به گزارش پایگاه 598، «خسرو معتضد» در روزنامه «وطنامروز» و در یادداشتی نوشت:
عربستان سعودی از ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کرده است که مبارزان یمنی را با ارسال موشکهایی که پایگاههای عربستان را در مرز 2 کشور هدف قرار میدهد مسلح کرده است. شیخ محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان که چندین پست تشریفاتی، اداری و نظامی دارد و به علت بیماری آلزایمر و زوال عقلی ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان تقریبا تمام سررشتههای امور در دست او است؛ خود را در نقش جدش میبیند و قصد تسخیر یمن و انضمام آن به عربستان را دارد.
این جوان 31 ساله متکبر و از خود راضی که دستش به خون هزاران تن از مردم یمن آغشته است آنچه را که عموهایش طی 40 سال گذشته برای ارتش عربستان خریداری و انبار کردند در یمن، سوریه و عراق به هدر میدهد و سر انگشتان او در جنایات داعش در عراق و سوریه و تاسیس دولت قلابی داعش دیده میشود.
در شورای امنیت اما هیچکس به نماینده عربستان نمیگوید در حالی که ناوگان آمریکا در دریای سرخ و اقیانوس هند تمام راههای دریایی به یمن را زیر نظر دارد و هواپیماهای آواکس آمریکایی و نیز هواپیماهای نیروی هوایی عربستان تمام بنادر یمن را زیرنظر گرفتهاند و بنادر یمن تحت مراقبت عربستانیهاست، ایران چگونه و از چه راهی میتواند موشکهایی که پایگاههای عربستان را منهدم میکند در اختیار حوثیهای یمن بگذارد. عربستان 100 سال است که با یمن اختلاف دارد و فرافکنی میکند و میکوشد پیروزیهای مردم یمن را ناشی از سلاحهای بالستیک ایران بداند که در اختیار جنگجویان یمنی قرار میگیرد؛ براستی ایران چگونه میتواند به رزمندگان یمنی اسلحه برساند، وقتی که 2 سال پیش عربستان حتی اجازه نداد هواپیمای حامل کمکهای دارویی و غذایی ایران در فرودگاه صنعا بنشیند؟!
مردم یمن از سلطه وهابیون خوششان نمیآید؛ این اختلاف نظر مربوط به اکنون نیست. چند قرن است یمنیها نظر خوبی به عربستان ندارند و استقلال خود را حفظ کردهاند. رژیم قبیلهای و قرونوسطایی و فاقد قوانین و قانون اساسی مدون سعودی از مردم خود عربستان، از جوانان تحصیلکردهای که در بهترین دانشگاههای آمریکا و اروپا درس میخوانند و به کشورشان بازمیگردند، از زنانی که بدیهیترین حقوق انسانی متعارف از آنان سلب شده و حق داشتن گذرنامه مستقل و گواهینامه رانندگی ندارند؛ میترسد. مجله نشنالجئوگرافیک چاپ آمریکا چند ماه پیش رپورتاژ مصوری از زندگی زنان عربستان، آرایشگاهها، دانشگاهها، ورزشگاهها، بوتیکها و زندگی خصوصی آنان نشر داد که حکایت از آن داشت که اغلب زنان عربستان از زندگی قبیلهای و حرمسرایی فاصله گرفتهاند.
رژیمی که زنان را جزو جانوران پستاندار قلمداد میکند، رژیمی که مفتیان نفتخوار بیسواد ارتجاعی و جاهل آن فتوا میدهند چون دریا مذکر است آبتنی و شنای زنان در دریا خلاف شرع است، چگونه جرأت میکند به دیگران درس عدالت و آزادی و حقوقبشر بدهد؟! این روزها سیاست التماسی و ضجهآمیز وزارت امور خارجه و بدتر از آن سازمان حج و زیارت که هنوز تلاش میکند عده زیادی از حجاج بیدفاع ایرانی را حتی برای سال 1396 راهی عربستان کند و جان آنان را به مهلکه اندازد باعث تجری عربستان سعودی و سایر اذنابش شده است.
چگونه میتوان برابر دشمنی که با پخش میلیونها دلار میکوشد دنیای عرب را به خصومت با ایران برانگیزد تا این سان رقتآمیز عمل کرد.
یکی از علل ایجاد نارضایی در مردم ایران، اظهارات خارج از حد متعارف افراد غیرمسؤول است که دانسته و ندانسته آب به آسیاب دشمنان ایران میریزند. ایراد سخنان بیهوده که متاسفانه در فضای مجازی منعکس شده و از تلویزیونهای بیگانه مانند العربیه پخش میشود، دشمنان ایران را جری و گستاخ کرده است. بعضی از افراد بیبصیرت مطالبی درباره اهل تسنن در محافل خصوصی میگویند که به مثابه تفرقهافکنی است.
