«بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلستان روز گذشته برای دیدار و رایزنی با مقامات جمهوری اسلامی ایران از مسقط وارد تهران شد. این دیپلمات ارشد انگلیسی پس از ورود به تهران به خیابان سیتیر رفت و با محمدجواد ظریف همتای ایرانی خود در ساختمان وزارت خارجه دیدار کرد. همچنین دیدار با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در بهارستان و علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی از دیگر برنامههای روز گذشته وزیر امور خارجه انگلیس در ایران بود.
هر چند جزئیات بیشتری از این دیدارها اعلام نشد اما نگاهی کلی به مباحث مطرح شده میان وزیر امور خارجه انگلیس با مقامات کشورمان نشان میدهد وزیر امور خارجه انگلیس در حالی با ژست طلبکارانه موضوعاتی همچون پرونده زندانیان امنیتی دو تابعیتی، مسائل منطقهای و مسئله برجام را در پوشهای قرمز با خود به این دیدارها آورده و مطرح کرده است که اتفاقا درباره عملکرد دولت متبوع خود در یکایک این موضوعات در پیشگاه ملت ایران پاسخگو باشد.
تعهد به برجام به شیوه انگلیسی!
بوریس جانسون که با موهای زرد پریشانش به دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نیز شباهت بسیاری دارد در دیدار با محمد جواد ظریف در حالی از اهمیت بالای برجام برای انگلستان سخن گفت و بر تعهد کشور متبوعش بر اجرای کامل برجام تأکید کرد که رسانههای انگلیس بارها از قول فعالان اقتصادی این کشور گزارش دادهاند که دولت با وجود تمایل بنگاهها و بانکهای انگلیسی به همکاری با ایران، تمهیدات لازم را فراهم نمیکند.
حمید بعیدینژاد سفیر ایران در لندن دراینباره میگوید: «ما درخصوص اجرای برجام در خود انگلیس انتقادهایی را داریم و انتظار ما این بوده که بایستی پس از برجام گشایشهای اقتصادی و بانکی میان دو طرف توسعه بسیار بیشتری از آنچه که امروز شاهدش هستیم صورت گرفته باشد».
همچنین شهریورماه گذشته بود که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان 20 ماه پس از اجرای برجام، در نشست با وزرای خارجه 1+5 به صراحت از دولت انگلیس انتقاد کرد و گفت «هنوز نمیتوانیم در انگلیس یک حساب بانکی باز کنیم».
کارشکنی انگلیسیها در روند اجرای برجام تنها به حوزه بانکی محدود و منحصر نمیشود، بلکه در حوزه مرتبط با مسائل فنی نیز شاهد بدعهدیهای انگلیسیها بودهایم که یکی از این حوزهها مربوط به خرید اورانیوم و کیک زرد از سوی ایران بود. اوایل اسفندماه سال گذشته علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی طی مصاحبهای اعلام کرد: جمهوری اسلامی ایران قرار است در آیندهای نزدیک 950 تُن کیک زرد از قزاقستان خریداری کند. پس از چند روز خبر رسید که پنج کشورعضو گروه ۱+۵ بهطور کتبی موافقت خود را با خرید کیک زرد توسط ایران از قزاقستان، به دبیرخانه کمیسیون مشترک برجام ارائه دادهاند؛ اما انگلیس در آخرین لحظه با این امر مخالفت کرده است.
موضوعی که با اعتراض و واکنش مقامات کشورمان از جمله اعضای کمیسیون امنیت ملی کشورمان مواجه شد. محمدجواد جمالی با انتقاد از بدعهدی انگلیس در قرارداد ۹۰۰ تن کیک زرد گفت که انگلیس و آمریکا بدعهدی در برجام را بین خود تقسیم کردهاند.
صفاری نطنزی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز با اشاره به برخورد دوگانه انگلیس در بحث توافق هستهای، گفت: انگلیس از یک طرف خود را متعهد به اجرای برجام میداند و این مسئله را بارها اعلام کرده و از سوی دیگر در نقض عهدی آشکار از فروش کیک زرد به ایران خودداری میکند. وی همچنین گفت که آمریکا و انگلیس سیاست یکسانی را در رابطه با مسئله اجرای برجام دنبال میکنند و هر دو این کشورها به دنبال شانه خالی کردن از تعهداتشان در اجرای توافق هستند.
بنابراین تاکید جانسون در این سفر بر تعهد کشور متبوعش به اجرای کامل برجام، در واقع حفظ ماکت برجام، از طریق جذابسازی مجدد آن برای مسئولین دولتی و افکار عمومی مردم ایران است. در شرایط به سخره گرفتن روح و جسم برجام توسط آمریکاییها، انگلستان تلاش میکند با تکیه بر قدرت اجماعسازی خود، برای برجام اعتبارسازی کند. در حالی که اصولا ایفای چنین نقشی خصوصا در موضوع برجام از سوی انگلیسیها ممکن و مقدور نیست و خودشان هم در محافل داخلی به آن معترفند.
از نگرانی درباره توان دفاعی ایران تا فروش سلاح به سعودی
از سوی دیگر تلاش جانسون برای ارائه یک تنفس مصنوعی به برجام، طرح مسائل منطقهای و حتی برجام موشکی در این دیدارها است که البته پیش از سفر وی به تهران نیز از سوی برخی رسانهها پیشبینی شده بود.
جانسون که به واسطه رویدادهای مختلف در ادوار زندگی سیاسی خود، لقبهایی چون «بوریس دلقک» و «بوریس دروغگو» از مطبوعات انگلستان گرفته است پیش از سفر به تهران و برای نشان دادن مواضع طلبکارانه خود در دیدار با مقامات کشورمان، اقدامات منطقهای ایران را مخرب و خطرناک توصیف کرده و مدعی شده بود: «کاری که ایران در منطقه انجام میدهد، مسئله کاملاً جداگانهای است که من در سفر به تهران آن را مطرح خواهم کرد، یکی از چیزهایی که من خواهم گفت تأمین موشک برای حزبالله و کمک به حوثیها برای پرتاب موشک به سمت ریاض است. این کارها باعث ایجاد هراس میشوند. اینها در بخشهایی از خاورمیانه وحشت ایجاد میکنند. اینها رفتارهایی مخرب و خطرناک هستند. این پیامی است که من ارسال خواهم کرد».
انگلیسیها همچنین مهرماه طی بیانیهای مشترک با آلمان و فرانسه به بهانه حمایت از برجام توان دفاعی کشورمان را زیر سؤال برده و اعلام کردند: «برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران که مغایر مصالح امنیتی اروپا است موجب نگرانی ما شده و آمادهایم در این زمینه در همکاری تنگاتنگ با آمریکا و دیگر شرکای ذینفع اقدامات مناسبی را انجام دهیم.»
این در حالی است که هم اینک شرکتهای بزرگ انگلیسی مشغول کسب درآمد از کشتار مردم مظلوم یمن از طریق فروش موشک و تجهیزات نظامی به عربستان هستند. ماه گذشته ایندیپندنت گزارش داد که میزان فروش بمبها و موشکهای انگلیسی به عربستان سعودی از ابتدای جنگ یمن تقریبا 500 درصد افزایش یافته است. همچنین مؤسسه وارچایلد انگلیس اعلام کرد که بر اساس آخرین مطالعات صورتگرفته شرکتهای انگلیسی از زمان حمله عربستان به یمن 6 میلیارد پوند از صادرات موشک و تجهیزات نظامی به این کشور درآمد کسب کردهاند.
فروش سلاحهای انگلیسی به سعودیها همچنین، اعتراضهای بسیاری را در سطح افکار عمومی و حتی دو مجلس این کشور به وجود آورده است و جالب اینجاست کسانی که خود بزرگترین حامی رژیم کودککش سعودی در جنگ خونین یمن هستند، توان دفاعی و فعالیتهای منطقهای ایران که دستاورد چشمگیر و راهبردی آن برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه، پایان دادن به سیطره تروریسم تکفیری داعش است را مخرب و خطرناک توصیف کرده و با کنشگری موذیانه برجام منطقهای و حتی برجام موشکی، علیه کشورمان را دنبال میکنند.
بدهی 450 میلیون پوندی انگلیس به ایران
یکی دیگر از موضوعات که در جریان دیدارهای «بوریس جانسون» در تهران قطعا باید مورد مذاکره قرار بگیرد ماجرای طلب ۴۵۰ میلیون پوندی ایران از انگلیس در ماجرای قرارداد تانکهای چیفتن است.
این بدهی مربوط به خرید تسلیحات از انگلیس توسط رژیم ستمشاهی است و در نتیجه احکام دیوان داوری لاهه طی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۹ قطعی شده است؛ اما سران لندن به بهانههای مختلف تاکنون از اجرای آن سر باز زدهاند.
