به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان، سخنان
دو روز پيش سردار سرلشكر محمدعلي جعفري در خصوص تبعات گنجاندن نام سپاه
پاسداران انقلاب اسلامي در فهرست سازمانهاي تروريستي به سرخط اصلي اخبار
رسانههاي دنيا تبديل شد؛ اخطاري كه پس از منتشر شدن اخبار جدي درباره
گنجانده شدن سپاه در ليست گروههاي تروريستي بر اساس قانون «كاتسا» در
راهبرد جامع و تهاجمي امريكا عليه ايران از سوي فرمانده كل سپاه خطاب به
طرف مقابل صورت گرفت. در اين ميان سؤال اصلي اين است كه آيا چنين اقدامي از
طرف امريكاييها محتمل است يا صرفاً براساس برخي لفاظيها صورت ميگيرد.
نكته دوم هم اينجاست كه در صورت عملي شدن چنين اقداماتي چه تبعاتي در
انتظار دو طرف خواهد بود و آيا امريكاييها ميتوانند با كمترين هزينه
اقدامات محدودساز عليه سپاه را تحمل كنند.
فلش اصلي عليه سپاه چيست؟
تروريستي
ناميدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در حقيقت ادامه رويهاي است كه در طول
سالهاي اخير عليه اين نهاد اعمال شده که سه فلش را شامل ميشود. فلش اول
بحث مداخله اين نهاد در توسعه برنامه موشكي ايران و همچنين ادعاي توسعه
بخشهاي نظامي برنامه هستهاي است؛ ادعاهايي كه به طور كلي در قالب پرونده
PMD در آژانس بينالمللي انرژي اتمي گشوده شده بود. اگرچه بخشي از
تحريمهاي هستهاي عليه ايران در قالب برجام رفع شد، اما تحريمهاي موشكي و
تسليحاتي كه عمدتاً نهادهاي مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را هدف
قرار ميدهد تا هشت سال بعد برقرار باقي ميماند.
فلش دوم در
خصوص فعاليتهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به خصوص در سطح منطقه است.
ايالات متحده امريكا در سال 2007 سپاه قدس را وارد ليست فهرست تحريمي خود
كرد و برخي از فرماندهان اين نيرو را در ليست سياه خود قرار داد. اگرچه
تاكنون اين ليست تنها محدود به بخشي از سپاه بوده اما دولت ترامپ قصد دارد
با گسترش آن تمام بخشهاي سپاه به خصوص بخش اقتصادي آن را محدود كند.
امريكاييها
تلاش میکنند با چنين اقدامي بتوانند به طور كامل سپاه را منفعل كرده و از
همكاري ساير بخشهاي اقتصادي با آن جلوگيري كنند؛ روندي كه تاكنون هيچگاه
به نتيجه نرسيده است.
فلش سوم نيز شامل تحريمهاي حقوق بشري
عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ميشود. اين تحريمها اگرچه نمود چنداني
نداشته اما در كنار تحريمهاي موشكي و نظامي تنها محدوديتهايي است كه از
سوي اروپا نيز عليه اين نهاد اعمال ميشود.
امريكا و 30 سال تلاش براي تحريم سپاه
طبق
رويه دولت امريكا دو طبقهبندي كلي براي تشخيص گروههاي تروريستي وجود
دارد؛ طبقهبندي اول كه طبق «قانون مهاجرت و مليت امريكا» انجام ميشود،
گروههايي را تحت عنوان «سازمانهاي تروريستي خارجي» شناسايي ميكند.
طبقهبندي
دوم كه بر مبناي «دستور اجرايي شماره ۱۳۲۲۴» رئيسجمهور انجام ميشود
گروهها، افراد و موجوديتهاي گستردهتري را ميتواند مورد شمول قرار دهد.
مرجع دستور اجرايي ۱۳۲۲۴، وزارت خزانهداري امريكاست كه موظف شده است
دارايي گروههايي كه تحت عنوان گروه تروريستي معرفي ميشوند را مصادره كند،
اين گروهها با نام «گروههاي ويژه تروريستي شناسايي شده جهاني» نيز
شناخته ميشوند. ليست «سازمانهاي تروريستي خارجي» توسط وزارت امور خارجه و
ليست «گروههاي ويژه تروريستي شناسايي شده جهاني» توسط وزارت خزانهداري
تهيه ميشود. هر دو مرجع، فهرستهاي خود را با هماهنگي و مشورت وزارت
دادگستري امريكا نهايي ميكنند.
بر اساس قانون
«كاتسا» كه در تابستان سال جاري و پس از اضافه شدن تحريمهاي روسيه و
كرهشمالي به آن به تصويب كنگره امريكا رسيد و از سوي دولت ترامپ ابلاغ شد،
از وزير خارجه امريكا خواسته است طي يك گزارش اعلام كند «آيا سپاه
پاسداران انقلاب اسلامي ايران واجد شرايط قرارگيري در ليست سازمانهاي
تروريستي خارجي امريكا است؟ يا نه.»
