به گزارش پایگاه 598، کبری آسوپار طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
در همین یک ماه اخیر، حسام الدین آشنا در رزومه توئیتریاش یک توئیت تهدید
آمیز حذف شده دارد و هفت توئیت تهدیدآمیز دیگر که گویا دیگر قصد پاک
کردنشان را ندارد و این تهدیدها قرار است برقرار بماند تا شاید بتواند حافظ
منافع امریکا باشد. او حادثه پلاسکو را بهانه قرار داده و از بازی کردن با
آتش بر حذر میدارد: «درساختمانهای کهنه و سست از بازی با آتش خودداری
کنید؛ چرا که ممکن است یک ساختمان 50 ساله در چند ساعت فرو بریزد.»
این البته اولین بار نیست که آشنا جملات امنیتی و مشکوک مینویسد. ساعتی پس
از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی هم او جملهای نوشت که بعداً پاک کرد:
«امشب عدهای سر آرام بر بالین خواهند گذاشت ولی بی خبر از فردا و پس فردا»
! انتقادات زیاد از این توئیت منجر به حذف زودهنگام آن شد. این بار اما
آشنا رسماً تهدید میکند. تهدیداتی که از مقابله به مثل دولت میگوید؛ اگر
بزنید، ما هم میزنیم. به این جملات آشنا توجه کنید: «مراقب بی احتیاطی
کودکان خود باشید؛ آتشها از یک جرقه آغاز میشود. توهینکنندگان را رام
کنید؛ ممکن است سر داستانپردازیهای دیگر هم باز شود (!) فقط آسیاب به
نوبت نیست؛ ممکن است آتش هم به نوبت باشد.»
و البته این حرفها از دهان و قد و قواره آشنا بزرگتر است و او باید حد
خود را بداند وگرنه به تعبیر امیرالمومنین(ع) هرکس حد خود را نشناخت هلاک
خواهد شد. او بهتر است درباره کتاب و شبکههای اجتماعی حرف بزند و حتی حد
او تلگرام هم نیست که وایبر برای او کافی است!
شاید حسامالدین آشنا متوجه نیست که این تهدیدات صرف نظر از آنکه پذیرش
اشتباه و اتهام را با خود دارد، نوعی اعلام گرو کشی است؛ نوعی دعوت به
اینکه بیایید همه در قبال اشتباهات و جرمها و مفاسد هم ساکت باشیم! این
یعنی دولت یازدهم دغدغهاش برای مبارزه با مفاسد در حد گروکشی سیاسی و
صرفاً برای تخریب رقیب است. این را ما نمیگوییم؛ این گزارهای است که به
شکل یقینی از جملات مشاور فرهنگی رئیسجمهور فهمیده میشود و تمام ادعاهای
شفافیت دولت و ادعای مبارزه با فساد و بی قانونی را بر باد میدهد.
یا مثلاً این جملات دیگر را ببینید: «به مالکان و ساکنان ساختمانهای با
نمای شیشهای توصیه میشود از سنگ پرانی به دیگران خودداری کنند.
ساختمانها و ساختارها همیشه به صورت عمودی و درخود فرونمیریزد گاهی به
ساختمانهای مجاور هم خسارات جدی وارد میشود.» اینها بیشتر به یک انتحار
میماند؛ یعنی دولت ضعفها و ایرادات خود را پذیرفته، اما منتقدین را دعوت
به سکوت میکند با این تهدید که اگر ما بشکنیم، شما هم میشکنید یا شما را
هم با خود به سقوط خواهیم برد!
دولت احساس خطر کرده است. باید دید کدام بخش دولت دارد دچار فروریزی میشود
که برای دولت در برابر آن امکان دفاع از خود نیست و تنها راه چاره را در
تهدید دیده است.
شاید یک روز سوال بود که چرا مشاور فرهنگی رئیسجمهور یک شخصیت امنیتی است؛
ولی حالا که مسئولیت تهدید کردن دیگران بر عهده او قرار داده شده، به نظر
میرسد انتخاب یک چهره امنیتی برای دادن مشاوره فرهنگی به حسن روحانی چندان
هم بی دلیل و بی فکر انجام نشده است. در پوشش عنوان «مشاور فرهنگی» بگم
بگم کردنها و تهدید دیگران پیش برده میشود.