بیگانگان برنامهای درازمدت برای تجزیه ایران در نظر گرفتهاند و دارند عوامل لازم را برای اجرای مرحله به مرحله این طرح پرورش میدهند. خائنان وطنفروشی هستند که با دریافت دلارهای آلوده به خون از عربستان حاضرند میهن خود را تجزیه کنند. ایران باید محکم در برابر عربستان بایستد و سیاست مسالمتآمیز را در برابر دشمن قهار که به مفتیان نفتخوار چرندگوی خود اجازه میدهد ایرانیان را مجوس و غیرمسلم بنامند و فتوای مهدورالدم بودن ایرانیان و بیاحترامی به زنان ایران را بدهند کنار بگذارد و سیاستمدارانی قابل و زباندان و مدیر و مدبر و فرهیخته را به شورای امنیت اعزام دارد و در برابر یاوهگویی عربستانیها از آنان بخواهد شواهد اسلحهرسانی ایران به یمنیها را نشان دهند.
هیچ ضرورتی ندارد برای راضی کردن عدهای که سیاست خارجی و منافع مملکت و عزت نفس ملت ایران را نمیشناسند دولت کوتاه بیاید و برای بازشدن راه و مشکل حج 96 از خون 465 تن از قربانیان منا و 18 تن از قربانیان حادثه جرثقیل و هتک حرمت 2 نوجوان مورد تعرض ماموران سعودی بگذرد. در طول تاریخ گاهی ما نیم قرن با دولت متجاوزی چون عثمانی در حال نبرد بودهایم و وقتی عثمانی سر عقل آمده با او از در مدارا در آمدهایم. هیچ ضرورتی ندارد در حالی که تجاوز و اهانت و کشتار از سوی ریاض بوده ما دست نکبت و ذلت پیش ببریم. داشتم یکی از آخرین شمارههای روزنامه العرب را که از سال 1977 به خرج دربار سعودی در لندن چاپ و توزیع میشود و ارگان دربار سعودی است، تماشا میکردم (جمعه 2/9/2016 – 30 ذیالقعده 1437 هـ . ق - شماره 10384، سیونهمین سال تاسیس). دیدم عجب عکسی از ورود محمدبن سلمان بن عبدالعزیز، ولی ولیعهد و وزیر دفاع سعودی به ژاپن و استقبال شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن از او گذاشته است. او اخیرا سفری به دور دنیا انجام داده و از آمریکا و چین و ژاپن و روسیه دیدن کرده است. این جوان 31 ساله آرزوهای زیادی دارد. پدرش که در حکم صفر سمت چپ عدد است و عمویش که ولیعهد است هم بیمار و سالخورده است. او قصد دارد نقش جدش عبدالعزیز آلسعود را در 3 دهه اول قرن بیستم تکرار کند. از آن حالت صبورانه و تاملپذیری و سیاستمداری عموهایش سعود و فیصل و خالد و فهد و عبدالله دور است و نمونه جاهطلبیاش جنگ بیفایده و خسرانپذیر در یمن و کشتار و بمباران بیرحمانه مردم غیرنظامی آن کشور و بیمارستانها و مدارس و خانههاست. محمدبن سلمان دانشآموز کم استعدادی در سیاست است و من شک دارم تاریخ عربستان را خوانده باشد. عربستان کشور ثروتمندی است. از سال 1946 / 1325 کمپانی آمریکایی آرامکو در نعمت نفت را به روی عربستان گشوده است. زمانی عبدالعزیز بن سعود 40 اتومبیل شیک و لوکس آمریکایی در گاراژهای خود داشت. دلارهای نفتی چهره عربستان را دگرگون کرد. شهر نفتی ظهران که چند هزار آمریکایی در آنجا خدمت میکردند سیل دلار را به خزانه ابن سعود سرازیر کرد اما اکثریت مردم عربستان در فقر و فاقه به سر میبردند. هنوز واحدهای قرون وسطی را در دل صحرا میتوان یافت. امسال (2016) فیلم آمریکایی «هولوگرام برای کینگ(سلطان)» با شرکت تام هنکس آبرویی برای دربار عربستان و زد و بندهای مالی شاهزادگان سعودی باقی نگذاشت؛ اختلاس بر سر ساختن شهرهای غولآسای سوپر مدرن در دل صحاری، ممنوع بودن سرو مشروبات الکلی در هتلها ولی ارائه مشروبات الکلی با برچسب روغن زیتون در محافل خاص، شنای زن سعودی شوهردار با مرد آمریکایی در دریا و تبانیهای پنهانی برای بالا کشیدن ثروت کشور. در این فیلم صحبت از گردن زدن فاسقان و افراد متجاهر به فسق و دست بریدن دزدان خرده پا شده و در همان حال در مجامع خصوصی میلیونها و میلیاردها دلار رد و بدل میشود. در خانههای بزرگان ماریجوانا مصرف میشود ولی کسی که یک لیوان آبجو مینوشد او را به تازیانه میبندند.