اواخر آبان ماه، رویترز طی گزارشی اعلام کرد که «بوریس جانسون» وزیر خارجه و «فیلیپ هاموند» وزیر خزانهداری انگلیس با پرداخت بدهی ایران به واسطه قرارداد تسلیحاتی لندن و رژیم سابق این کشور موافقت کردهاند. اگر چه این رسانه انگلیسی تلاش کرد این موضوع را به پرونده یک مجرم امنیتی زندانی در ایران پیوند بزند، اما اطلاعات و اظهارات بعدی مسئولان کشورمان به اثبات رساند که گردن نهادن «اعلامی» انگلیسیها به پرداخت بدهیشان به ایران صرفا در نتیجه فعل و انفعالات رخ داده در دوران بعد از تحریمها و جبر قوانین ناظر بر حقوق بینالملل بوده است.
۲۵ آبان ماه، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در واکنش به خبرسازی رسانههای انگلیسی در آستانه پرداخت بدهی لندن به تهران، اعلام کرد که «جمهوری اسلامی ایران از مدتها قبل برای دریافت حقوق حقه مردم ایران از دولت انگلیس، تلاشی وافر و مذاکرات طولانی و مفصلی داشته و این موضوع را از طرق مختلف پیگیری کرده است. پرونده خانم زاغری و موضوع پرداخت بدهی دو مسئله جدا از یکدیگر هستند و هیچ ارتباطی بین آنها وجود ندارد و هرگونه ارتباط دادن این موضوعات به یکدیگر کاملا خلاف و مردود است».
حمید بعیدینژاد سفیر ایران در انگلیس نیز، ۲۶ آبان در همین رابطه در کانال تلگرامیاش، نوشت «بعد از دو دهه دعوای حقوقی سنگین بین ایران و انگلیس، پرداخت مطالبه ۴۵۰ میلیون پوندی ایران از انگلیس به مرحله نهایی خود رسیده است و این بدهی طی روزهای آینده قرار است توسط انگلیس به ایران پرداخت گردد.» بعیدینژاد پیرامون محتوای قراردادی که موجب بدهی انگلیس به ایران شده نیز متذکر شد که «این پرونده مربوط به مطالبات ایران از یک شرکت نظامی انگلیسی با نام اختصاری IMS میباشد و سابقه بسیار طولانی دارد و به دو قراردادی که ایران در زمان رژیم پهلوی با این شرکت انگلیسی در سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶ یعنی بالغ بر بیش از ۴۰ سال پیش از این برای خرید تانکهای چیفتن و تعدادی خودروهای نظامی امضا کرده است برمیگردد. بر اساس یکی از قراردادها قرار بود که تعداد ۱۵۰۰تانک چیفتن به ارتش ایران تحویل شود که تا سال پیروزی انقلاب تنها حدود ۱۸۵تانک تحویل ایران گردید و بعد از انقلاب اسلامی هم طرف انگلیسی به عمده تعهدات خود در قرارداد عمل نکرد و تعداد زیادی از تانکهای چیفتن باقیمانده به ایران تحویل نگردید و بدین ترتیب اجرای آن قراردادها از سوی انگلیس نقض شد».
حال باید دید که آیا در جریان سفر وزیر خارجه «طلبکار» انگلیس، ۴۵۰ میلیون پوند «بدهی» انگلیسیها متعلق به ملت ایران که بالغ بر بیش از ۴ دهه بلوکه شده است، وصول خواهد شد یا نه؟
جانسون و جاسوسان و دیگر هیچ!
اما اصلیترین موضوع مورد بررسی در سفر وزیر امور خارجه انگلیس به تهران پرونده جاسوس دوتابعیتی نازنین زاغری است که به جرم جاسوسی به ۵ سال حبس قطعی محکوم شده است. وی در این سفر احتمالا به دنبال آزادی کمال فروغی محکوم به جاسوسی نفتی و انرژی برای دول بیگانه از جمله انگلیس و همچنین پیگیری پرونده عبدالرسول دری اصفهانی جاسوس تیم مذاکرات هستهای که با سرویس جاسوسی انگلیس همکاری داشته و در شرکت pwc، مسائل امنیتی- سیاسی ایران را جمعآوری و گزارش میکرده، خواهد بود.
در ۲۶ خرداد سال ۹۵، سپاه ثارالله استان کرمان طی بیانیهای، خبر از بازداشت یک زن ایرانی با تابعیت بریتانیایی به نام نازنین زاغری-راتکلیف داد. در این بیانیه آمده بود: طی اقدامات اطلاعاتی گسترده در فضای مجازی و حقیقی یکی از سرشبکههای اصلی وابسته به بیگانگان که ماموریتهای مختلفی در راستای تحقق اهداف شوم دشمنان نظام انجام داده بود شناسایی و دستگیر شد.
