به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، به دنبال اعلام برنامه مناظره حجت الاسلام علی کشوری با دکتر بهزاد قره یاضی رئیس تحقیقات و فناوری سازمان برنامه و بودجه در حاشیه نمایشگاه مطبوعات با موضوع بررسی ابعاد امنیتی، علمی محصولات تراریخته این مناظره به علت عدم حضور آقای قره یاضی برگزار نگردید.
این برنامه که به منظور مناظره حجت الاسلام علی کشوری و دکتر بهزاد قره یاضی رئیس تحقیقات و فناوری سازمان برنامه و بودجه تنظیم شده بود؛ که با استنکاف دکتر بهزاد قره یاضی برای حضور در محل مناظره ؛ حجت الاسلام علی کشوری به تبیین برخی از اشکالات پروژه خطرناک تجاری سازی تراریخته ها پرداختند که متن آن در ادامه می آید.
مجری: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین
با عرض سلام و خیر مقدم خدمت شما حضار محترم و همچنین حضرت حجت الاسلام والمسلمین کشوری، دبیر محترم شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در مناظره با موضوع بررسی ابعاد محصولات دستکاریشده ژنتیک یا تراریخته. طبق برنامهریزیای که انجام شده است، برنامه را به طور رسمی آغاز میکنیم تا انشاءالله دکتر قرهیاضی هم تشریف بیاورند. چون مناظره است در مرحله اول به صورت دو زمان 15 دقیقهای در خدمت دوستان هستیم تا توضیحاتی را خدمت حضار بدهند و سپس مجدداً در خدمت دوستان خواهیم بود؛ فقط خواهش میکنم طبق برنامهریزی و زمانی که به دوستان اختصاص دارد، انشاءالله توضیحات ارائه شود. در خدمت حضار محترم نیز خواهیم بود.
حجت الاسلام کشوری: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
قبل از اینکه بنده، پنج نکته، استدلال و شاهد مهم را در مورد مسأله بسیار خطرناک تراریختهها - که بنده در گفتگوی ماههای گذشته عرض کردم که تجاریسازی تراریختهها، خطرناکترین حکم توسعه در 70 سال گذشته است - خدمت برادران و خواهران عزیز در جلسه عرض کنم، لازم میدانم مقدمهای را مطرح کنم.
انگیزه ورود ما به بحث تراریختهها، مسأله برنامه ششم کشور بود. مطلعین استحضار دارند که محصولات تراریخته - بدون برچسب و با حالت بسیار مشکوکی بدون آنکه در این قضیه، دانستن حق مردم باشد - حدود 10 سال است که در بازار ایران وجود دارد. متأسفانه تاجرانی نیز در این موضوع ورود پیدا کردهاند و سلامت مردم را با واردات مسأله تراریخته به بازی گرفتهاند. ما این فرآیند را به صورت غیر علنی و غیر آشکار، تحت نظر و رصد داشتیم. منتهی داستانی پیش آمد و به ناگاه تصمیم گرفته شد که تجاریسازی مسأله تراریختهها با تأکید بر کشت برنج و پنبه در حدود یک میلیون هکتار از اراضی ایران در دستور کار قرار بگیرد. این مسأله از نظر مجموعه شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از 10 ماده خطرناک مندرج در برنامه ششم بود. بنابراین اگر دوستان میخواهند فلسفه ورود ما به این مسأله را بدانند، بنده در اینجا تصریح میکنم که ما تصمیم گرفته بودیم نظام برنامهریزیِ مبتنی بر توسعه غربی را به چالش بکشیم. این تصمیم در حوزه علمیه قم و توسط برخی از فضلاء اتخاذ شد. میدانید که 70 سال است که نظام برنامهریزی مبتنی بر توسعه غربی را در کشور تجربه نمودیم اما متأسفانه حتی به اهداف تعریفشده در برنامههای توسعه نیز دست پیدا نکردیم. حتما شما اظهارات عجیب و جالب جناب آقای نوبخت - رئیس محترم سازمان برنامه و بودجه کشور - را به طور مکرر شنیدهاید. ایشان چندین بار در فصل تدوین برنامه ششم گفتند که نظام برنامهریزی کشور آنقدر ناکارآمد است که حتی نمیتواند برنامه تدوینشده توسط خودش را اجرایی کند. آنگاه که ما این ناکارآمدی عجیب و طولانی مدت را در نظام برنامهریزی کشور مشاهده کردیم تصمیم گرفتیم به این دور باطل خاتمه دهیم. به فضل الهی با یک سازماندهی خاص که نام آن را سازماندهی هدایتبنیان گذاشتیم – این نوع سازماندهی نسبت به سازماندهیهای مرسوم کاملاً متفاوت است - به روند تدوین برنامه ششم وارد شدیم و در حال حاضر که در محضر شما صحبت میکنیم، اختیار برنامه ششم کشور به عنوان یک برنامه توسعه برای اولین بار از دست سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور خارج شد؛ یعنی در اولین مصاف میان جبهه فکری فرهنگی انقلاب و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت { با جریان توسعه گرا} بر سر موضوع برنامهریزی، کار به جایی رسید که در مجلس پیشین، برای اولین بار در 70 سال گذشته، یک برنامه توسعه به دلیل معایب پنجگانهای که در خود داشت به صورت کامل رد شد و در مجلس فعلی نیز نمایندگان، مشروط به انجام تغییرات گسترده، کلیات این برنامه را تأیید کردند. پیش بینیها نیز حاکی از این است که برنامه ششم مصوب، بیش از 100 حکم برنامه داشته باشد؛ در حالی که برنامه دولت توسعه گرای یازدهم، 35 ماده را در درون خودش جای داده بود. اخبار موثق حاکی از آن است که در تنظیم برنامه نیز میان جناب آقای نوبخت و کمیسیون تلفیق اختلافات کارشناسی جدیای اتفاق افتاد. معنای این حرف آن است که دولت توسعهگرای یازدهم و سازمان مدیریت و برنامهریزی حتی بر سر ضرورت این نوع جدید از برنامهریزی نتوانسته است با نمایندههای مجلس تفاهم کند.
