سرویس نقد رسانه پایگاه 598 -
محسن جعفری/ جایزه بهترین فیلم خارجی اسکار نصیب اصغر فرهادی برای
فیلم جدایی نادر از سیمین شد. اما فیلم جدایی نادر از سیمین
با دریافت این جایزه، در داخل کشور با جبهه گیری
های گوناگونی روبه رو شد.
گروهی در تمجید از فیلم چنان مستانه در
مجلات و نشریات دست به قلم شدند که هرگونه نگاهی جز در جهت تمجید از فیلم
را قبول نداشته و آن را محکوم کرده و در ثنای فیلم سخن ها گفتند ، اما در
مقابل آن گروهی دیگر اهدای اینگونه جوایز را با توجه به مضمون و محتوای
فیلم و نشان دادن چهره چرک آلود از جامعه آن را تنها جایزه ای با اهداف
سیاسی دانسته و اظهار داشتند که این جایزه ارزشی هنری ندارد .
اما
آیا فیلم جدایی نادر از سیمین که بنا به گفته کارشناسان که فیلمی از جهت
ساخت و کارگردانی در سطح قابل قبولی است (البته نه الزاماً با مضمون و
محتوای درست) میتواند تعمداً و با آگاهی قبلی با نگاه اپوزیسیونی ساخته شده
باشد ؟ آیا فرهادی با ساخت فیلم نوعی اعتراض به حکومت کرده است ؟ واما
سوال مهمتر آیا غرب با اهمیت دادن به این فیلم می خواهد فرهادی را به مانند
شیرین عبادی که با اهدای جایزه صلح نوبل تبدیل به چهره جهانی شد به یک
چهره سرشناس اپوزیسیونی تبدیل کند؟ درجهت یافتن پاسخ به سوالات بالا چند
نکته را یاد آور میشوم .
1-در سال 2003 که جایزه صلح نوبل به یک
ایرانی رسید تقریباً جریانی ملامتر در داخل کشور از جریان اتفاق افتاده بر
سر مسائل فیلم جدایی نادر از سیمین به وجود آمد . گروهی این جایزه را
افتخاری بی بدیل در تاریخ کشور دانسته و گروهی عنوان میکردند اهدای جایزه
سیاستی در جهت افکار امپریالیستی غرب است . البته که موش دوانی های خانم
عبادی در عرصه بین الملل در زمان فتنه 88 تمام حرف و حدیث ها را پایان داد و
مردم آگاه ایران اهداف پشت پرده جایزه به اصطلاح صلح نوبل را دانستند.
البته با توجه به اینکه در سال 2009 این جایزه نصیب باراک اوباما شد در
حالی که نیروهای اوباما در افغانستان ، عراق و پاکستان دست به جنایت میزدند
هر چه بیشتر مردم ما را آگاه تر به پشت پرده اینگونه جوایز کرد.
2-
و اما در سال 2012 با دیگر غرب در صدد یافتن نیرویی دیگر است . بعد از
موفقیت فیلم فرهادی در جشنواره فیلم فجر که اولین موفقیت این فیلم به همراه
کارگردانش بود با حضور در عرصه جشنواره های بین الملل توانست جوایز بسیاری
را کسب کند اما اخیراً با کسب عنوان بهترین فیلم خارجی گلدن گلوب که پس از
اسکار معتبر ترین جایزه سینمایی است به اسکار نزدیک تر شد . اکنون فیلم و
کارگردانش در جهان معروف و سرشناس هستند و زمینه استفاده ابزاری از فیلم و
کارگردانش مهیا شده است اما آیا فرهادی ، عبادی دیگر است ؟
3-
شیرین عبادی پس از کسب جایزه صلح نوبل به یک چهره سرشناس جهانی تبدیل شد ،
چهره ای که قبل از کسب جایزه فعالیت هایی در جهت اهداف غرب داشت اما با
گرفته نوبل مشروعیت جهانی به عنوان داعیه دار صلح در سطح بین الملل شد و
توانست دامنه فعالیت های خود را گسترش داده و غرب را برای رسیدن به اهداف
خود هرچه بیشتر همراهی کند . اما اصغر فرهادی اصولاً با تمام سیاه نمایی
ها و نشان دادن یک چهره دروغ گو از مردمش در فیلم اش رنگ و بوی اپوزیسیونی
ندارد و میتوان گفت نشانه روی اینبارشان با تمام هزینه هایش بیهوده بوده
است و استفاده زیادی نمیتواند از این فیلم بکند . میتوان گفت شاید به دلیل
نبود جریانی نیرومند و با یک ایدئولوژی قوی برای ضربه زدن به نظام یا بهتر
بگویم به دلیل خالی بودن دستشان برای حمایت از گروه های اپوزیسیون دست به
حمایت از جریان دست چندمی زده اند که شاید خودشان هم بدانند که کار چندان
موثری نیست اما راه دیگری برای احیایی فتنه سبز خود ندارند.
4- ما
نباید با اینگونه جوایز حتی از نوع نوبل تا اسکار که ارمغان زور گویان و
فرصت طلبان و در کمین نشسته گان برای ضربه زدن به نظام که حتی شده از بین
مردم کشور خودمان استفاده ابزاری میکنند چنان کله پا شویم که بعد از اتفاق
تازه متوجه شویم از کجا خورده ایم به گفته رهبری عزیز بصیرت اصلی ترین نیاز
امروز جامعه ماست .