کد خبر: ۳۹۴۵۷۵
زمان انتشار: ۱۲:۵۶     ۰۳ مهر ۱۳۹۵
یادداشت ۵۹۸؛
مهدی برزگر

گاهی به مرور زمان برخی تلقی­ها در جامعه جا می­افتد و میان همگان حتی خواص ریشه می­دواند که اگر با نگاهی ژرف­تر و دقتی بیشتر به آن­ها نظری افکنده شود، نادرستی آن­ها روشن می­گردد یا این که دست کم در درستی آن­ها دچار شک و تردید می­شویم.

از جمله این تلقی­ها این است که هر کس بیشتر کتاب، مقاله و تالیفات داشته باشد عالم­تر است و خدمت بیشتری به عرصه علم و دانش نموده است. حتی گاهی در بیان فضل یک عالم از کثرت تالیفات او شاهد می­آورند. اما جا دارد از خود بپرسیم آیا هر تالیفی ملاک برتری و خدمت­گزاری است یا این که ملاک دقیق­تری در میان است؟

وقتی به محکمات عقل و نقل رجوع می­کنیم می­بینیم نفس تالیف داشتن یا حتی کتاب علمی نوشتن ملاک فضیلت نیست. عقل به ما می­گوید یک تالیف علمی وقتی مفید و ارزشمند است که اولاً ناظر به نیازهای مردم و مشکلات جامعه باشد، ثانیاً محتوای آن قابلیت اجرایی شدن در جامعه را داشته باشد. چون اگر هر کدام از دو شرط نام برده در یک تالیف نباشد، آن کتاب یا مقاله هیچ دردی از جامعه را دوا نخواهد کرد و پس از مدتی در گوشه کتاب­خانه­ها خاک خواهد خورد.

همین واقعیت در آیات و روایات نیز بارها مورد تصریح قرار گرفته است. حضرت موسی ع وقتی خدمت حضرت خضر شرفیاب شد به ایشان عرضه داشت آیا به من اجازه همراهی می­دهی تا از آنچه آموخته­ای چیزی که مایه هدایتم باشد به من بیاموزی؟ (قال له موسی هل اتّبعک علی ان تعلّمن مما عُلّمت رشداً) همچنین در روایات ما آنچه در دعاها از خدای متعال خواسته شده است علم نافع است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِّمْنِي‏ مَا يَنْفَعُنِي‏، وَ انْفَعْنِي بِمَا عَلَّمْتَنِي‏». پیامبر اکرم نیز وقتی باقیات الصالحات شخص را که پس از مرگش نیز در نامه اعمالش ثبت می­شود می­شمرد، علمی نافع که از وی باقی مانده باشد را نام می­برد نه هر کتاب یا تالیفی ولو به کار نیاید و دردی را دوا نکند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ‏ ثَلَاثٍ‏ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ صَدَقَةٍ تَجْرِي لَهُ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ.»

حال که ملاک درست را به دست آوردیم لازم است قدری به وضعیت جامعه خودمان به ویژه تالیفاتی که در حوزه دین انجام گرفته است و می­گیرد نگاهی انتقادی داشته باشیم. واقعاً چه مقدار از تالیفات حوزوی ما دارای دو ملاک پیش گفته است؟ می­دانید اگر حقیقتاً اهل علم و پژوهشگران دینی ما با چنین اندیشه­ای به تولید علم روی آورده و دست به قلم می­شدند، الآن ما چقدر جلو بودیم و در دنیا می­توانستیم با افتخار تمام توانمندی­های دین را در عرصه واقعی به رخ جهانیان بکشیم و از کلی گویی به در آییم؟ وقتی هنوز بانکداری ما به اذعان بزرگان اقتصادی ربوی است، کتاب­های علوم انسانی دانشگاه­های ما ترجمه متون چند دهه پیش غرب است، نظام آموزش و پرورش ما چه در مدارس و چه در دانشگاه­ها تقلیدی از سیستم­های مدرن غربی است و... چه افتخاری برای یک عالم دینی است که یک دوره فقه از اول تا به آخر می­نویسد و روانه بازار می­کند؟ کتابی که نه کسی معمولاً می­خواند نه گرهی از مشکلات فعلی جامعه باز می­کند.

وقتی هنوز روش­های همسر داری و تربیت فرزند را به صورت اجتهادی استنباط نکرده­ایم و خانواده­های مومن و حتی طلاب در زندگی خانوادگی خویش مشکل دارند و گاهی برای حل مشکلاتشان به روان شناسان دانشگاهی مراجعه می­کنند، چه افتخاری دارد که یک عالم دینی مشغول تدریس و تالیف در موضوعاتی است که بارها و بارها تکرار شده و حل گشته است؟

پرسش نگارنده این است که اگر حق الناس را باور داریم و در پیشگاه خدای متعال باید جواب عمرها و هزینه­هایی را که صرف هر کاری کرده­ایم بدهیم، آیا کسانی که به بهانه رنگ علمی داشتن به هر مبحثی می­پردازند و گاهی از پول بیت المال کتاب­های غیر مفید خود را چاپ می­کنند، چه جوابی برای روز رستاخیز آماده کرده­اند؟

* مهدی برزگر/ پژوهشگر و مدرس موسسه فقاهت و تمدن سازی اسلامی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها