به گزارش پایگاه 598، ظاهر برخی از آیات و روایات از جواز و برخی دیگر از عدم جواز رؤیت خداوند حکایت می کنند. فخرالدین رازی به استناد نصوص دسته اول ، رؤیت بصری خداوند را جایز دانسته اما آن را مستلزم جسمانیت و جهت داشتن خداوند نمی داند. وی نصوص دسته دوم را بر خلاف ظاهرشان تأویل می کند.
علامه طباطبایی هر دو دسته از آیات و روایات را منطبق بر ظاهرشان تفسیر می کند و تعارض ظاهری میان آنها را با این نظریه حل می کند که رؤیت در نصوص دینی دو معنی دارد : رؤیت بصری و رؤیت قلبی که از سنخ علم حضوری است.برخی از آیات و روایات رؤیت قلبی خداوند را تأیید کرده اند که عقل هم آن را می پذیرد و برخی دیگر رؤیت بصری را رد کرده اند زیرا رؤیت به این معنی مستلزم آن است که خداوند مثل و مانند داشته باشد.
نویسندگان:
مرتضی عرفانی: استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان
مصطفی نوری ، هانیه یعقوبی
مجله الهیات تطبیقی - دوره 7، شماره 15 - بهار و تابستان 1395.
برای مشاهده کامل مقاله روی فایل مقابل کلیک کنید.