بر اساس اين قانون درخواست
فوق بايد 90 روز پس از اجرايي شدن اين قانون اجرايي و گزارش كاملي در
اينباره به كنگره ارائه شود. در كنار اين بايد يك طرح جامع براي مقابله با
نفوذ منطقهاي ايران تدارك ديده شود، البته دولت امريكا بارها و بارها اين
طرح را مورد بررسي قرار داده و بنا به دلايلي از اجراي آن پشيمان شده است،
به عنوان مثال دولت اوباما چندين بار چنين بحثي را در داخل هيئت حاكمه
امريكا مطرح كرد اما عواقب آن را چنان گسترده ديد كه اين طرح را به بايگاني
سپرد، حتي دولت ترامپ و مقامات امنيت ملي اين كشور نيز با ترديد در
اينباره صحبت ميكنند، البته تلاش امريكا محدود به داخل اين كشور باقي
نماند.
آخرين اقدام در اين زمينه به تلاش وزير خارجه اردن در
نشست نيويورك آذر۱۳۹۴ كه بهمنظور يافتن راهحلي براي پايان بحران سوريه
برگزار شده بود، برميگردد.
در آن نشست
ناصرالجوده، وزير خارجه اردن كه كشورش مسئول تهيه فهرست گروههاي تروريستي
فعال در سوريه و ارائه آن به نشست بود، نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را
نيز در فهرست اين گروهها قرار داد. در آن نشست وقتي الجوده با واكنش و
اعتراض وزير امور خارجه ايران مواجه ميشود، در واكنشي انفعالي با بيان
اينكه «نام سپاه را [هم] نه اردن، بلكه يكي ديگر از كشورهاي حاضر در نشست
ارائه كرده است» خود را تبرئه ميكند.
سردار جعفري در سخنان خود
به اين نكته اشاره كرده است كه امريكا بايد پايگاههاي نظامي خود را از
منطقه جمع كند. اين سخنان سردار جعفري اشاره مستقيمي به اين واقعيت است كه
عملاً تمام نيروهاي امريكا در تيررس نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
قرار دارند و هرگونه تعدي به نيروهاي ايران ميتواند تبعات فراواني را براي
نيروهاي اين كشور داشته باشد.
سخنان سردار
جعفري البته بارها و بارها با تصديق رسانههاي غربي نيز روبهرو شده است،
به عنوان مثال نشريه دويچه وله در ارتباط با تحريم سپاه پاسداران انقلاب
اسلامي مينويسد: «دولت امريكا در عراق و سوريه با نيروهاي وابسته به داعش
مبارزه ميكند. به عنوان نمونه در مبارزه گستردهاي كه عليه داعش در عراق
به راه افتاده است، ردپاي سپاه پاسداران به وضوح ديده ميشود. در عراق،
نيروهاي ارتش اين كشور همراه با پيشمرگههاي كرد، شبهنظاميان شيعه و بسيج
مردمي عراق عمليات وسيعي عليه داعش آغاز كردهاند؛ عملياتي كه توسط نيروي
هوايي امريكا نيز پشتيباني ميشود.
بديهي است
شبهنظاميان شيعه آشكارا از حمايت و همكاري سپاه برخوردارند. ارزيابي سپاه
پاسداران به عنوان يك سازمان تروريستي، عملاً همكاري شبهنظاميان شيعه عراق
با سپاه را نيز شامل ميشود و ميتواند جبهه مبارزه با نيروهاي وابسته به
گروه تروريستي «داعش» و همچنين مبارزه با جهادگرايان افراطي سني مذهب را
تضعيف كند.»
استراتژيستهاي منطقهاي و نظامي واشنگتن اين مسئله
را ميدانند كه سپاه پاسداران نقشي مهم در مبارزه با تروريسم و جريانهاي
راديكال دارد و در صورت عدمحضور نيروهاي وابسته به اين نهاد، منطقه غرب
آسيا به يك بسته انفجاري تبديل خواهد شد كه تروريستها بر آن تسلط پيدا
خواهند كرد.
همچنين نمايندگان كنگره امريكا ميدانند كه تقابل
نظامي با سپاه در منطقه با توجه به قدرت نظامي و مشروعيت مردمي كه اين نهاد
در كشورهاي منطقه دارد، ميتواند چه هزينههاي سنگيني را بر ارتش امريكا
وارد كند، از همين رو طبيعي است كه مقامات نظامي امريكايي اين نكته را در
نظر گيرند كه هرگونه اقدام تحريمي عليه ايران ميتواند هزينههاي سنگيني
براي اين كشور به ارمغان بياورد كه تجربه عراق و افغانستان نشان داده است
به هيچ عنوان امريكاييها توان تحمل آن را ندارند.