این بیانیه افزود: خانم نازنین زاغری تبعه ایرانی - انگلیسی است که در تاریخ ۱۵ فروردین سال جاری توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه کرمان در فرودگاه امام خمینی(ره) دستگیر و به کرمان منتقل شد.
روابط عمومی سپاه ثارالله استان کرمان در این بیانیه ادامه داد: بنگاههای خبری دولتهای استکباری بهویژه رسانههای انگلیس خبیث در ماههای اخیر همه توان خود را برای حمایت از فرد مذکور بکار گرفتهاند تا به خیال خام خود با جوسازی گسترده در عزم راسخ پاسداران انقلاب خللی ایجاد نمایند اما این خیال باطل هیچ گاه به واقعیت تبدیل نخواهد شد.»
همانگونه که در این اطلاعیه نیز آمد، رسانههای غربی(به ویژه رسانههای خود بریتانیا و بازوی فارسی دولت ملکه، بیبیسی فارسی) از زمان دستگیری زاغری تا به امروز، تبلیغات دامنهدار و سنگینی را برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی برای آزادی اینجاسوس انجام دادند و مقامات انگلیسی(به ویژه خود جانسون) از سوی دیگر، کارزار دیپلماتیکی را برای رهایی این عامل ارزشمند خود کلید زدند.
اما بوریس جانسون در ۱۰ آبان امسال، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی پارلمان بریتانیا، یک گاف بزرگ دیگر داد و به مصداق «عدو شود سبب خیر»، نتیجه ماهها تبلیغات سنگین و فشرده رسانههای بریتانیایی و غیربریتانیایی و رسانههای فارسیزبان مورد پشتیبانی غرب را، مبنی بر اینکه نازنین زاغری-راتکلیف تنها برای دیدار خانواده خود به ایران سفر کرد و دستگیر شد، به باد داد. جانسون در یک جمله، ماموریت اصلی سفر زاغری به ایران را رسما لو داد: «وقتی بررسی میکنم که ببینم نازنین زاغری-راتکلیف در حال انجام چه کاری بوده، میبینم که، طبق برداشت من، او تنها آموزش روزنامهنگاری میداده است.»
در پی این اظهارات، سیلی از انتقادات نسبت به جانسون به راه افتاد. در اولین واکنش، شرکت «تامسون رویترز» که مثلا کارفرمای اصلی زاغری بود، از وزیر خارجه انگلستان خواست که «اشتباه جدی» خود را تصحیح کند.
وزارت خارجه انگلیس اما سیاست فرار به جلو را در پیش گرفت و تلاش کرد توپ را از زمین وزیر خارجه به زمین ایران بیاندازد و در بیانیهای اعلام کرد :«اظهارات هفته پیش وزیر خارجه مبنای قابل توجیهی برای طرح اتهامات تازه علیه نازنین زاغری راتکلیف فراهم نمیکند. وزیر خارجه ضمن انتقاد از تشکیل پرونده علیه خانم زاغری راتکلیف، در پی توضیح این مسئله است که حتی شدیدترین مجموعه ادعاهای ثابت نشده ایران علیه او، بازداشت و رفتاری که با او میشود را توجیه نمیکند».
جانسون هم تلاش کرد از خود سلب تقصیر کند و گفت آن کسی که باید سرزنش شود حکومت ایران است که خانم زاغری را زندانی کرده است و برای بهرهبرداری سیاسی نباید فقط یک جمله او را مقصر این وضعیت دانست.
نازنین زاغری جاسوسی که ماموریت ویژه داشت
نازنین زاغری یا «پریسا» که سه سال فعالیتش در بیبیسی با پروژههای ضدایرانی همچون زیکزاک تمام شده بود با ورود به موسسه تامسون رویترز همزمان فعالیت جدید ضدایرانی به نام ترینینگ استیشن کلید میزند، این بار نازنین زاغری در موسسهای دیده میشود که همکار سابق وی در بیبیسی یعنی کوین بردین آن را تاسیس کرده است.این فرد که از مدیران باسابقه بیبیسی بوده با تشکیل یک تیم از همکاران سابق خود و با دریافت بودجههای کلان انگلیسی آمریکایی پروژههایی در جهت سیاستهای انگلیسی و خلاف منافع ملت ایران پیاده میکند.
