به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، سید جواد ابطحی نماینده مردم خمینیشهر در مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در جمع مردم این شهر که توسط خبرگزاری فارس پوشش خبری داده شده و در مورخه 11/ 10/ 95 انعکاس عمومی یافت به نکاتی در باره فضای سیاسی کشور اشاره کرده بودند که یکی از سخنان ایشان در باره نظریه جدید هاشمی رفسنجانی در باب حکومت جمهوری اسلامی بود که در اینجا عین آنرا آورده و در ادامه نکاتی را بیان خواهیم کرد.
سید جواد ابطحی در این باره می گوید: نظریه هاشمی رفسنجانی برای انتخابات سال آینده است که اعلام کند دیگر حکومت دینی نمیخواهیم و حکومت دینی جامعه ما به حکومت مسلمانان و مشابه کشورهای مالزِی و ترکیه تبدیل شود و فقط حاکمان ما مسلمان باشند.
البته شروعکننده این نظریه فائزه هاشمی است که اعلام کرد به حکومت دینی اعتقادی نداریم و آقای هاشمی و خانوادهاش به دنبال پیدا کردن این نظریه در انتخابات سال آینده هستند و اینکه حجاب و بیحجابی در جامعه آزاد باشد .
در باب سخنان یاد شده به موارد زیر می توان اشاره کرد :
* بیان چنین ادعایی در باره هاشمی رفسنجانی آنهم از سوی یک نماینده مجلس که دسترسی بیشتری نسبت به مردم عادی به اطلاعات و دیدگاه اشخاص دارد قطعا ادعایی بدور واقعیات سیاسی در باره هاشمی نیست .
* با در نظر گرفتن سوابقی که از هاشمی و فرزندانش در طول دوران انقلاب اسلامی داشته ایم و با در نظر گرفتن مواضع فائزه هاشمی در فتنه 88 که در باره پدرش بیان داشته بود این ادعا نمی تواند کلا غیر واقعی قلمداد گردد.
* برخی موضوعات و سوابق سیاسی کشور در باره هاشمی قطعا ما را به صحت اظهارات ابطحی رهنمون می سازد مانند :
1- تمایل شدید هاشمی به غرب و بکار گیری تحصیلکردگان غرب در دولت سازندگی .
2- توجه به اظهارات سید حمید روحانی: ریشه اندیشه هاشمی رفسنجانی در جریان حرکت ملی شدن صنعت نفت بسته شد و مشاهده میکنید که وی انسانی متولّن بوده و تا توانسته با جو حرکت کرده و تابع جو بوده است. هنگامی که جو میپسندد حرکت مسلحانه باشد از حرکتهای مسلحانه که برخلاف رای و نظر ایشان بود حمایت میکرد و بودجه بیت المال را هزینه این امر میکرد و زمانی دیگر به گونه ای دیگر. هاشمی رفسنجانی اصولا خط امام را نپذیرفت، کروبی نیز به همین مشکل دچار شد، در مصاحبه ای که در کتاب «هاشمی بدون روتوش» میخوانید از وی سئوال میشود آیا امام در سال ۴۱ قصد براندازی رژیم شاه را داشتند؟ که وی میگوید چنانچه شاه امام را میپذیرفت امام کوتاه می آمدند و این در حالی است که واقعیت امر خلاف این مسئله را نشان میدهد؛ بنابراین مشاهده میکنید هاشمی از یک سو اندیشه امام را درک نکرده و از سوی دیگر ولایت را قبول نداشته برای همین پیشنهاد حذف شعار مرگ بر آمریکا و برقراری جریان مذاکره را به امام داده است. اندیشه سیاسی این فرد(هاشمی) به قدری پایین است که عنوان میکند مگر چین، روسیه و آمریکا چه تفاوتی با هم دارند که باید با چین و روسیه ارتباط داشته باشیم و با آمریکا خیر؟ معتقدم هاشمی رفسنجانی از آغاز به امام اعتقاد نداشته و راه امام را درک نکرده و امروز نیز این گونه است و ولایت فقیه را قبول ندارد( قاصد نیوز – 17/8/94 – کدخبر 7060)
3 - ادعای کریمی قدوسی در باره هاشمی و رهبری : کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی گفت:روزی آیت الله اعلم الهدی به بنده پیغام دادند که باتعدادی از نمایندگان جلسه ای در دفتر ایشان داشته باشیم/ بنده با حضور شش نفر از نمایندگان خراسان خدمت ایشان رسیدیم، آیت الله اعلم الهدی در ابتدای جلسه گفتند: بنده(آیت الله اعلم الهدی) رفتم خدمت مقام معظم رهبری در مشهد و به معظم له عرض کردم: من در یکی از سخنرانی هایم در مشهد خطاب به آقای هاشمی اینگونه گفتم: آقای هاشمی شما که ذیل آن نامه سرگشاده ای که به مقام معظم رهبری نوشتید خود را دوست و همسنگر دیروز و امروز و فردای معظم له قلمداد کردید،چرا نامه را با این ادبیات و اینگونه نوشتید؟
آقای علم الهدی ادامه داد: بعد از بیانات من، مقام معظم رهبری فرمودند: "آقای اعلم الهدی چرا به مردم گفته اید آقای هاشمی دوست و همسنگر من است، آقای هاشمی دیروزش شاید، امروزش دیگر همسنگر من نیست" ( پایگاه خبری – تحلیلی اطلاعات روز- 5 فروردین 1395 - کد مطلب13506 )
4- مانور
تجمل هاشمی در سال 68 درست چند ماه پس از رحلت امام راحل (ع): الگو های توسعه اقتصادی که موسسات بین المللی برای ایران تجویز
نمودند در واقع یکی از راههای نفوذ نرم افزاری آمریکا در کشورهای مستقل
محسوب می شد. پس از آنکه بیش از 10 سال جنگ سخت افزاری آمریکا علیه ایران که
توسط ایادی وی بر جمهوری اسلامی تحمیل گردید؛ نتوانست انقلاب اسلامی را از مسیر
خود بازدارد؛ استکبار جهانی این بار با استفاده از بستر موجود درکشور یعنی نیاز به
سازندگی ویرانی های ناشی از جنگ وتوسعه کشور و حضور گسترده تکنوکرات ها در ارکان
دولت با نفوذ نرم افزاری از راه توسعه اقتصادی و پیاده سازی ملزومات و پیوست های
فرهنگی سیاسی آن در ایران به میدان آمد. این الگوها در
عمل با استقراض زیاد از بانک جهانی والگو های توسعه برونزا وابستگی اقتصادی
کشور را به غرب بیشتر نموده و روند استحاله تدریجی فرهنگی سیاسی در ایران را آغاز
می نمود. چرا که الگوی توسعه اقتصادی غربی به همراه خود الگوی مصرفی خاص، سبک
زندگی خاص و حتی تغییر در باورهای اعتقادی وسیاسی را به همراه داشت. اظهارات و
مواضع رئیس دولت سازندگی نیز موید همین مطلب است.
