خبرآنلاین نوشت:
عجیب بود که عادل فردوسیپور قطع شدن تماس مهمان
تلفنی برنامه خود را به حرکتهای خودجوش ربط داد. عادل این بار برای اینکه
ثابت کند انتخابات فدراسیون فوتبال بدون استقلال اعضای مجمع برگزار میشود
و قطعا کاندیدای مورد نظر وزارت ورزش رای خواهد آورد، سراغ یکی از
کاندیداهای ریاست فدراسیون دوومیدانی رفت تا او تعریف کند که چگونه ریاست
این فدراسیون به گزینه مورد حمایت وزارت ورزش رسیده است. حسین جلالی فردی
بود که میخواست در پربینندهترین برنامه ورزشی ایران از فتحالفتوحات
وزارت ورزش تعریف کند و بگوید که وزارت ورزش چگونه کاندیدای مورد نظرش را
رئیس فدراسیون میکند. او در حال مقدمهچینیها بود و کم کم داشت به اصل
ماجرا نزدیک میشد که یکدفعه تماس تلفنیاش با نود قطع شد و عادل با تعجب
گفت: «تلفن خودجوش قطع شد.»
دیگر همه میدانند که وقتی عادل از لفظ
«خودجوش» استفاده میکند، منظورش حرکتهای برنامهریزی شدهای است که با
اهداف خاص انجام میشوند. اما قطع شدن تماس حسین جلالی اصلا چیزی نبود که
احتیاجی به حرکات خودجوش داشته باشد. نهایت حرفی که حسین جلالی میخواست
بزند این بود که وزارت ورزش به اعضای مجمع هر فدراسیون دستور میدهد تا به
گزینه مورد حمایت وزارتخانه رای بدهند و از آنجا که هیاتهای ورزشی زیر نظر
ادارات کل تربیت بدنی اداره میشوند و ادارات کل هم مستقیما زیر نظر وزارت
ورزش هستند، همه مجبورند به گزینه مورد نظر وزارت ورزش رای بدهند. این
همان حرفی بود که پس از قطع شدن تماس تلفنی، عادل خودش از جلالی نقل کرد و
اجازه نداد قطع شدن تماس، حرف برنامهاش را نیمهتمام بگذارد.
حرف
برنامه دیشب نود این بود که انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال هم قطعا با
دخالت وزارت ورزش برگزار میشود و گزینه وزارتخانه رئیس خواهد شد. شاید نظر
مسئولان وزارت ورزش این باشد که بهتر است چنین چیزی اصلا مطرح نشود، اما
در جامعه ورزشی، چنین فرضیهای حتی اگر وجود نداشته باشد هم جا افتاده. حتی
اگر وزارت ورزش در هیچ کدام از انتخابات دخالت نکند و روسای فدراسیونها
کاملا مستقل انتخاب شده باشند، باز هم جامعه ورزش نمیتواند چنین چیزی را
قبول کند.
کافی است به مصاحبههایی که در مطبوعات چاپ میشوند نگاه
کنید. مصاحبههایی که در مورد استقلال مجامع انجام میشوند، دو حالت بیشتر
ندارند. حالت اول برای افرادی است که خودشان عضو مجمع هستند و حق رای
دارند. این افراد اصرار دارند که وزارت ورزش هیچ دخالتی نمیکند و آنها به
گزینه مورد نظر خود رای میدهند. حالت دوم هم برای افرادی است که بیرون
گود نشستهاند و اتفاقات را رصد میکنند. این افراد اطمینان دارند فقط کسی
رئیس فدراسیون میشود که مورد حمایت وزارت ورزش باشد. آنها نحوه انتخاب
شدن حسین رضازاده، امیرحسین آیتاللهی و خیلی از روسای دیگر را دیدهاند و
دیدهاند که در مجامع آنها تکصدایی بیداد کرده. پس با این حساب صحبت کردن
از دخالت وزارت ورزش در مجامع، موضوعی نیست که کار را به قطع تماس تلفنی
در یک برنامه زنده بکشاند.
البته قطع شدن تماس جلالی واقعا جای تعجب
دارد و دلیلش هنوز مشخص نشده، اما این تماس، تماسی نبود که احتیاجی به قطع
شدن داشته باشد. اینکه وزارت ورزش در تمام انتخابات فدراسیونها دخالت
میکند اصلا نکته پنهانی و قابل کتمانی نیست. حتی قبح آن هم در جامعه ریخته
و همه بدون اینکه خم به ابرو بیاورند، حرف از گزینههای مورد نظر وزارت
ورزش میزنند. حتی چند روز قبل وزیر ورزش انتقاداتی از افرادی کرد که
استقلال مجامع فدراسیونها را زیر سوال میبرند، اما منتقدان، صحبتهای او
را به پشیزی نگرفتند و دوباره حرف خودشان را زدند.
بهایی که مسئولان
دولتی اداره کننده ورزش برای قطع نا به هنگام یک تماس عادی تلفنی دادند.
خواه اگر این قطع ارتباط به دلیل اختلال در شبکه باشد ، خواه قطع تعمدی و
یا حتی ممیزی درون سازمانی صدا و سیما با آنچه در این برنامه زنده
تلویزیونی رخ داد ، حالا دیگر مردم به هیچ وجه باور نخواهند داشت کاندیدای
منتسب به وزارت ورزش تحت هر شرایطی اگر کرسی ریاست را کسب کند ، آرایش
واقعی بوده اند و او به واسطه مدیریت موفق ورزشی خود توانسته است به چنین
جایگاهی برسد.