همانگونه که استحضار دارید، ما 18 سؤال را در ابتدای مواجهه با برنامه ششم مطرح کردیم؛ تقریباً هیچ یک از این 18 سؤال در برابر سازمان مدیریت و برنامهریزی با پاسخ روبرو نشد. یکی از این 10 ماده خطرناک، همین موضوع تراریختهها بود.
بنده به جناب آقای دکتر قرهیاضی نامهای را تنظیم کردم و پنج اشکال مسأله تجاریسازی تراریختهها را مطرح کردم. در واقع این پنج اشکال در درون یکی از 18 سؤالی است که عرض کردم. کاری را که ما در حوزه علمیه قم به کمک برادران انقلابی خودمان در سراسر کشور در دستور کار قرار دادیم شامل 18 سؤال است که هر یک از آنها، از نظامی از سؤالات درونی تشکیل شده است. وقتی که بنده در یک مصاحبه مطبوعاتی شروع به تشریح برخی از اشکالات تراریختهها – که جزئی از همان نظام سؤالات بود – پرداختم، متأسفانه – واقعاً بنده برای جریان توسعه گرا متأسفم، متأسفم و متأسفم – این جریان، به جای پاسخ به این سؤالات به صورت راهبردی، تحقیر و اهانت به طرف مقابل را در دستور کار قرار داد. بنده فراموش نمیکنم {چند ماه پیش از این} بعد از نماز مغرب و عشاء، دوستان به بنده اطلاع دادند که فردی در گروه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، خود را آقای دکتر بهزاد قرهیاضی معرفی نموده و اعلام میکند : من آمادگی مناظره در هر زمان و هر مکانی را برای پاسخ به شبهات پیرامون تراریختهها دارم؛ ایشان بنده را با یک بسته از اهانتهای مختلف دعوت به مناظره کرد. نمیدانم علت چیست که هرگاه جریان توسعه گرا در مقابل سؤال قرار میگیرد، یا دستور به راهپیمایی خیابانی و شورش اجتماعی میدهد و یا طرف مقابل را تحقیر میکند و حرفهای خودش را فراموش میکند. جناب آقای قرهیاضی! شما فرمودید هر جا، این مکان، مصداق هرجایی است. البته مکانهای دیگری مانند بسیج دانشجویی امیرکبیر و ... نیز اعلام آمادگی کردند. امیدوارم ایشان خودشان را به این مناظره برسانند؛ اگر هم به این مناظره نرسیدند، بنده در همینجا اعلام میکنم انتظار دارم ایشان پاسخ مناسبی به این سؤالات پنجگانه که در فضای کاملاً کارشناسی طرح شده است، بدهند. از دولت مدعی تدبیر و امید انتظار دارم که پاسخ سؤالات یک طلبه کوچک را بدهند. از چه چیزی هراس دارند؟ اینها سؤال است، ما پرسشی مطرح کردیم. آیا کشور ما به این صورت پیشرفت میکند؟ مشکلات و موانع پیشروی کشور با این وضعیت حل میشود؟ بنده مشاهده کردم، معاون آقای هاشمی، وزیر محترم بهداشت، در مصاحبه بسیار تندی گفتند دخالت در مسأله تغذیه و سلامت مردم به هیچ کس ارتباطی ندارد. بنده در حال تدوین برنامههای الگو بودم که بلافاصله در یک برنامه رادیویی – که دوستان دعوت کردند - دو سؤال پرسیدم.
گفتم: جناب آقای معاون وزیر! اولاً در روایاتی که از اهلبیت عصمت و طهارت – که عاقلترین مردمان روی زمین هستند - به ما رسیده است، مجموعهای از مباحث در مورد تغذیه وجود دارد. چرا انتظار دارید که یک طلبه به وظیفه خود در ارتباط با دعوت به عقل و معارف عمل نکند؟ بنده و دوستان هملباس من احساس تکلیف کردیم و به وظیفه طلبگی خود عمل کردهایم که مدل سلامت کشور را بازتعریف کنیم و این کار را با قوت نیز ادامه خواهیم داد؛ شما با چه استدلالی چنین مصاحبهای میکنید؟ شما با روایات فنی اهلبیت در حوزه سلامت مخالفید اما تئوریهای حوزه کشاورزی سبز و طراحی مراکز صهیونیستی را در کشور رواج میدهید.
نکته دوم آنست که اگر حرف غلط معاون وزیر بهداشت را صحیح فرض کنیم و بگوییم طلبهها نباید به مردم بگویند تراریختهها خطرناک هستند و در مورد سلامت و حوزه تغذیه با مردم صحبت نکنند، با پذیرش این فرض جناب آقای پروفسور و آقای معاون وزیر !! ما پنج سؤال مطرح کردیم. باید یاد بگیرید که پاسخ سؤال را به صورت علمی بدهید!
این مشکل جدی کشور ماست. آنگاه که این جریان در زمان انتخابات رأی نمیآورد، به خیابانها میریزد و آنگاه که با سؤال روبرو میشود، طرف مقابل را تحقیر میکند. بنده با افتخار اعلام میکنم که طلبه حوزه علمیه قم هستم و روایات اهلبیت عصمت و طهارت را بیش از دو دهه مطالعه کردهام و بر اساس همین فهم فقهی سؤال پرسیدهام. اگر میتوانید به این سؤالات پاسخ بدهید و اگر نمیتوانید، همین مردم به میدان خواهند آمد و این نظامات غربی ناکارآمدِ پُرمدعا را از کشور حذف میکنند. در مشهد هم جلسهای را با آقای وزیر بهداشت داشتم و به ایشان عرض کردم که معاون شما حرف نادرستی زد و ایشان گفت که اشتباه کرده است. البته پس از این دیدار، خود ایشان نیز این اشتباه را تکرار کرد.
مجری: وقت اول شما به اتمام رسید و از آنجایی که دکتر قرهیاضی هم تشریف نیاوردند، وارد بخش دوم میشویم. با رعایت زمان مطالب را بفرمایید تا وارد پرسش و پاسخ شویم.
حجت الاسلام کشوری: بله! البته کمی از وقت آقای قرهیاضی را به من بدهید تا بتوانم مطالب را به صورت کامل بیان کنم. چون ایشان اهل گفتگو است!!! امیدوارم که بار دیگر، جای دیگری تعیین شود تا ایشان بیایند و پاسخ این سؤالات را بدهند.
بنده تا جایی که زمان اجازه دهد، سؤالاتم را می پرسم. هر چند این مسأله روال نیست اما بنای بنده و دوستانمان آن است که یک گفتگوی علمی راجع به اداره جامعه در کشور راه بیافتد تا از این مشکلات و بُنبستها و محاسبات غلط خارج شویم. به همین جهت بنده سؤالاتم را در قالب یک نامه به ایشان دادم تا ایشان فرصت مطالعه داشته باشند و پاسخ نامه بنده را بدهند. با توجه به زمان جلسه و اقتدار رئیس جلسه! نمیدانم وقت تشریح بند چهارم نامه را دارم یا نه؟ اگر در این مکان این فرصت پیش نیامد، حتماً در یک دوره ده - بیست روزه، این بند را تشریح خواهم کرد. به نظر بنده، بند چهارم این نامه، یک راه حل جدید در مقابل بیوتکنولوژی است. کارکرد اصلی بیوتکنولوژی، ارتقای ظرفیت اولیهی موجودات است. بنده در بند چهارم، راه حل جدیدی برای ارتقا ظرفیتهای اولیه موجودات پیشنهاد دادم که انشاءالله در فرصت مناسبی آن را تشریح میکنم.
بنده بحث خود را از سؤال اول شروع کنم؛ مسأله قبلی بند چهارم نامه بود و بنده به دلیل اینکه ترسیدم زمان بگذرد و نتوانم آن مسأله را مطرح کنم، اشارهای به آن کردم. بنده همین الآن از سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور دعوت میکنم که بانی شود و با استاد تمامهای بیوتکنولوژی کشور جلسهای ترتیب بدهد. بنده هم طلبه هستم و مبتنی بر فهم خود از روایات نگاه خود برای ارتقاء ظرفیت اولیه موجودات را مطرح میکنم که به نظرم این نظریه عِدل بیوتکنولوژی است. میتوان از این نظریه استفادههای جدی کرد. بنده از همین مکان دعوت میکنم که این جلسات برگزار شوند. بنده سؤال نخست خود را مطرح کنم؛ سؤال نخست بنده در حوزه بیوتکنولوژی یک سؤال در حوزه روش تحقیق است. ما بر اساس مفاهیم اولین نقشه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت - که دو دهه مطالعات مرتبط با این نقشه برای ما طول کشیده است – این را غلط میدانیم که تحلیل و بررسی یک مسأله از یک بُعد اتفاق بیافتد. به عنوان مثال در حوزه مسأله تراریختهها بگوییم که سؤال اصلی این است که تراریختهها سالم هستند یا خیر؟ و تمام بحث را به این حوزه منحصر کنیم. ما بر اساس الگوی اسلامی تخصیص تکنولوژی - که این الگو در کمبریج، ماساچوست و دانشگاه ام.آی.تی تدوین نشده است بلکه در حوزه علمیه قم تدوین شده است – نسبت یک موضوع را با تمام موضوعات جهتساز میسنجیم و بعد میگوییم که آیا آن موضوع میتواند به رفاه، سلامت و حل مشکلات جامعه کمک کند یا خیر؟ اشکال اول بنده اشکال روش تحقیقی است. از من نخواهید از روش پوسیده پوزیتیویستی استفاده کنم. از من نخواهید منطق اکتشاف علمی پوپر را مبنا قرار دهم و با نگاه ابطالگرایی گزارهها را بررسی کنم، البته کشور ما کشور آزادی است؛ استادی میتواند به شاگرد خود بگوید که ما با این روش تحقیق ورود پیدا میکنیم و در ادامه هم بر اساس روش تحقیق خود و در دادههایی که بر اثر آن روش تحقیق تحلیل میشود ارزیابی ارائه دهد. لذا بنده به آقای قرهیاضی نوشتم – نامه هم در فضای مجازی در دسترس است – ما باید نسبت یک موضوع – مانند تراریختهها – را با تمام موضوعات جهتساز بسنجیم. موضوعات جهتساز زیرساختهای هدایت هستند. باید بنده دورهای برای