در همین راستا هاشمی رفسنجانی در18 آبان 1368در خطبه نماز جمعه معروف خود که بعدها به خطبه مانور تجمل معروف شد بیان داشت:« اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویش مسلکانه وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. زمان آن رسیده که مسئولین ما به "مانور تجمل" روی آورند. از امروز به خاطر اسلام و انقلاب مسئولین وظیفه دارند مرتب و باوقار باشند. هرچند ما فقیر باشیم و اقتصادمان به سامان نباشد اما برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیر مسلمان "ملتی مفلوک" جلوه نکنیم لازم است تا "جلوه هایی از تجمل" در چهره کشور و مسئولین حاکمیتی رویت شود. شروع این کار را در دولت خود با انتقال دولت به کاخ سعدآباد و دکورهای چندمیلیونی برای وزارتخانه ها آغاز کرد. بعد از آن کاخ های شاه معدوم یک به یک به تصرف دولتی ها درآمد. یا در جایی دیگر رسما اظهار شد که «ایرادی ندارد اگر عدهای زیر چرخهای توسعه لِه شوند.» همین اظهارات و پیگیری عملی این سیاست ها توسط دولت سازندگی سبب گردید تا فرهنگ مصرفگرایی و تجمل در جامعه پررنگ شود، اختلاف طبقاتی زیادتر شده و به موازات این وضعیت، اوضاع اقتصادی کشور نیز به دلیل تورم شدید و شکست طرحهای دولت در حوزه اقتصاد به وخامت گرایید که بیشترین فشار را بر گروههای کمدرآمد و مستضعف جامعه وارد میکرد. بدین ترتیب، اقشاری که در دههی 1360 صاحبان اصلی انقلاب بودند در زیر چرخدندههای توسعه و سازندگی مورد نظر دولت هاشمی له شدند و به حاشیه رفتند. در آن دوران تکنوکرات ها با استفاده از فرصت های ناشی از رابطه قدرت - ثروت، منتعم شدند و ثروت متراکمی را برای خودشان به وجود آوردند و چون می دانستند که منشا این ثروت، قدرت دولتی است، کوشیدند که روند توسعه اقتصادی در کشور ادامه یافته وتفکرات غلط خود را به دولت سازندگی تلقین می نمودند.
هاشمی در جایی دیگر در راستای تئوریزه کردن
و تطهیر جامعه طبقاتی وجود اختلاف طبقاتی را در اسلام طبیعی دانسته و در یکی از
سخنرانی های دهه 70 خود گفته بود: « برای تحقق احکام خمس و زکات باید در جامعه
حتما هم ثروتمند و هم فقیر و به عبارت دیگر اختلاف طبقاتی باشد. ( خبرگزاری تسنیم
– 21 دی 1394 – شناسه خبر 968246 )»
5 - در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری دوران هاشمی و اصلاحات که در غربگرا بودنشان تردیدی وجود ندارد : ایده تشکیل مرکز تحقیقات استراتژیک، زمانی شکل گرفت که اکبر هاشمی رفسنجانی سکاندار دولت جمهوری اسلامی ایران بود، اما این مرکز به دلیل در برداشتن اعضایی که در حقیقت در زمره منتقدان دولت وقت بودند، چندان مورد توجه رئیس جمهور نبود. همزمان با قدرت گرفتن جناح راست در مجلس سوم و فشار روی دولت هاشمی و به تبع آن کنار زدن عناصر اصلی طیف چپ از پستهای کلیدی دولت، سرانجام در بین سالهای 66 تا 67 مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری تاسیس شد و با حکم هاشمی رفسنجانی موسوی خوئینیها به عنوان اولین رییس این مرکز انتخاب و با انتخاب وی چهرههایی مانند عباس عبدی، سعید حجاریان، محسن کدیور و ... در معاونت های مختلف این مرکز فعال شدند؛ این روند اما در پشت صحنه، نفوذ تئوریسینی کم حاشیه یعنی دکتر حسین بشیریه را به همراه داشت که در سال 1361 با دكتراى «تئورى سياسى» از دانشگاه ليورپول انگلستان به تهران آمد و در مرکز ترجمه تئوریهای «دموکراتیزاسیون» برای گذار از سنت به مدرنیته به تحقیق نشست.از دل مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، زمستان 1374 «حلقه آئین» شکل گرفت که سیدمحمد خاتمی و سعید حجاریان در مرکزیت آن قرار داشتند و کادر رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مانند نبوی، تاجزاده، و آرمین در کنار هادی خانیکی، عباس عبدی، محمدتقی فاضل میبدی و محسن کدیور طیف اکثریت آن را تشکیل میدادند. آنان سال 1375 در زمره اعضاء کادر مرکزی ستاد انتخاباتیِ خاتمی با شعار «او آمد، پرده و پر بگشایید» درآمدند ( خبرگزاری مهر – 7 مهر 1392).
