1.ریشهها:
مشخصاً داشتن روزی به نام روز عشق و برای ترویج و ابراز آن هیچ ایرادی
نداشته و اتفاقاً کار خوبی است. اما برای اینکه یک رسم در یک کشور فراگیر
شود باید ارتباط مستقیمی با فرهنگ و اعتقادات آن کشور داشته باشد. روزهای
خاص هر کشور یادآور گذشته، افتخارات پدران یا بزرگان دینی آنهاست .
تاریخچهای که خاطرهی آن برای نسلهای بعد غرورآفرین است و احساسات آنها
را بر میانگیزاند. اما کشته شدن یک کشیش مسیحی چقدر با فرهنگ و دین ما
ارتباط دارد؟ چقدر احساسات ما را بر میانگیزاند؟ وقتی خود مقامات کلیسا
راضی به پذیرش آیین لوپرکالیا نشده و آن را با ولنتاین جایگزین کرده و به
این روز هویت مستقل و دینی دادند چرا ما نباید دنبال هویت مستقل باشیم و
روزی را به نام روز محبت نامگذای کنیم که با فرهنگ و عقاید ما ارتباط داشته
باشد؟
2.طرفداران و برگزارکنندگان:
ما پیرو آیینی هستیم که ارزش زیادی برای «عرف» قائل است. گاهی اوقاتی کاری
که فینفسه بدون اشکال است به خاطر ویژگیهای منفی انجام دهندگان آن ممنوع
میشود. اینکه چه کسانی و با چه هدفی عملی را انجام میدهند و ما با
دنباله روی از آنها شبیهشان میشویم از مهمترین عواملیست که باید به آن
توجه شود. همانطور که مشخص است برگزارکنندگان روز ولنتاین در کشورهای
غربی اغلب دختر و پسرهای جوانی هستند که حرمتی برای نهاد خانواده قائل
نبوده و به بیبند و باری اخلاقی معروفند. در کشور خودمان هم این روز بیشتر
برای عشقهای قبل ازدواج رایج است. خوب است کمی با خودمان فکر کنیم چرا
باید دنباله رو رسوماتی باشیم که اغلب مربوط به روابط ناسالم قبل از ازدواج
بوده و همه آن را به این ویژگی میشناسند؟ چرا باید با این کار خود را
شبیه کسانی کنیم که واقعاً در فکر و عمل شبیهشان نیستیم؟
3.رسم و رسومات:
انواع نمادهای کبوتر و مرغ عشق قلب تیرخورده که نشانهی کیوپید یا الههی
عشق است، گلرز، شکلات، روبان قرمز و ... از نمادهای ولنتاین به حساب
میآید. پست کردن کارت تبریک ولنتاین به صورت ناشناس، هدیه دادن شکلاتهای
گران قیمت مخصوص با تزئینات خرسها و قلبهای قرمز عروسکی هم از رسومات این
روز است. اما جدا از اینکه هدیههای این روز به همین اقلام محدود نشده و
بیشتر حالت تجملاتی تشریفاتی به خود گرفته هیچ دلیلی وجود ندارد که این
کارهای خاص نماد عشق باشد و همه برای نشاندادن محبتشان از آنها پیروی
کنند. جالب اینجاست که در خود کشورهای اروپایی هم گروههایی به نام «آنتی
ولنتاین» وجود دارند که مخالف کانالیزه کردن شیوه محبت با نمادهای محدودی
چون شکلات و قلب و... هستند. آنها معتقدند این کار آزادی را از آنها
میگیرد و بهعلاوه مصرفگرایی شدید و سواستفادههای تجاری شرکتهای مختلف
به بهانهی این روز را مورد نقد قرار میدهند. حالا آیا بهترین تصمیم
گیرنده برای تعیین نوع ابراز محبت هرکس خود آن شخص است یا رسوماتی که هیچ
فلسفهی روشنی پشت آنها نیست؟