کارشناسان سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بگذارم و مفهوم زیرساختهای هدایت –که از نگاه فکر اسلامی زیرساختهای هدایت زیرساختهای برنامهریزی هستند – را تشریح کنم. بنده در زمانی از دوستان خواهش کردم و دوباره از دوستان خواهش میکنم که اجازه دهند باب این گفتوگوها باز شود. اگر شما خودتان را نهایت علم و تدبیر میدانید حداقل جواب سؤالات ما را بدهید. بنابراین ما برای ورود به بحث یک روش داریم؛ آن روش میگوید بررسی ابعاد امنیتی یک موضوع، جزء تحلیل علمی آن موضوع است. در اسلام قاعدهای وجود دارد به نام قاعده نفی سبیل؛ قاعده نفی سبیل میگوید نباید اجازه داد از هیچ راهی بر جامعه ایمانی تسلط ایجاد شود. خیلی خب! بنده میخواهم به کتاب علمی قرآن عمل کنم؛ نمیخواهم به سیلابسهای مطرح در دانشگاه راکفلر استناد کنم، آیا این جرم است؟ حال این ابتدای امر است. ما در آینده این سؤالات را از مراکز علمی بینالمللی میپرسیم. چیزی که در قرآن و روایات ما وجود دارد صدها برابر از روشهای پوزیتیویستی و تجربی و حسیای که شما آن را به عنوان علم ترجمه میکنید و ثمره آن کشورهای عقب افتاده توسعهیافته است بهتر هستند. این کشورها حتی قادر نیستند روابط انسانی خود را تنظیم کنند. ما نمیخواهیم از این روشها استفاده کنیم و قصد داریم از روش خود استفاده کنیم. بنده سؤال میکنم؛ آیا مسأله تراریختهها میتواند برای ما مشکل امنیتی ایجاد کند یا خیر؟ بنده همین سؤال را راجع به مسائل دیگر هم میپرسم. البته امنیت به معنای نرم و عمیق - به معنای نفی سبیل - را بحث میکنم. بنده قصد دارم در دانشگاه شریف – امروز جلسه پانزدهم میباشد – به مدت هشت هفته این معنا را توضیح دهم. این مسأله بحث فنی پیچیدهای است. حال سؤال این است که آیا امنیت به این معنای پیچیده با تراریختهها به چالش کشیده میشوند یا خیر؟ بنده شواهدی را خدمت شما گزارش میدهم و خودتان قضاوت کنید؛ ولو اینکه وقت بنده تمام شود اجازه دهید بنده این سؤال نخست را بشکافم؛ سؤالات دو و سه و چهار و پنج بنده هم تا زمانی که آقای قرهیاضی جرأت کنند و به مناظره تشریف آوردند باقی میماند. این مناظره در هر مکان دیگری هم که باشد بنده خواهم آمد. جلسهای باشد تا مناظره کنیم. بنده [به منظور واضحشدن سؤال اول] سه مقدمه را عرض میکنم تا شما متوجه شوید چه خطر امنیتیای مردم ایران را تهدید میکند! بنده خواهش میکنم راجع به این مسأله فکر کنید. ده درصد احتمال بدهید که شاید این خطر جدی باشد. بنده راجع به امنیت غذایی مردم سخن میگویم. نمیتوان راجع به این مسأله ساده بحث کرد. نمیتوان به یک مقاله ثبت شده - که آن را یک مرجع بینالمللی زده و ما میدانیم مراجع بینالمللی تحت تسلط نهادهای صهیونیستی هستند – رفرنس داد. در دنیا تحقیقات جهتدار است. ما نمیتوانیم مسائل را تنها با رفرنسهای بینالمللی بررسی کنیم بلکه باید حتماً نظام ملی ارزیابی و تحقیقات بومی داشته باشیم. مقدمه اول این است که استراتژیستهای آمریکا بعد از شکست مفتضح آمریکا در جنگ ویتنام، مدل گسترش هژمونی آمریکا را در دنیا تغییر دادند. آمریکا قبلاً با سلاح نظامی سخت محض وارد میشد. امروزه هم از آن استفاده میکند اما در گذشته فقط از آن سلاح نظامی استفاده میکرد. بعد از جنگ ویتنام اسناد متقنی وجود دارد – این اسناد قابل دسترسی است – که آمریکا به سمت هوشمندسازی تسلط خود بر دنیا حرکت کرده است. این هوشمندسازی ابعادی دارد؛ از جمله اینکه میگویند برای تسلط بر دنیا میتوانیم از غذا و دارو هم استفاده کنیم. این یک حقیقت است. حقیقتی است که همین الان شما میتوانید به اسناد آن با یک جستوجوی ساده در فضای مجازی دست پیدا کنید. در کشور ما کتابهای خوبی راجع به این موضوع منتشر شده است. یا به عنوان مثال استراتژیستهای آمریکا اعلام کردهاند که از طریق تسلط بر انرژی ما بر دنیا مسلط میشویم. یکی از علتهای اساسی اینکه اسرائیل برای رؤسای جمهور آمریکا بسیار مهم است این است که اسرائیل باید منطقه اصلی انرژی کل دنیا را مدیریت کند. بنابراین ما با یک دشمنی روبرو هستیم که تغییر استراتژی داده و ورود پیدا کرده تا از مسأله غذا، دارو و انرژی برای بسط هژمونی ظالمانه خود استفاده کند. این مقدمه اول بود. مقدمه دوم این است که بعد از طرح این قضیه، هولدینگی از شرکتهای بینالمللی با مدیریت شرکتهای آمریکایی در دنیا شکل گرفتهاند و مهندسیها و طراحیهایی نیز انجام دادهاند. سابقه اینها مطرح است. به عنوان مثال بنیاد راکفلر از یک دورهای ورود پیدا کرده و در حوزه کشاورزی سبز تحقیقات و نظریهپردازی و برنامهریزی را شروع کرده است. مونسانتو هم جزء همین شرکتها است؛ مونسانتوی خیانتکار و جنایتکار که در کشورهای دنیا علیه آن راهپیمایی میشود. بنده اظهار تأسف میکنم که این اخبار را سانسور میکنند. به دلیل اینکه یک علفکش خطرناک (نوعی سمّ) را ترویج داده و به سلامت عدهای در فلان کشور ضربه زده، مردم همان کشور تظاهرات میکنند. بالاخره جنبش آنتی G.M.O ها در دنیا یک واقعیت است. نمیتوانید به آنها بگویید بیسواد و کم تجربه. در دنیا موجی علیه محصولات تراریخته وجود دارد که خوشبختانه رسانههای انقلابی و صداوسیمای ما که بنده از همینجا از آنها تشکر میکنم این اخبار را به تدریج بازنشر میدهند. ما با یک طراحی جهانی روبرو هستیم. از جمله این طراحیها، تأسیس بنیاد جایزه جهانی غذا است. شما میتوانید مرامنامه این بنیاد را مطالعه کنید. بنده پیشنهاد میکنم این موضوع در گفتوگوها مورد بررسی قرار بگیرد. این بنیاد جهانی غذا مؤسسی به نام آقای بورلاگ داشته است. ایشان در حال حاضر در قید حیات نیستند. طبق اسناد متقن که برخی از آنها همین الان در دستم است پول این بنیاد را بنیاد راکفلر میدهد. یعنی بنیاد صهیونیستی راکفلر برای اینکه این جایزه جهانی غذا و طرحهای آن در دنیا گسترش پیدا کند، هزینه میکند. این مقدمه دوم بنده بود. به عنوان مثال شما میتوانید مرکز بذر قیامت را در این حوزه بررسی کنید. حتی بنده میبینم گاهی اوقات از شبکه چهار و شبکههای دیگر مستندهایی پخش میشود که گزارش میدهد. به عنوان مثال بنیاد راکفلرها مرکزی برای پروسه ویرایش بذر در دنیا طراحی کردهاند. خُب این داستانی دارد. این مسائل وجود خارجی دارند و در فیلیپین و مالزی هم شعبه دارند. البته بنده نمیخواهم بگویم شعبه آنها در ایران کجاست. بنده این نتیجهگیری را نمیکنم. بالاخره این یک تشکیلات جهانی است؛ شما میتوانید اطلس آن را مشاهده کنید. چرا نمیگذارید مردم این قضیه را متوجه شوند؟ این مقدمه دوم بود. بنده مقدمه سوم را هم بگویم؛
مجری: تشکر میکنم از حاج آقا!
حجتالاسلام کشوری: اجازه دهید بحث شکل بگیرد.
مجری: طبق برنامهای که نوشته شده زمان یک ربع، ده دقیقه و پنج دقیقه شما به اتمام رسید. به دلیل اینکه دکتر قرهیاضی تشریف نیاوردند ما ده دقیقه دیگر به شما زمان میدهیم تا شما موضوع را جمع کنید و وارد پرسش و پاسخ شویم.
حجتالاسلام کشوری: خدا به شما و آقای دکتر خیر دهد. مقدمه سوم هم این است که در دوران این دولت پرزیدنت جایزه جهانی غذا در ایران جلسه گذاشته است. آقای کنت مک کویین (Dr. Kenneth M. Quinn) به ایران تشریف آورده و در وزارت کشاورزی جلسه برگزار کردهاند. این آقای کنت مک کویین یک مقام امنیتی است. اجازه دهید بنده برخی از تصاویر را به شما نشان دهم؛ شما میتوانید تصویر این دکتر را مقابل خانم هیلاری کلینتون (Hillary Rodham Clinton) مشاهده کنید. این آقای دکتر، پرزیدنت جایزه جهانی غذا هستند. ایشان به ایران آمده و به وزارت کشاورزی تشریف آوردهاند، با جناب آقای حجتی (وزیر کشاورزی) جلسه گذاشتهاند. در این عکس مشخص است که مورد تقدیر قرار گرفتهاند. شما در تصویر دوم آقای بهزاد قرهیاضی، کنت مک کویین و آقای حجتی وزیر محترم کشاورزی را مشاهده میکنید. اجازه دهید بنده تصویر دیگری را به شما نشان دهم؛ در این عکس آقای قرهیاضی و مک کویین با خنده و خوشرویی - مانند مذاکرات هستهای که با خنده انجام شد و در تأسیسات هستهای ایران بتن ریخته شد – در کنار هم قرار گرفتهاند. ببینید! رئیس تشکیلات راکفلرها که یک مقام امنیتی است به ایران آمده است؛ این مقدمه سوم بنده بود. بنده با توجه به این سه مقدمه یک سؤال میپرسم؛ آیا سادهاندیشی نیست که ما فکر کنیم مسأله تراریختهها یک مسأله علمی محض است؟