ترکیب افرادی که این مرکز را تشکیل دادند کسانی بودند که غرب و غرب گرایی ایده و آمال زندگیشان بوده و هریک از ایشان در دوره های سازندگی و اصلاحات تلاش های زیادی را در نهادینه کردن سکولاریسم ، جدایی دین از سیاست ، حذف نمادهای دینی و انقلابی از فرهنگ مردم ، تشکیک و تردید در اصول اسلامی – شیعی و فرهنگ اصیل مردم از طریق تالیف و تدوین کتب و جزوات و مقاله های مختلف در رسانه ها و روزنامه های زنجیره ای بعمل آورده و در نهایت نیز با فتنه گران بر اندازی در فتنه های 78 و 88 به روی نظام اسلامی شمشیر کشیدند ایشان شاگردان مکتب نیاورانی بودند که هاشمی در تاسیس و ادامه حیات آن نقشی بسزا داشته است.
6 - نقش فرزندان در مدیریت کردن هاشمی رفسنجانی : در باره فرزندان هاشمی رفسنجانی یا آقازاده های 5 گانه که هریک در گوشه ای از این آب و خاک خبر ساز سیاسی جمهوری اسلامی می شوند سخنان زیادی رفته است . فاطمه / محسن / مهدی / یاسر/ فائزه کسانی هستند که در بزنگاه های سیاسی انقلاب به همراه مادر خویش هریک به سهم خود جای پایی به جد و یا طنز در عالم سیاست ایران گذارده اند که بیان آن در حوصله این نوشتار نیست اما نکته ای که می توان در این باره اشاره کرد نقشی است که فرزندان هاشمی در زاویه پیدا کردن هاشمی با نظام اسلامی پیدا کرده است بگونه ای که برابر برخی اظهارات هاشمی در جریان فتنه 88 نیز نامه ای در حمایت از انقلاب می نویسد لاکن فرزندان وی از اینکار جلوگیری می کنند . در هر صورت چه هاشمی تحت سیطره و تاثیر فرزندانش باشد یا فرزندانش در سایه جایگاه پدر حرف شنوی او باشند موضوع بصیرتی که رهبری در باره آن فرمودند شاخصی است که باید هاشمی را با آن سنجید که آیا وی در این رابطه در کدام طیف قرار می گیرد ؟کسی که درتمام مراحل انقلاب اسلامی حضور موثر داشته و از محرمانه ترین اخبار جمهوری اسلامی با اطلاع بوده است می توان او را نااگه دانست ؟. حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب، در دیدار جمعی از مداحان و ذاکرا با انتقاد شدید از کسانی که روزگار و دنیای فردا را دنیای مذاکره می دانند و نه موشک خاطرنشان کردند: روزگار، روزگار همه چیز است وگرنه به راحتی و به صراحت حق ملت را خواهند خورد. ایشان افزودند: اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسئله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است (بیانات رهبرانقلاب در دیدار با جمعی از مداحان اهل بیت(ع)- 11 فروردین 1395 )
7- در ششمین مورد به یکی دیگر از سخنان و مواضع هاشمی از زبان دکتر زاکانی می پردازیم که روحیاتی از وی را نشان می دهد که با سخنان سید جواد ابطحی نماینده خمینی شهر در مجلس همخوانی بیشتری دارد زاکانی :من گفتم نخستین اشکال آقای هاشمی این است که خودش را «حق» میداند و همه چیز را با خود میسنجد! و در هر مقطعی که قرار میگیرد به فراخور آن مقطع نکاتی را مطرح میکند که نفع خودش را شامل میشود، مثلاً سال 79 یکی از تشکل ها دو دیدار با وی داشتند که وی با صراحت گفته بود: من یک فرق با رهبری دارم من قائلم انتخابات محدود و کنترل شده باشد و آدمها را حساب شده از صندوق بیرون بیاوریم! اما رهبری قائلند که انتخابات با حضور گسترده مردم باشد و هر چه مردم میگویند، توجه شود. زاکانی گفت: البته نظام جمهوری اسلامی هیچگاه اجازه نداده که این ایده خطرناک آقای هاشمی عملی شود و هر آنچه در انتخابات اعلام شده آرای مردم بوده است و همواره تلاش نظام این بوده که انتخابات با مشارکت حداکثری مردم برگزار شود( فارس – 12 آبان 1394 – کد خبر :490129)
این سخنان آیا رفتن به راه نوعی دیکتاتوری سیاسی که در آن انتخابات بیشتر مهندسی شده بوده و مردم نیز نقشی تشریفاتی دارند .
