به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه کیهان، در همه جای دنیا، مسایل امنیتی و بحث جاسوسی یک بحث تخصصی و
معمولا جزو خطوط قرمز هر سیستم حکومتی است و در زمان مطرح شدن یک پرونده
جاسوسی، حتی در همان کشورهایی که مدعی آزادی بیحد و مرز مطبوعات هستند،
به شدت در اظهار نظر درخصوص چنین پروندههایی محتاط عمل میکنند و زوایا و
ابعاد این گونه پروندهها معمولا سالها بعد از روشن شدن ماهیت پرونده و
توضیحات مسئولین امنیتی باز میشود.
اما در کشور خود شاهد هستیم که
علیرغم توضیحات مبسوط دادستان تهران و تأیید خودکشی کاووس سیدامامی از سوی
نزدیکان وی و تشریح فیلم خودکشی این متهم از سوی نمایندگان مجلس، برخی از
چهرههای اصلاحطلب و روزنامههای زنجیرهای این جریان خود را محق و مجاز
دانسته که بر اساس حدس و گمان و شایعات، اظهارنظر کند و شخصا و راسا حکم
برائت این جاسوس (به صرف اینکه خود را کشته است) راصادر کرده یا همصدا با
رسانههای معاند، به تردیدافکنی و مظلومنمایی و کم اهمیت نشان دادن موضوع
جاسوسی بپردازند.
این نوع اظهارنظر بیپروا و بیملاحظه محدود به
مخاطبان مجازی بینام و نشان نیست و حتی نماینده مجلسی که سوگند پاسداری از
منافع ملی را خورده، به راحتی به هر مسئله پیچیده و حساس امنیتی-اطلاعاتی
ورود میکند و صرفا بر اساس حدس و گمان و نظر شخصی، در مصاحبه و کانال و
صفحه اجتماعی خود نظر میدهد و شبهه افکنی میکند بدون آنکه از جزییات
پرونده اطلاع داشته باشد.
شبهه انگیزی و القاء توطئه از سوی نمایندگان اصلاحطلب!
علی
مطهری نایبرئیسمجلس و عضو فراکسیون امید که سابقه زیادی در اظهارنظرهای
شبهه برانگیز و القاء توطئه دارد، پس از دریافت گزارش کامل از مسئولان
قضائی و مشاهده فیلم محل نگهداری این جاسوس موشکی، در اظهارنظر دوپهلو و
مبهم گفت: «توضیحاتی هم درباره فوت آقای سیدامامی ارائه شد که به نظرم کافی
نیست و نیاز است توضیحات بیشتری ارائه شود تا جوانب مختلف قضیه روشن شود.»
او
سپس بیآنکه هیچ عقبه و سابقهای در کار اطلاعاتی و ضدجاسوسی داشته باشد
یا اصلا عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس باشد، غیرمستقیم دستگاه امنیتی مسئول
پرونده را شماتت میکند در تلاش برای مبری نشان دادن جاسوس خودکشی کرده
گفت: «مبارزه با جاسوسی کار تخصصی وزارت اطلاعات است و بهتر است این دو
نهاد در کار یکدیگر دخالت نکنند»؛ و بلافاصله شبهه اصلی را مطرح میکند که
کاملا همسو و هم جهت با همفکران سیاسی مطهری در فضای رسانهای و مجازی است:
«تمام کسانی از نزدیک سیدامامی را میشناختند نظر مثبتی درباره شخصیت وی
داشتند، مجلس منتظر تکمیل اطلاعات خود در این زمینه و ارائه توضیحات کافی
درباره فوت آقای سید امامی در زندان است.»
از سوی دیگر محمود صادقی
دیگر نماینده اصلاحطلب لیست امید و مرد همیشه حاضر در صحنه اتهام زنی به
نظام که قطعا نمیخواست از این قافله عقب بماند و نامی از او در این میان
نباشد، قوه قضائیه را به قتل این جاسوس دو تابعیتی متهم کرد و گفت::
«به فرض اینکه این افراد سنگینترین اتهامات را هم مرتکب شده باشند اولا
که اتهام است و اتهام تا اثبات نشده نمیتوان کسی را «مجازات» کرد به فرض
هم که اثبات شود در حدود خود قابل مجازات است و زندانی با هر جرمی که
زندانی شده باشد از حقوقی برخوردار است و مسئولان زندان و قضایی باید
پاسخگوی جان انسانها باشند به ویژه یک فرد فرهیخته که استاد دانشگاه
بوده».