این اسناد، نفوذِ در حوزه کشاورزی را نشان نمیدهد؟ آن اسنادی که در اختیار مجموعه ما موجود است، آن مقداری که رسانهای شده و بیرون منتشر شده، شاید یک پنجاهمِ همه اسناد در دست ما باشد. ولی همین مقدار هم کفایت میکند. یک آقایی، پرزیدنت (president) جایزه جهانی غذا به ایران آمده است. من یک سؤالی میپرسم: مردم ایران، نمایندگان محترم مجلس حق ندارند، بدانند در مذاکرات آقای کنت مککویین (Kent McQueen) در وزارت کشاورزی چه گذشته است؟ این سومین بار است که این سؤال را میپرسم. جناب آقای حجتی لطفاً به سبک عالمان حوزوی، نه با تحقیر و نه با اهانت؛ جناب آقای بهزاد قرهیاضی! به سبک طلاب در حوزه، بیایید پاسخ دهید که شما با این آقا، چه سر و سرّی دارید؟ چه گفتوگوهایی داشتهاید؟ همینجا یک پیشنهاد به نمایندگان مجلس میدهم: میدانید که نمایندگان مجلس آنقدر بصیر هستند، جلوی تجاریسازی تراریختهها را گرفتهاند. رئیس پدافند غیرعامل کشور گفتند: «احتمال یک حمله گسترده بیولوژیک علیه ملت ایران وجود دارد.» مسئولین رسمی اظهارنظر کردهاند. پیشنهاد میکنم: یک طرح تحقیق و تفحص آغاز شود، راجع به سفر کنت مککویین (Kent McQueen) به ایران! بنده حدس میزنم – حاج آقا وقت بنده را محدود کردند، وگرنه بیش از این شواهد میگفتم - با این شواهد که گفتم، یک ترور بیولوژیک گستردهای علیه ملت ایران در راه باشد. به نظر شما ما نباید این مسأله را بررسی کنیم؟ خود شما قضاوت کنید! بنده حرفم این است. من نگران سلامت مردم عزیزمان هستم. ما با تحریمها به چالش کشیده شدیم! این تحریمهای ظالمانه آمریکایی که تئوری توسعهای برجام نتوانست آن را حل کند، زندگی مردم ما را اذیت کرده است. چرا باید از یک سوراخ دوبار گزیده شویم؟ یکبار این را بررسی کنیم: این سؤال اول من بوده، چندین بار هم پرسیدهام؛ از آقای وزیر بهداشت پرسیدهام، از آقای وزیر محترم کشاورزی پرسیدهام؛ همینجا عرض کنم: واقعاً – بعداً ممکن است اظهارنظرهای صریحتری را مجبور شوم، مطرح کنم. ولی الان هیچ کس را به هیچ چیز متهم نمیکنم - سؤال میپرسم و این را بدانید، اگر پاسخ این سؤال داده نشود، ابزارهای بیشتری دست ماست. شما میدانید: روحانیت هروقت تصمیم گرفته، یک چالش را از سر راه زندگی مردم ایران بردارد، این کار را انجام داده است. بنده پیشنهاد میکنم، دوستان توسعهگرا وارد این مصاف نشوند. اجازه دهند، بحث به صورت علمی باقی بماند. بنده این مطالب را قبلاً به آقای نوبخت گفته بودم؛ گفته بودم: آقای نوبخت بنده حاضر هستم، تحقیقات خودمان را در حوزهی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در اختیار شما قرار دهم، کاری نکنید در برنامه ششم، ما به مصاف بیاییم. دیدید در برنامه ششم به مصاف آمدیم و الان برنامه ششم در اختیار شما نیست. این مسیر را ما ادامه میدهیم. طرحهای بزرگی در حوزههای علمیه قم در حال طراحی است. زندگی مردم را فکر توسعهای به چالش کشیده است. امروز در شهر تهران 42درصد طلاق وجود دارد. من سؤال میپرسم: همه دوستان توسعهگرا، همه کسانی که شعار رفاه مردم را میدهند، فروپاشی نهاد خانواده در حد 42درصد عامل ضد رفاه نیست؟ چرا نظام برنامهریزی توسعهگرا نمیخواهد خود را اصلاح کند؟ حال این سوال را پرسیدم، چون وقت بنده تمام است. چهار سؤال دیگر در نامهام به ایشان نوشتهام؛ بنده دوباره عرض میکنم: من میخواهم راجع به این مسائل گفتوگو کنم، خصوصاً بند چهارم نامه! خصوصاً بند چهارم نامه! که به معنای ارائه یک نظریه کاربردی مقابل بیوتکنولوژی است. بیائید گفتوگو را بپذیریم و بحث کنیم. اگر توانستید پاسخ سؤالات را بدهید، نخبگان قضاوت میکنند. رسانهها هم قضاوت میکنند. چه هراسی از بحثهای علمی است؟ حال این سؤال اول بود. یک جمله آخر عرض کنم، در خدمت سؤالات دوستان باشم: جمله آخر بنده این است که به دلیل اینکه نظام ملی ارزیابی تراریختهها در ایران وجود ندارد و کسانی که تراریختهها را ترویج میکنند، خودشان ارزیابی میکنند؛ به دلیل اینکه ما با یک دشمن بسیار خطرناک که طراحیهای هوشمند بر علیه ما طراحی میکند؛ بنده حدس میزنم، لایه پنجم تهاجم علیه ملت ایران، لایه حملات بیولوژیک باشد. خدایا شاهد باش! در این جلسه، برخی از اسناد را با طرح یک سؤال پرسیدم! نشود روزی برسد که بشود دوران پسابرجام که دائماً میگفتیم که این مسأله مبادلات دلاری، حل نخواهد شد. این سندش. دوستان میگفتند: تمام تحریمها حل میشود. حال الان چه کار کنیم؟! حال آن برجام بود. به قول آن دوستمان که میگفت: آنکه در رأکتور اراک بتن بریزد فناوریهراس است. یک شعری دوستان ساختهاند: «آنکه بتون بریز است / فنآوری هراس است» بنابراین، آنقدر که رأکتور ما را به چالش کشیدند، مسأله غذا رأکتور نیست! این مسأله مهمی است. حال انشاءالله بتوانند جواب سؤال اول را بدهند. بنده برای بار چندم عرض میکنم: هرجا مناظره باشد، بنده حاضر هستم. بیایند پاسخ سؤالات را بدهند. البته بنده در مناظرات سؤال دارم! مثل این سؤالی که مطرح کردم. در خدمتتان هستم!
