به گزارش پایگاه 598 به نقل از الف، حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور دیروز در روز جهانی کارگر گفت:
«عدهای از وزرا، از اول سال، نوایشان نوای ناامیدی است؛ میگویند امسال
بودجه کم است، مجلس کم تصویب کرده است، نفت ارزان است، مالیات چه شد؟ اول
دولت، وسط دولت، آخر دولت، سخن اینها سخنان ناامیدی است. برخی هم راجع به
باران میگویند امسال وضع باران کم است، خشکسالی است و واردات باید بیشتر
باشد و سخنانی از این قبیل».
رئیس جمهور در اولین روز اردیبهشت نیز
طی سخنانی در در نشست هم اندیشی مدیران ارشد دولت تدبیر و امید ضمن انتقاد
از برخی مدیران و وزرا از آنچه سکوت و ترس آنها مینامید انتقاد کرد.
رئیسجمهور
در بخشهایی از این سخنرانی خطاب به مدیران دولت گفت: «مدیران دولتی روزه
سکوت گرفتهاند. نمیدانم چه کسی به آنها گفته؟ نمیدانم از چه میترسند.
هر مدیری باید به وظیفهاش عمل کند و اگر میترسد و نمیتواند یا از اخم
این و آن هراس دارد، کنار برود.»
اسحاق جهانگیری، معاون اول
رئیسجمهور نیز 3 ماه قبل هشدار بیانگیزه شده برخی مدیران را داده و گفته
بود: «هرکس هم که حس میکند توان مدیریت در این شرایط را ندارد بهتر است
میدان را به افراد دیگر که امید و انگیزه دارند، بسپارد».
چرا رئیس جمهور انتقادات از کابینه را علنی مطرح می کند؟
اگر
چه شاید برخی سخنان رئیس جمهور را بدلیل جنبه هشدارگونه آن صحیح و منطقی
بدانند و این که انتقاد علنی از وزرا می تواند موجبات ایجاد فشار افکار
عمومی برای تحرک وزرا و مدیران کم کار و ناامید را فراهم آورد اما به نظر
می رسد موضوع اساسی آن است که سخنان روحانی و جهانگیری از جهات مهم تری
ناامید کننده می باشد.
اولین سوالی که می توان درباره سخنان اخیر
رئیس جمهور مطرح کرد این است که آیا رئیس جمهور و معاون اول نمی توانند
انتقادات خود را نسبت به وزرا و مدیران در همان جلسات کابینه مطرح کنند.
همچنین اگر واقعاً روحانی از عملکرد برخی وزرای خود ناراضی می باشد؛ چرا
چنین مدیرانی را توبیخ نمی کند، مورد بازخواست قرار نمی دهد و آنها را
برکنار نمی کند.
در واقع اگر تا همین الان هم برخی وزرا عملکرد
ضعیفی داشته اند که حتما این گونه بوده مسئولیت آنها علاوه بر شخص وزیر با
رئیس جمهور نیز می باشد و روحانی باید پاسخگوی مردم در این زمینه باشد. به
خصوص این که مردم در حال حاضر با مشکلات عدیده ای مواجه می باشند و بدون شک
نیاز به مدیران جهادی و کارآمد بیش از پیش احساس می شود.
مردم به
برنامه های روحانی رای دادند تا مشکلات شان حل شود و رئیس جمهور متعهد باید
باشد تا کابینه خود را در راستای حل مشکلات مردم مدیریت کند و مردم به
صورت مستقیم ابزاری در اختیار ندارند تا وزرای دولت را مورد پرسش قرار
دهند.
از سوی دیگر القای بی تحرکی و ناامیدی وزرا در تربیون عمومی
می تواند کل کابینه را زیر سوال ببرد؛ چرا که دقیقاً مخاطب سخنان رئیس
جمهور مشخص نیست کدام وزیر و مدیر است و از سوی دیگر موجب یاس و ناامیدی
مردم خواهد شد. فراموش نشود هنوز یک سال از دولت دوازدهم نگذشته و اگر چنین
روحیه ای بر وزرای دولت حاکم شده مشخص نیست چگونه این وزرا می توانند تا
سه سال دیگر حداقل وظایف عادی و روزانه خود را انجام دهند.
البته
نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر اساس قانون می توانند از عملکرد وزرا سوال
نمایند و یا آنها را استیضاح کنند اما در اواخر اسفند ماه که سه نفر از
وزرای دولت استیضاح شدند اگر چه حرف و حدیث های فراوانی پیش آمد اما در
نهایت دولت از توان خود برای حفظ این وزرا استفاده کرد. بنابراین این سوال
پیش می آید که دقیقاً وزرای مدنظر رئیس جمهور و معاول اول چه کسانی می
باشند؛ چرا که فعلا تمام وزرای دولت را می توان مخاطب سخنان رئیس جمهور
دانست.
همچنین اگر دولت توانایی مدیریت و یا برکناری وزرا و مدیران
ناکارآمد را ندارد حداقل اسامی این افراد اعلام شود تا همان طور که گفته شد
کل کابینه زیر سوال نرود و اینکه حداقل این مدیران و وزرای کم تحرک توسط
رسانه ها و افکار عمومی مورد بازخواست قرار گیرند.
نکته آخر؛ شاید
این تصور در دولت وجود داشته باشد که بدلیل مشکلات بزرگی که در حوزه های
مختلف است با ادامه رویه گفتار درمانی و مقصر جلوه دادن دیگران می توان
افکار عمومی را راضی و قانع کرد اما بدون شک چنین رویه ای اگر برای چهار
سال و دوره اول کفایت می کرد اما برای ادامه راه ناکافی می باشد و در نهایت
وجهه دولت را نزد مردم زیر سوال خواهد برد.