«محمد نهاوندیان» معاون اقتصادی رئیسجمهور در مصاحبه با سیانان گفت: «برجام قابل مذاکره مجدد نیست».
نهاوندیان افزود:«اگر درباره مسائل بینالمللی و منطقهای نگرانی وجود
دارد، این مسائل میتواند موضوع مذاکره میان ایران با کشورهای منطقه یا
اروپا باشد».
آقای نهاوندیان تأکید دارد که برجام قابل مذاکره مجدد نیست. این اظهارنظر
کاملا درست است چون وقتی «هستهای رفت و تحریمها ماند» و دولت ایران در
مقابل یک مشت وعده نسیه، تعهدات خود را نقد و یک طرفه انجام داد، دیگر
دلیلی برای مذاکره مجدد درباره برجام وجود ندارد. مذاکرات برجام به پشتوانه
توانایی هستهای ایران انجام شد و پس از پایان مذاکرات و دستاورد تقریبا
هیچ ایران، مقامات آمریکایی به دفعات اعلام کردند که بدون شلیک یک گلوله،
توان هستهای ایران را از کار انداختیم.
اما نکته قابل تأمل درباره اظهارات اخیر نهاوندیان، اعلام آمادگی درباره مذاکره درخصوص مسائل منطقهای با اروپاییهاست.
کارنامه برجامی اروپا
پیشنهاد تأمل برانگیز نهاوندیان درباره مذاکره با اروپا درباره مسائل
منطقهای و ارسال پالس غلط مذاکره مجدد، در حالی است که اروپا کارنامه قابل
قبولی در موضوع برجام از خود بهجا نگذاشته است.
مقامات دولت تاکنون به دفعات اذعان کردهاند که آمریکا برجام را به صورت
فاحش نقض کرده است. اما کشورهای اروپایی عضو ۱+۵ و همچنین مسئول سیاست
خارجی اتحادیه اروپا تاکنون نهتنها به هیچ عنوان اعتراض ایران نسبت به
نقض برجام از سوی آمریکا را نپذیرفتهاند، بلکه صریحاً از تحریمهای
ضدایرانی هم حمایت کردهاند. برای نمونه، «زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه
آلمان-بهمن ۹۵- در اظهارنظری گستاخانه از رویکرد آمریکا در قبال ایران
حمایت کرده و تحریمهای جدید تصویب شده علیه تهران از طرف واشنگتن را قابل
درک ارزیابی کرد!.کمیسیون مشترک برجام نیز تاکنون حداقل در سه جلسه، شکایت
ایران درخصوص نقض برجام از سوی آمریکا را وارد ندانسته و مدعی شده است که
آمریکا به تعهدات خود در برجام عمل کرده است!
در روزهای اخیر نیز مقامات اروپایی همصدا با ترامپ، در اظهاراتی گستاخانه و
با لحنی طلبکارانه مدعی شدهاند که ایران باید درخصوص توانایی موشکی و
قدرت منطقهای خود پاسخگو باشد و در این زمینه میبایست با مقامات ایرانی
مذاکره کنیم.
اظهارات تأمل برانگیز نهاوندیان درخصوص «زمزمه مذاکرات موشکی و منطقهای»
در حالی است که خسارت محض برجام در مقابل دیدگان همه قرار دارد.اولین تجربه
شکست خورده را میتوان با تسامح به حساباشتباه و بیتجربگی گذاشت. اما
وقتی ریل حرکت به سمت تکرار یک تجربه اشتباه است، دیگر نمیتوان آن را فقط
یک خطا و سادهلوحی دانست.
اروپا حق ندارد
علی اکبر ولایتی رئیسهیئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی در حاشیه دیدار خود با
فرستاده ویژه فرانسه در امور سوریه در جمع خبرنگاران اظهار کرد:
اروپاییها حق ندارند بگویند که برجام را قبول داریم اما باید درخصوص مسائل
منطقهای و موشکی هم با ایران مذاکره داشته باشیم.
به گزارش مهر، ولایتی تصریح کرد: اروپا حق ندارد مذاکره منطقهای و موشکی را مطرح کند.
برجام، نوک کوه یخ
مقامات آمریکایی ظرف ۴ سال اخیر بارها تاکید کردهاند که مذاکرات هستهای
با ایران مانند بازی روبیک است، بازی مکعبی که هر کدام از ۶ مربع (وجه) آن
از ۹ قسمت قابل جابهجایی تشکیل شده و این قسمتها باید به نحوی جابهجا
شوند که هر ۹ قسمت یک مربع- با یک رنگ خاص- کنار هم قرار گیرند. آنها البته
تلاش کردند این جورچین پیچیده را طبق منافع خود سرهم کنند. اما فراتر از
سرانجام مذاکرات که به «برجام» منتهی شد، واقعیت این است که ماجرای هستهای
با همه ابعاد و پیچیدگیهایش تنها یک وجه و یک مربع از مکعب چالش آمریکا و
غرب با ایران است.
