به گزارش پایگاه 598، روزنامه «رسالت» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:
انقلاب اسلامی سرمایه مؤمنین ایران و جهان برای
رسیدن به قلههای فلاح و رستگاری در دنیا و آخرت است. همه هدف امام (ره) از
پدیداری انقلاب اسلامی، حاکمیت دین در ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی،
فرهنگی ونظامی بود. دین با قرائت پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین (ع)
مرزبندی مشخصی با دیگر نحلههای فکری و ایدئولوژیک در عصر ما دارد. آن را
باید شناخت و کارآمدی آن را در پدیداری و مانایی انقلاب اسلامی دید. انقلاب
،کشور را از منجلاب بدبختی و تبهکاری و وابستگی به بیگانگان نجات داد و هر
روز چشمهای از چشمههای نور و معرفت الهی در حیات طیبه به ما نشان می
دهد.شکل گیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب گامی به سوی تجهیز انقلاب به
تواناییهایی است که بالقوه در نظام الهی وجود دارد و بهرهبرداری از آن
برای حل مشکلات موجود و مسائل پیش روست.
شکل گیری چنین جبههای به لحاظ سازمانی و گفتمانی ملزوماتی دارد که باید
حتما در مسیر تکاملی آن دیده شود. هدف از چنین جبههای وحدت سازمانی نیست.
چون هر فرد و گروه و حزب در وادی اصولگرایی در حکم یک پیشران به سوی اهداف
انقلاب و یک ظرفیت برای کمک به بسط ید رهبری است. این ظرفیتها باید حفظ
شود، اما حفظ آنها نباید به اقتدار و همگرایی وحدت اصولگرایان آسیب برساند.
لذا نیاز به یک مدل هندسی داریم که هیچ حزب، گروه و فرد حقیقی تاثیرگذار
در خیمه اصولگرایی از دایره جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بیرون
نماند.
همچنین در ترسیم مدل ریاضی این جبهه این دقت باید صورت گیرد که هیچ عددی از
اعداد و اضلاع و اکناف و اطراف اصولگرایی از سرجمع اتحاد و همگرایی این
جریان وسیع در کشور کم نشود . شاید این یک رویای دست نایافتنی باشد، اما
عقلانیت سیاسی حکم می کند که این راه، یک راه اجتنابناپذیر است و گریزی از
آن نیست.
حتی جبهه مردمی نیروهای انقلاب باید طمع کنند سربازگیری از حریف را هم در
دستور کار خود قرار دهند چرا که گفتمان اصولگرایی به گونهای است که می
تواند تمامی علاقهمندان به انقلاب و نظام را در بر گیرد و در جبهه رقیب کم
نیستند افراد واحزاب و گروههایی که دل در گرو انقلاب دارند.
اولین سد راه در این طی طریق، خودمان هستیم. ما باید از خودمان برخیزیم و با جهاد اکبر و جهاد کبیر از این معرکه، پیروز بیرون بیاییم.
امروز همه به این درک سیاسی رسیدهاند که اختلاف بین نیروهای مؤمن به
انقلاب به صلاح کشور نیست. کشور به اتحاد نیروهای انقلاب و پای کار و با
انگیزه نیاز دارد. هر حرکتی که در حوزه سیاسی شکل بگیرد باید درست در برابر
حرکت دشمن باشد نه دوست. این حرکت لزوما باید در مسیر واحد باشد.
امروز ما در آغاز راه هستیم و باید به این سوال پاسخ دهیم که کجا ایستادهایم؟
دشمن کجاست؟ کافی است عزم کنیم درست در نقطه مقابل دشمن حرکت کنیم. امروز نیروهای انقلاب چند تکلیف بر زمین مانده دارند:
1- نوسازی، انسجام و توسعه تشکیلات و ظرفیت سازی در بین نیروهای ارزشی.
2- برندسازی و تلاش در جهت حفظ و ارتقاء سرمایه ا جتماعی خود در طیف وسیع نیروهای انقلاب اسلامی.
3- بهرهگیری از شیوههای نوین ارتباطات به ویژه حضور نیرومند در فضای مجازی.
4- بصیرت افزایی و پرهیز از هرگونه برخورد کاهنده و درک درست از توطئه های
آمریکا با تکیه درست بر گردش صحیح و سریع اطلاعات بین نیروهای انقلاب
اسلامی.
5- طراحی پیامنو، تامین و تولید محتوا برای رسانههای مکتوب و دیجیتالی.
با اعلام موجودیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب، افراد حقیقی و حقوقی زیادی با
اسم و مشخصات شفاف به این جبهه پیوستند. این پیوستگی در یک حرکت ملموس
گفتمانی باید خود را نشان دهد و هر یک از اشخاص حقیقی و حقوقی باید مسئولیت
پیشبرد اهداف جبهه را "اعمالی" نه "اعلامی" بپذیرند. این پذیرش باید در
عمل آثار وجودی خود را نشان دهد.
ظهور جوانان و نوجوانان در این جبهه تعیین کننده است. مهندسی ارتباط آنان با جبهه مردمی نیروهای انقلاب یک تکلیف روشن است که اگر زمین بماند جبهه راه به جایی نمی برد. نگاه جوانان در مساجد، هیئتهای مذهبی، مراکز فرهنگی و سازمانهای مردم نهاد، حوزههای علمیه، مدارس و دانشگاهها و ... به جبهه این است که باید به این سوال درست پاسخ دهیم که ارتباط با جوانان چگونه و با چه مکانیزمی شکل می گیرد. آیا طراحی پیامهای جبهه و تولید محتوا در فضای حقیقی و مجازی آن قدر جاذبه دارد که این ارتباط شکل بگیرد؟
اکنون وقت بیداری و کار است هرکس در اندازه توان خود باید مسئولیت پیشبرد جبهه را به عهده گیرد. این اصل را نباید فراموش کنیم که حضور هیچ کس در جبهه جا را برای دیگر کسان تنگ نمی کند و هرکس جایگاه خود را دارد. جبهه مردمی نیروهای انقلاب یک پدیده نوظهور در تعمیق گفتمان انقلاب اسلامی است. باید به آن خوشامد گفت و در تقویت آن کوشید.
محمدکاظم انبارلویی