مجری: با تشکر از حجتالاسلام و المسلمین کشوری، دبیر محترم شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ از اینکه وقت را تنظیم کردند و وقت شما عزیزان و حضار را احترام گذاشتند و طبق تایم و به موقع به پایان رساندند، تشکر میکنم. ما با توجه به اینکه نشست دیگری بعد از این نشست داریم، حدود پنج دقیقه در خدمت حضار محترم هستیم؛ سؤالی اگر مدنظر هست، طرح شود و بعد از آن در خدمت حاج آقا هستیم برای اینکه به سوالات پاسخ دهند:
سوال حضار: اگر این اسنادی که شما میفرمایید که در این سطح بالا نفوذ اتفاق افتاده، چرا این اسناد را به وزارت اطلاعات و یا اطلاعات سپاه و یا نهادهای دیگر ارجاع نمیدهید که مسأله حل و فصل شود؟
پاسخ: ابتدا نکتهای عرض کنم، ما در شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی، عضو کوچکی از جبهه گسترده مخالفان تراریخته در کشور هستیم، بخش قابل توجهی از این اطلاعات هماکنون در اختیار دوستان قرار گرفته است. یعنی بنده برای این کار، رفتم شخص آقای وزیر بهداشت را در مشهد زیارت کردم – ایشان بسیار انسان خوشمشربی هم هستند - خدمت ایشان رسیدم، جلسه بسیار کوتاه بود، در حضور آقای علمالهدی بود؛ بنده به ایشان عرض کردم: این اسناد موجود است و میتوانیم در اختیار شما قرار دهیم که ایشان گفتند: برخی از این اسناد را بررسی کردم. قرار بود جلسهای تنظیم کنند. بسیاری از این بحثها و گفتوگوها در اختیار مراجع محترم هم قرار گرفته است. همین دیروز که در جلسهای در حوزه علمیه قم راجع به موضوع الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برمیگشتم، دوستان خبر دادند: خارج فقه تراریختهها هم در حدود ده جلسه در مدرسه آیتالله گلپایگانی برگزار میشود. آن اندازه که وقت داشتیم و فرصت داشتیم در اختیار دوستان قرار دادیم. یک هدف داشتیم که مسأله تجاریسازی تراریختهها متوقف شود تا این سؤالات بحث و بررسی شود. به فضل الهی محقق شد. برنامه ششم را هدف داشتیم که به چالش بکشیم، بیش از انتظار به چالش کشیده شد. برنامه ششمی که دولت پیشنهاد داده، دیگر وجود خارجی ندارد. اگر باز هم مسئولین محترم لازم بدانند ما در خدمت آنان هستیم. به هر حال این، سؤالات است، اگر لازم بدانند میتوانیم این سؤالات و اسناد آن را در اختیارشان قرار دهیم.
خبرنگار تسنیم: ما دو روز پیش در اینجا خدمت آقای تولایی بودیم ایشان اصرار داشتند که با تجاریسازی تراریخته به سمت استقلال پیش میرویم. ایشان به شدت مصر بودند که اگر به سمت تجاریسازی حرکت کنیم، میتوانیم جلوی واردات را بگیریم. در حالی که وقتی سر خطها را بررسی میکنیم میبینیم سفر اشخاصی مثل مککوئین به ایران کاملاً در راستای این است که میخواهند با ایران بر سر قضیه تجاریسازی همکاری کنند. اگر بخواهید این مطلب را باز کنید در جواب آقای تولایی چه توضیحی میدهید؟ این نکته هم قابل ذکر است که ایشان در انتهای بحثشان تجاریسازی را به مسأله اقتصاد مقاومتی گره زدند.