برنامه هستهای بهعنوان نماد اعتماد به نفس و اقتدار فنی و پیشرفت ایران، با همه اهمیت، برای غرب آن قدر ارزش ندارد که «خاستگاه» این اعتماد به نفس و جرأت پیشرفت مستقل در میان ملت ایران و ریشه و شاخه و برگ گسترده انقلاب اسلامی در چهارگوشه غرب آسیا. توافق برجام به این معنا - برخلاف برخی خوشگمانیها- پایان ماجرا نیست بلکه شروع آن یا دستکم، مرحلهای جدید از ماجرای بزرگتر تقابل جبهه استکبار با ملت و حاکمیت ماست؛ یا به عبارتی نوک کوه یخ.
«توماس فریدمن» - تیرماه ۹۴ – (قبل از امضای برجام) در نیویورک تایمز نوشت
«توافق پیشرو با ایران یک توافق بدِ - خوب(!) است و به اوباما این امکان
را میدهد تا به کنگره و اسرائیل بگوید این بهترین توافقی است که با یک
غلاف خالی از اسلحه میتوان بهدست آورد». یک سال بعد-۲۱ دی ماه ۹۵- «باراک
اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا در نطق خداحافظی خود در شیکاگو اذعان کرد:
«اگر ۸ سال پیش به شما گفته بودم میتوانیم برنامه هستهای ایران را بدون
شلیک یک گلوله تعطیل کنیم، احتمالا میگفتید بیش از حد بلندپروازانه است
اما با توافق توانستیم».
«هیلاری کلینتون» نیز- مهرماه ۹۵- در بخشی از اولین مناظره خود با
«دونالد ترامپ» درباره سیاست این کشور در قبال ایران گفت:«جانکری که پس از
من وزیر خارجه شد با همراهی اوباما موفق شدند برای برنامه هستهای ایران
سقف تعیین کنند، همه اینها بدون شلیک حتی یک گلوله
اتفاق افتاد».
«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا- دی ماه ۹۵- در یادداشتی تاکید کرد:
«مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و
حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب
نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
مقامات غربی به دنبال آن هستند تا مجددا با ابزار مذاکره و با کمترین
هزینه، محدودیتها و بازرسیهای بیسابقه برجام را دائمی کرده و به خیال
خام خود مسائلی مانند نابودی یا مهار توان موشکی ایران و قدرت منطقهای
کشورمان را نیز به آن اضافه کنند.
نهاوندیان و دری اصفهانی!
در روزهای گذشته، حجتالاسلام محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه از تأیید
محکومیت یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان به جاسوسی خبر داد.
گفته شده که وی با دو سرویس اطلاعاتی بیگانه و یک شرکت مشکوک اقتصادی که
کارویژهاش فروش اطلاعات به سرویسهای بیگانه است در ارتباط بوده و پولهای
کلانی هم دریافت کرده است.
دریاصفهانی به عنوان مسئول امور بانکی تیم مذاکرهکننده هستهای ایران
وارد مذاکرات تخصصی ایران و ۱+۵ شد! یکی از مهمترین اهداف ایران از
مذاکرات هستهای، برداشته شدن محدودیتهای بانکی و بازگشت فرآیند معاملات
با دلار به روال سابق بود. در حقیقت آن بخش از برجام که مربوط به تعهدات
طرف مقابل در حوزه بانکی و مالی است با مشورتها و اعمال نظرات دریاصفهانی
نگارش شده است.
با توجه به نتایج برجام، میتوان دری اصفهانی را یکی از مسببان اصلی دستاورد تقریباً هیچ این توافق نامید.
اما نکته قابل توجه، نحوه ورود دری اصفهانی به تیم مذاکرهکننده هستهای است.
دری اصفهانی در مصاحبهای که از وی در روزنامه دنیای اقتصاد-۱۷مرداد ۹۴-
منتشر شده در پاسخ به این سؤال که چگونه وارد تیم مذاکرهکننده در پرونده
هستهای شدید؟ گفته بود:«ورود من به مذاکرات دو مقطع دارد. بار اول در حدود
یک سال و اندی پیش کمیتهای در نهاد ریاست جمهوری به سرپرستی آقای دکتر
نهاوندیان تشکیل شد که هدف آن انتقال تجارب متخصصان مختلف و مشورت به دولت
درخصوص این پرونده بود.
از من نیز برای حضور در این جلسات دعوت به عمل آمد. متاسفانه در آن مقطع به دلیل سفرهای کاری متعددی که داشتم جلسات کمی را توانستم حاضر شوم. بعد از این جلسات تصمیم بر این شد که علاوه بر کسانی که دارای تخصص و تجربه در زمینه مسائل سیاسی و دیپلماسی هستند، از متخصصان امور بانکی و مالی هم استفاده شود. جناب آقای دکتر سیف هم از من خواستند که در این حوزه به مذاکرهکنندگان کشورمان کمک شود؛ من هم با کمال میل پذیرفتم».بسیاری از کارشناسان، معرفی دری اصفهانی برای حضور در تیم مذاکرهکننده هستهای را یکاشتباه راهبردی از سوی نهاوندیان عنوان کردهاند.