دزدان سعودی پس از ماهها معطل کردن یک مهندس و سرمایهگذار آمریکایی طرحهای او را نادیده گرفتند و یک شرکت مقاطعهکار چینی را جایگزین او کردند، زیرا نصف قیمت میگرفت و حق و حساب بیشتری میداد.
در تاریخ ایران چندینبار مساله قطع رابطه با دولت عثمانی که از سال 1507 میلادی تا 1918 متصرف و قیم سرزمین عربستان بود پیش آمد. سلطان عثمانی همین لقب کلونی پادشاهان سعودی یعنی خادم حرمین شریفین را برای خود برگزیده بود. از جمله این قطع روابط از سال1322
هـ .ش تا سال 1327 هـ .ش در زمان پهلوی دوم به علت گردن زدن یک زائر ایرانی بیگناه بهنام ابوطالب یزدی در تابستان 1322 پیش آمد. در سال 1366 هم پس از کشتار 400 حاجی ایران در مراسم حج روابط مقطوع شد.
اکنون به هیچوجه نباید شتابزده بود و برای اینکه حجاج ایرانی بتوانند به خانه خدا تشرف حاصل کنند زیر بار امر و نهی رژیم ریاض رفت.
هرگونه اصرار باعث تجری سعودیها میشود و ایران باید روی مواضع خود بماند. به دیدار یک شاهزاده سالخورده و کمخرد سعودی در پاریس با گروهی که پیوسته برای رسیدن به مقاصد پلید خود به هر صاحب قدرتی چه صدام بعثی، چه آمریکا، چه پارلمان اروپا، چه سناتورهای آمریکایی، چه رهبر حزب کارگر انگلستان و هر حزب و جمعیتی در اروپای بیخبر متوسل شده و استغاثه میکند نباید بهانه داد. همانگونه که عربستان تلویزیون حج فارسیزبان راهاندازی کرده باید یک تلویزیون عربزبان با کادر فرهیخته قوی و صاحب دانش راهاندازی کرد و علیه عربستان به پاسخگویی و بیان نقاط ضعف جامعه کنونی عربستان که میان میلیاردرها و فقرا تبعیض وحشتناکی وجود دارد پرداخت.
نگارنده پیوسته از قلمزنانی بودهام که چون تشرف به حج جزو فرایض دینی و مسلمانی است خواهان بهبود مناسبات 2 کشور بوده و هستم اما این بهبود مناسبات و برقراری روابط نباید به ذلت و خواری عجین شود.
عربستان در دهه 1325 تا 1355 به رغم اختلافات منطقهای و رقابتهای نفتی میکوشید نسبت به ایران سیاست دوستانهای داشته باشد. شیخ حمزه غوث که حدود 15 سال در ایران سفیر بود و همسر ایرانی (خانم پروین حقوقی) گرفت و خواهر همسر خود را هم برای وزیر دارایی وقت عربستان خواستگاری کرد و همینطور سفیر بعدی عربستان شیخ فوژان سیاستمداران پختهای بودند. حتی در دوران پس از انقلاب نیز عربستان به رغم وحشتی که از انقلاب اسلامی ایران داشت میکوشید حفظ ظاهر کند.
سیاست تعرضی اخیر عربستان پس از آغاز سلطنت شیخ سلمان که چون مریض است حرجی بر او نیست و روی کار آمدن عدهای جوان کمتجربه آغاز شده و احتمال میرود در ماههای آینده تا حدود زیادی تعدیل شود.
اظهارات اخیر عادل الجبیر علیه ایران که در رسانههای آمریکایی و اروپایی و عربی نشر یافته اتهاماتی را متوجه ایران میکند که افترای محض و دروغپردازی است.
از جمله اینکه مین ضدنفر را که ارتش بعثی عراق صدها هزار عدد آن را در اختیار داشته و حتی هنوز ما میبینیم هر سال عده زیادی از اهالی نواحی سرحدی ایران با عراق بر اثر برخورد با آن جان خود را از دست میدهند، عنوان کرده که ایران این مینها را در اختیار مخالفان رژیم جدید عراق یعنی طرفداران صدام قرار میداده که با قرار دادن آنها بر سر راه آمریکاییها و سربازان رژیم جدید عراق، تلفاتی به آن سربازان وارد میکردهاند. عادل الجبیر با این اتهامات قصد دارد احساسات آمریکاییها یعنی مردم آمریکا را علیه ایران تحریک کند. بعید نیست در آینده عادل الجبیر آنچه را که در عراق و سوریه به دلیل حضور جنایتکاران داعش میگذرد ناشی از اقدامات ایران بداند.
دولت ایران باید جزء به جزء گفتههای عادل الجبیر را پاسخ دهد.