در بخش ایران این موسسه مهمترین پروژه مقابله با انقلاب اسلامی طراحی میشود که با توجه به تجربههای زاغری در برنامههای ضدایرانی مدیریت این بخش به عهده وی گذاشته میشود، رقم بالای فیش حقوق نازنین زاغری در این موسسه در قیاس با حقوق وی در بیبیسی حکایت از اهمیت بالای پروژه دارد که دولت انگلیس این گونه برای آن هزینه میکند. طراحی، برنامهریزی و اجرای سه پروژه به نامهای ایران یک، ایران دو و زنان. کار بر روی ایران از اردن و در جلسهای محرمانه میان «کوین بردن» مدیر ترینینگ استیشن، «محمود عنایت» مدیر اسمال مدیا و خانم «ابوشریف» مدیر منطقهای موسسه آمریکایی اینترنیوز کلید میخورد، هدف تربیت نیرو برای جمعآوری اطلاعات از ایران در پوشش خبرنگار است و هزینه تربیت این نیروها بر عهده آمریکا با موسسهای به نام «یو اسای آی. دی» (USAID) میباشد.
این موسسه مستقیما زیر نظر وزارت خارجه آمریکا است و از طرف سیا فعالیت میکند و پروژههای زیادی علیه ایران در حوزه رسانهای و سایبری علیه ایران اجرا کرده است. افراد شرکتکننده در این دورهها از فعالین رسانه مخالف جمهوری اسلامی انتخاب شدهاند، که از طریق ایمیل دعوت میشوند، تعداد شرکتکنندهها بسیارکم است چرا که قرار است تعداد ویژه با ماموریتهای خاص تربیت شوند، زاغری که به خوبی از ورود به پروژههای امنیتی اطلاع داشته با نام مستعار پریسا فعالیت میکند. او به عنوان مدیر اجرای پروژهها طبق یک سند موسسه ترینینگ استیشن باید این وظایف را انجام دهد؛
- مدیریت برگزاری دورههای ایران
- جذب و بکارگیری نیروی انسانی ایرانی برای اجرای پروژهها
- ارتباط و سازماندهی مربیان و کارآموزان و ارتباطگیری مستقیم با شرکت کنندگان
- مدیریت صفحات وب، انجمنها و وب سایتهای موسسه
دورهها به نام گردش آزاد اطلاعات و به کام فعالیتهای ضدامنیتی در بستر فضای مجازی برگزار میشود. محتوای آموزش کاملا امنیتی و به طوری تنظیم میشود که فرد تربیت شده توان نفوذ به اهداف مورد نظر، جمعآوری اطلاعات پنهان و انتقال امن اطلاعات به خارج از کشور را داشته باشد.
اما این همه آموزش برای جمعآوری چه نوع اطلاعاتی است؟ سناریوسازی و خبرسازی با کمک افرادی چون احمد شهید و عاصمه جهانگیر گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل تا قطعنامهها علیه ایران بیشتر تصویب شوند و مردم ایران نیز بیشتر تحت فشار تحریمها قرار گیرند.
وسوسه زنان نیز پروژه بعدی و مهمترین هدف موسسه ترینینگ استیشن میشود که توسط یکی از نهادهای امنیتی شناسایی و متوقف شده است. پروژهای ویژه با سربرگ وزارت خارجه انگلیس که در طرح آن نوشته شده است باید ضمن شناسایی زنان و دختران ایرانی و تشکیل بانک اطلاعاتی از آنان در پوشش طرحهای استارت آپی به شبکهسازی افراد هم سو با خود بپردازند البته با القای ناکارآمدی نظام و با ایجاد حس مطالبهگری منفی زنان ابزاری علیه حکومت شوند که زاغری از محرمانه و مجرمانه بودن این پروژه اطلاع داشته است.
جالب اینکه جانسون که کشور متبوعش سالهاست به پناهگاهی برای فعالیت رسانهای عناصر ضد انقلاب علیه ایران تبدیل شده و مهمترین پروژههای مقابله با انقلاب اسلامی از سوی مدیران با سابقه بنگاههای خبر پراکنی انگلیس و در داخل این کشور طراحی شده، در دیدار با مقامات کشورمان در تلاش است در این پروندهها جای مدعی و متهم را عوض کنند و مداخلهگری خود در امور داخلی ایران -که جاسوسهای دوتابعیتی دستگیر شده از مصادیق آن است- را به موضوعات حقوق بشری تبدیل کند.