اتهامزنی چهرههای «آشنا» به نظام
البته
طبق معمول در این طور موارد باید منتظر موضعگیری سریع چهرههای آشنایی هم
باشیم که گویی وظیفه اصلیشان پریدن به میدان مسایل شبههساز و ایجاد
خوراک برای حامیان خارجی جاسوسان است.
حسامالدین آشنا، مشاور
فرهنگی رئیسجمهور، که علاقه دارد خود را به عنوان «استاد جنگ روانی» و
«ضدتبلیغات» مطرح کند و ید طولایی در ارایه نظرات دوپهلو درباره موضوعات
حساس دارد، در همین رابطه در توئیتی نوشت «نه جامعهشناسان دین خودکشی
میکنند نه حامیان حیات وحش.»
نمیشود پای بحث داغ «اتهامزنی به
نظام» در جایی مطرح باشد و نشانی از «شومن» معروف اصلاحطلبان صادق
زیباکلام، نباشد. او به اظهارنظری در همین رابطه پرداخته که بیانگر
بیاطلاعی و جهل اظهارنظرکننده درباره موضوعی که در آن شبهه میکند، است.
زیباکلام تصریح میکند:
«یک استاد دانشگاه، آن هم دانشگاه امام صادق
(ع) که بیش از سی سال در آن دانشگاه تدریس میکرد، به کدام اطلاعات
محرمانه دسترسی داشته که آنها را در اختیار بیگانگان قرار دهد؟ ما کدام
دستاورد مشعشع علمی در زمینه محیط زیست داشتهایم که اسباب کنجکاوی
بیگانگان را برانگیخته و آنها از دکتر سیدامامی و همکارانشان میخواهند که
برایشان «جاسوسی» کنند؟»
جدای از اینکه ظاهرا تصور امثال مطهری و
محمود صادقی، زیباکلام و... از جاسوس و جاسوسی بسیار ابتدایی و سطحی است،
واکنش بومشناس و عضو هیئت علمی یکی از دانشگاههای کشور نیز در نوع خود
جالب توجه بود که در فیسبوک خود نوشت: «آقای کلانتری، از کی تا به حال
سرگین یوز هم جزو اطلاعات طبقهبندیشده است.» به گمان وی همانند فیلمهای ۵
دهه قبل، هنوز جاسوس کسی است که عینک دودی بر چشم میزند و اسلحهای با
صداخفهکن دارد.
حمایت زنجیرهای از جاسوس موشکی
از سوی دیگر روزنامههای زنجیرهای نیز در حرکتی هماهنگ با رسانههای آمریکایی و اروپایی در فضاسازی به نفع جاسوسان پرداختند.
روزنامه
اعتماد در یادداشتی به قلم «حمیدرضا جلاییپور» نوشت: اعلام شده که
سیدامامی جاسوس بوده و خودکشی کرده است. اغلب حامیان محیط زیست، اما در
پذیرش این خبر تردید دارند. حتی عدهای معتقدند این فضای سنگین امنیتی که
علیه دستگیرشدگان به راه افتاده در اصل متوجه حامیان محیط زیست و اقلیم
ایران است... در این آشفتگی رسانهای کسی نمیگوید که ما با کسانی که در
نگهداری دکتر سید امامی قصور داشتهاند، برخورد قانونی میکنیم بلکه عمدتاً
و به خصوص صدا و سیما فقط روی جاسوسی و خودکشی تاکید میکند.
روزنامه
وقایع اتفاقیه نیز در یادداشتی با عنوان «سیدامامی و سؤالات بیپاسخ»
نوشت: درباره پرونده دکتر سیدامامی، فارغ از اینکه وی خودکشی کرده است یا
خیر، سؤال اینجاست که مگر میشود در زندان امکاناتی باشد که یک فرد خودکشی
کند و چرا این امکانات در اختیار متهم زندانی قرار داده شده است؟
روزنامه
آرمان نیز در تیتر اصلی خود با عنوان «ورود کانادا به پرونده سید امامی»
به همصدایی با رسانههای معاند در تشکیک مرگ این جاسوس پرداخت و نوشت: دولت
کانادا از ایران خواست تا درباره مرگ کاووس سیدامامی شهروند
ایرانی-کانادایی که در زندانی در تهران خودکشی کرده است، تحقیقات لازم
انجام دهد.