بگذریم از اینکه آقای نهاوندیان بابت ایناشتباه بزرگ، هیچ گاه از مردم
ایران عذرخواهی نکرد. ولیکن انتظار این است که وی درخصوص اظهارنظر درباره
مسائل مهم، کمی بیشتر تأمل کرده و حتیالامکان از اظهارنظر خودداری کند چون
به واقع با توجه به نتیجه معرفی دری اصفهانی، وی دیگر صلاحیت اظهارنظر و
ورود به موارد اینچنینی را ندارد.
نرمال سازی ایران
بنابر اظهارات مقامات ارشد دولت قرار بر این بود که براساس برجام در قبال
ایجاد محدودیت گسترده در توانایی هستهای ایران، تمامی تحریمها در روز
اجرا- دی ماه ۹۴- بالمره لغو شود و نه تعلیق. اما در حال حاضر- نه تنها
تحریمها لغو نشد، بلکه با تصویب طرحهایی همچون «سیاه چاله تحریم» زیرساخت
تحریمهای جدید نیز طراحی شده است!
نکته قابل توجه اینجاست که برخلاف هیاهوی بزک کنندگان برجام، هدف اصلی
آمریکا و کشورهای اروپایی عضو ۱+۵ از امضای برجام، نه لغو تحریمهای
ضدایرانی، بلکه پروژه «نرمالسازی ایران» است.
یکی از اندیشکدههای معروف آمریکا، در زمان ریاست جمهوری «باراک اوباما »-
رئیسجمهور سابق آمریکا- پروژه «نرمال سازی ایران» را پیشنهاد کرد.براساس
این پروژه آمریکا میبایست سلسله اقداماتی را درخصوص ایران اجرا کند.
اولین مورد آن بحث هستهای و از بین بردن دستاوردها و پیشرفت هستهای ما
بود به طوری که مقامات آمریکایی با اجرای برجام تاکید کردند که واشنگتن
توانست بدون شلیک حتی یک گلوله برنامه هستهای ایران را از بین ببرد.
محدودکردن و توقف فعالیتهای موشکی، قطع حمایت ایران از محور مقاومت،
پذیرفتن اینکه ایران نباید قدرت منطقهای باشد، پذیرفتن شروط غرب در مسئله
حقوق بشر و در نهایت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی.
در حقیقت برجام نه به عنوان عاملی برای لغو تحریمها، بلکه نقشه راهی برای
نرمال سازی ایران است. به همین دلیل است که تاکنون تقریبا و تحقیقا هیچ
دستاوردی برای ایران نداشته است.
تحریم نهادهای دولتی
«سیگال مندلکر» معاون وزارت خزانهداری آمریکا در امور اطلاعات مالی و
تروریسم در توضیح استراتژی جدید واشنگتن علیه ایران، گفت این رویکرد بر
مبنای ۴ هدف است.
مندلکر در نشست کمیته امور عمومی اسرائیل-آمریکا (آیپک) با تکرار ادعاهای
بیاساس «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا علیه ایران، این ۴ هدف را
اینگونه توضیح داد: اول خنثیکردن فعالیتهای ثباتزدا و مهار تهاجم ایران
در منطقه و حمایتهایش از گروههای شبهنظامی. این مسئله شامل فعالیتهای
ایران در سوریه، حمایت از حزبالله (در لبنان)، حماس (در غزه) و حشدالشعبی
(در عراق) میشود که اسرائیل را تهدید میکند.دوم ممانعت از رسیدن منابع
مالی به ایران و سپاه پاسداران برای فعالیت در منطقه.سوم مقابله با توانایی
ایران در تهدید کردن آمریکا و متحدانش با استفاده از موشکهای بالستیک و
دیگر جنگافزارهای غیرمتقارن.چهارم مسدود کردن تمامی راههای ایران برای
رسیدن به سلاح هستهای.
معاون وزارت خزانهداری آمریکا در اظهارنظری گستاخانه تاکید کرد که این
نهاد فقط به هدف گرفتن سپاه بسنده نخواهد کرد و ارگانهای دیگر دولتی که
«بیثباتی» را ترویج داده و «از تروریسم حمایت کنند» را نیز هدف تحریم قرار
میدهد.
روزنامه فرانسوی لوموند طی گزارشی بااشاره به برانگیخته شدن مواضع
ضدآمریکایی و غربی ایرانیان به واسطه اعلام مخالفت ترامپ با برجام، نوشت که
ضرورت مقابله با واشنگتن اختلافات داخلی در ایران را از بین برده است.
نقض متن و روح برجام
«سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه گفت: آمریکا روح و متن برجام را از
طریق برداشتن گامهایی خاص نقض کرده است و این در شرایطی است که ایران به
توافق پایبند بوده است.