8- رفتار و سخنان برخی سیاستمداران و دولتمردان کشور در باره هاشمی و همچنین خود هاشمی در باره موضوعاتی مانند :مادام العمری یا تمدید دوره ریاست جمهوری هاشمی ، اظهار نظر هاشمی در باره قدرت نظامی و رابطه آن با فناوری و پیشرفت و نامه های بدون سلام و والسلامش به رهبری و هماهنگی مواض اصلاح طلبان و کشورهای غربی بخصوص آمریکا ، نماز جمعه معروف فتنه 88 هاشمی و همچنین مواضع و سخنان مهدی هاشمی بعنوان رابط بین هاشمی و آمریکا و نامه یکی از سران فتنه و هاشمی به رئیس جمهور آمریکا در استمرار تحریم ها و فشار به ملت ایران و مواردی بسیار از این دستهم می تواند ما را در رسیدن به درکی درست در باره ادعای سید جواد ابطحی در باره نظرات هاشمی در انتخابات سال آتی ریاست جمهوری رهنمون سازد که براستی باید در اعتقاد هاشمی به نظام حکومتی دینی تردید نزدیک به یقین را روا داشت.
در مجموع بازهم می توان از لابلای مطالب موجود در رسانه
ها و فضای مجازی به موارد بیشتری هم دست یافت لاکن در نتیجه گیری این نوشتار باید
گفت که با در نظر گرفتن کهولت سن هاشمی رفسنجانی و جایگاه سیاسی متزلزلی که بدلیل
حمایت از فرزندان مجرم و فتنه گر خویش و همچنین روابط نزدیکی که اصلاح طلبان این فرزندان خلف و سرمایه های
غرب و بخصوص آمریکا در میان مردم داشته است شاید بزرگترین هدف و فلسفه سیاسی هاشمی
در این سن این باشد که مانند "امیر
کبیر " کتابش
که برایش اشک ها ریخته است به نوعی خود را در تاریخ انقلاب اسلامی ناجی ایران
معرفی نماید.
نجات بخشی که در عین ملبس بودن به لباس روحانیت مانند امیر کبیر در
سر سلسله افکارش : علوم و فنون غربی و استفاده از مستشاران غربی کاستن
از نفوذ علما و روحانیون و جلوگیری از تعزیه خوانی اهمیت زیادی دارد . اتاق فکری
که هاشمی در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و بعد در مجمع تشخیص مصلحت
نظام بوجود آورد را شاید بتوان نتایج آنرا
در مروجان مکتب نیاوران دید که با بررسی این نحله سیاسی – فکری می توان به صحت سخنان سید جواد ابطحی دست
یافت و فقط محلی برای طرح نهایی خود می خواهد که انتخابات 96 بهترین و شاید آخرین فرصت
برای هاشمی رفسنجانی در عرصه سیاست باشد.
*رضا احمد زاده