کانادا مدعی است که مرگ این استاد دانشگاه ۶۴ ساله در
زندان مشکوک بوده و خانواده وی اظهارات مقامات ایرانی را مبنی بر اینکه
سیدامامی در نتیجه خودکشی جان خود را از دست داده است، نپذیرفتهاند. عمر
الغبرا، معاون پارلمانی وزیر امور خارجه کانادا گفت که کشورش از شنیدن خبر
فوت این شهروند ایرانی-کانادایی بسیار متأسف شده است و از دولت ایران
میخواهد که تحقیقات شفاف و عادلانهای را به نیابت از دولت کانادا در این
زمینه انجام دهد.
ذینفع مرگ سید امامی کیست؟
خاماندیشان
و دشمنان در حالی برای به حاشیه بردن جاسوسی سیدامامی، به تردیدافکنی و
مظلومنمایی و تشکیک در مرگ وی میپردازند که در پرونده کاووس سیدامامی بحث
جاسوسی برای سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و آمریکا دیده میشود و با
توجه به صراحت قانون برای جاسوسان اسرائیل که اعدام در نظر گرفته شده و
همچنین به دلیل تعهد بالای سیدامامی به تشکیلات و جهت لو نرفتن شبکه همکار
وی در ایران و اهمیت بسیار بالای شبکه مذکور برای آمریکاییها، این شخص
تصمیم میگیرد در دستشویی زندان خودکشی کند.
کارشناسان بر این نکته
صراحت دارند که سیدامامی دورههای ضدبازجویی را توسط یک سرویس اطلاعاتی
گذرانده و نوع خودکشی او و اعترافات ۱۵ روز بازجویی این فرد، این نکته را
کاملا تایید میکند.
همچنانکه جعفری دولتآبادی دادستان تهران نیز
از برهم خوردن سرنخها با خودکشی سید امامی تصریح کرده و گفته بود: پرونده
اگر درشرایط عادی پیش میرفت به مطالب بسیار زیادی دسترسی پیدا میکردیم،
اما این حادثه مثل یک شوک بود و بعضی سرنخهای ما را برهم زد. برخی متهمان
هشیار شدند و برخی در آستانه دستگیری بودند.
وی همچنین با انتقاد از
رفتار برخی مسئولان و رسانهها در شبههافکنی درباره این پرونده تاکید
کرد: برخی علیرغم اینکه هم پزشکی قانونی و هم قاضی ویژه دادسرای جنایی و
هم خانواده متوفی اعلام کردهاند که این موضوع خودکشی بوده است؛ کماکان
فرافکنی و تشکیک میکنند، مسئولین و کسانی که در این باب اظهارنظر میکنند،
توجه داشته باشند که این موضوع یک پرونده قضایی است و اظهارنظر و دخالت در
امر قضایی اشکال دارد.
تکمیل پازل آمریکا و اسرائیل
نمیتوان
و نباید از کنار حرکت هماهنگ روزنامههای زنجیرهای، برخی از نمایندگان
مدعی اصلاحات و... با رسانههای آمریکایی و اروپایی در فضاسازی به نفع
جاسوسان، به آسانی عبور کرده و این هماهنگی را تصادفی تلقی کرد. این طیف
بارها به اقدامات مشابه و هماهنگی در دفاع از متهمان جاسوسی و مفاسد کلان
اقتصادی دست زدهاند.
برای نمونه در مهرماه امسال و پس از انتشار
خبر دستگیری «عبدالرسول دری اصفهانی» جاسوس دوتابعیتی در تیم مذاکرهکننده
هستهای، روزنامههای اصلاحطلب به دفاع تمامقد از این متهم پرداختند. در
همین رابطه روزنامه آرمان-۳۰ مهر ۹۶- در مطلبی نوشت: «طی روزهای گذشته
ماجراهای پیرامون عبدالرسول دری اصفهانی، مشاور بانکی تیم مذاکرهکننده
هستهای، به سوژهای داغ برای رسانههای مخالف دولت تبدیل شده و با استفاده
از آن دولت حسن روحانی را تحت فشار قرار دادهاند... به نظر میرسد مسئله
جاسوسی دری اصفهانی نیز قسمتی از پروژه تخریب دولت توسط دلواپسان باشد».
حال
سؤال اینجاست که چرا هر وقت که یک جاسوس دستگیر میشود، اصلاحطلبان و
روزنامههای زنجیرهای از این جریان عصبانی شده و به دفاع تمامقد از متهم
میپردازند؟!