حجتالاسلام کشوری: بله! آقای تولایی را بنده همینجا به مناظره دعوت میکنم. ایشان بیایند گفتوگو کنیم و سؤالها را جواب بدهیم. بنده هم عرض میکنم یک طلبهی کوچک هستم از حوزه علمیه قم؛ پنج سؤال در مورد تراریختهها دارم. این جواب بنیادین شما بود، منتهی راجع به بحثی که شما فرمودید یک نکته کوچکی را اینجا عرض کنم: ببینید! مشکل اصلی دوستان روش تحقیقشان است. اینها فکر میکنند در یک دنیای گل و بلبل زندگی میکنند – متأسفانه این آفتی است که در جامعه علمی ما رواج دارد – و هیچ سلطه و تسلطی نیست. تاریخ نخواندهاند دیگر؛ چرا که اگر تاریخ آمریکا را خوانده بودند دقیقتر بررسی میکردند، در واقع باید بگوییم آدمهای خوبی هستند. اگر مطالعات اندکی در باب طراحیهای امنیتی، سیاسی – که بنده از آنها به طراحیهای هوشمند در عصر جدید تعبیر میکنم – داشته باشند، حتماً احتمال میدهند که حرفهای بنده حرفهای درستی است. بله! میتوانیم به اسم استقلال و اقتصاد مقاومتی هر حرفی بزنیم. یک خاطره عرض بکنم که ختم سخن باشد برای سؤال خوب شما: یادم میآید که ابتدای فصل تدوین برنامه ششم یک نشستی در سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور برگزار شد راجع به لایحه پیشنهادی دولت برای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت - استحضار دارید که این لایحه پنج صفحه است – دولت پنج صفحه آورد و گفت این الگو است. آقای نوبخت در آن جلسهای که میخواست این لایحه را معرفی کند – من تشکر میکنم بابت این صداقتشان – گفتند ما در مجمع تشخیص مصلحت نظام داشتیم تحقیقات حول مدلهای جدید توسعه را جلو میبردیم وقتی آقا بحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را مطرح کرد اسمش را الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گذاشتیم. حالا میگویم این برادران هم دوستان آقای نوبختاند؛ اسم حرفهای خودشان را نامهای خوب میگذارند. نقل است در زمان شاه یک نفر که انسان بدکارهای بود – کارهای بد میکرد – انقلاب که شد همان کارها را انجام میداد ولی اسمش را عوض میکرد. بله! وقتی آقای نوبخت نام تئوریهای توسعه غربی را الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میگذارد، آقای تولایی و دوستانشان هم اجازه دارند – وقتی بزرگانشان چنین کارهایی میکنند - اسم مسأله تراریختهها را اقتصاد مقاومتی بگذارند. با اسم که چیزی تغییر نمیکند. اگر آقای قرهیاضی هم نیامد بنده حاضرم با آقای تولایی مناظره و مباحثه کنم.
مجری: متشکرم. با توجه به اینکه وقتمان رو به اتمام است فقط یک نفر دیگر سؤال بفرمایند تا بعد جلسه را تمام کنیم.
یکی از حاضرین: خسته نباشید. ما در کشور در مورد تراریختهها با دو دیدگاه صفر و صدی روبرو هستیم. یک عدهای هستند که میگویند: میتواند ما را به عرش اعلاء برساند یک عدهای هم مثل شما و امثال شما میگویند اگر تحقیقات با هدفمندی خاصی اجرا نشود میتواند به عقیمسازی یک نسل ختم گردد. از طرفی هم رهبری در مورد اهمیت بیوتکنولوژی و شرکتهای نوبنیاد حمایت میکنند چرا شما گزارش بحثهای خود و خطرات تراریختهها را به ایشان نمیدهید؟
حجتالاسلام کشوری: ببینید! بنده در بندهای دیگر نامه توضیح دادهام که از تکنولوژی عقبافتادهی تراریخته در چه جاهایی استفاده کنیم، اینها را توضیح دادهام. نامه بنده پنج بند دارد، فعلاً آن بحثی که ما با آن مخالفیم تجاریسازی تراریختههاست، یعنی فعلاً سر سفره مردم نیاید. غیر از این دو تا بحث دارم: یکی اینکه برای تصرف در ظرفیت اولیه موجودات تئوری جایگزین دارم، یعنی اینکه چطور بشود در ساختار مولکولی موجودات تصرف کرد ما بحثی را مطرح کردهایم که باید زیرش نوشت no refrence. یک بحث نو و جدید است که پیشنهاد میکنم بررسی گردد. یک بحث دیگری هم داریم که بنده در بند آخر نامه آن را گفتهام: چون از بیوتکنولوژی علیه ملت ایران استفاده میشود، آقایان قید تجاریسازیاش را بزنند و بیایند تخصیصاش را عوض کنند. ما دوستان متخصص حوزه بیوتکنولوژی را به عنوان یک گردان پدافندی به رسمیت میشناسیم، بله! ما یک عدهای میخواهیم که طرحهای شیطان را مسلط باشند، بنده میتوانم از آقای بهزاد قرهیاضی در این حد دفاع کنم. نه اینکه ایشان برنج تراریخته طراحی کند بعد هم بخواهد تجاریسازیاش بکند آنهم بدون نظام ملی ارزیابی. ببینید! اگر گفتوگو باشد همهچیز حل میشود، دوستان نمیخواهند بحث بشوند نمیخواهند گفتوگو کنند نمیخواهند سؤالات را پاسخ بدهند بعد برایشان حل نمیشود. با وجود دوستان متخصص در عرصه بیوتکنولوژی ما الان سرمایهای داریم؛ از نظر من اینها برای جمهوری اسلامی یک سنگر دفاعیاند، کسانی که راکفلرها، مونسانتو، بورلاگها و کنتمککوئینها را خوب میشناسند بیایند تغییر رویه بدهند. ببینید! گفتوگو که میکنند، طرف مقابل را به چالش هم میکشند و نمیگذارند بحث جلو برود. بنابراین نگاه ما صفر و صد نیست. عرض کردم هدف این بود که تجاریسازی تراریختهها به چالش کشیده شود که از موقع تصمیمگرفتن تا موقع اجراییشدنش چندماه بیشتر طول نکشید. حالا سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور یا همین روند را ادامه میدهد که من به شما قول میدهم همین طراحیها را انجام خواهیم داد و اجازه نمیدهیم طرحهای مبتنی بر توسعه پیش رود. چون هفتاد سال است تجربه شده است؛ آزموده را آزمودن خطاست. ما نیاز داریم به یک گفتوگوی ملی پیرامون الگوی اداره جامعه، این راهی است که پیشروی سازمان مدیریت قرار گرفته است.
مجری: تشکر میکنم از حضار محترم و حضرت حجتالاسلام و المسلمین کشوری. این جلسه و مناظره به اتمام میرسد با ذکر یک صلوات بر محمد و آل محمد.