود در منزل «موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت
نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت ۱۷ روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و
عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» بود که هم اکنون محل
زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
پی نوشت:بر گرفته از سایت حضرت معصومه با تلخیص.
مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۲۶۶؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۳۶۸.
ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۵۳۶، ح۸۲۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۲۶۵.
محلاتی، ریاحین الشریعة، ج۵، ص۳۵.
برای نمونه ر. ک. مجلسی، زادالمعاد، ۱۴۲۳ق، ص۵۴۸-۵۴۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۹۹، ۱۴۰۳ق، ص۲۶۶-۲۶۷.
مجلسی، تحفة الزائر، ص۳.
حمیدی، عمه سادات زندگی حضرت معصومه (س)، ص
امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۷۰.
داخل بن سید، من لایحضره الخطیب، ج۴، ص۴۶۱
تشید، قیام سادات علوی، ص۱۶۰.
ناصر الشریعه، تاریخ قم، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۳.
مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۲۹۰