به گزارش
سرویس سیاسی پایگاه 598، با گذشت زمان و نزدیک شدن به انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری رنگ و بوی اعتدال دولت حسن روحانی به افراط گرایی در گذاشتن تمامی داشته های انقلاب اسلامی روی میز معامله با آمریکا کشیده می شود و در این راه تمامی کسانی که دل در گرو انقلاب اسلامی و وطن دارند هر چه بیشتر به یک زبان مشترک و وحدت همگانی در مخالفت با آفتاب تابان برجام و فتح الفتوح دولت یازدهم نزدیکتر می شوند.
در این جمع می توان از از همه طیف های سیاسی نشانی را پیدا کرد چه منتقدان دولت و چه حامیانش که به منتقدان سیاست های خارجی و اقتصادی حسن روحانی و ورزای تحصیلکرده اش در کشورهای آنگلو ساکسون تبدیل شده اند و شاید اگر ادعا کنیم که ظرف چند ماه آینده می توان یک همزبانی و وحدت ملی را در قالب یک مطالبه عمومی برای بازگشت دولت یازدهم به ریل انقلاب اسلامی را شاهد خواهیم بود سخنی بیراه نگفته باشیم که از هم اکنون می توان طلیعه های این امر را در فضای رسانه ای و مجازی استشمام کرد و دید.
با امضای توافق نامه برجام رئیس دولت و وزرای همراه انتظار داشتند که ملت شهر را آذین ببندند و با راه انداختن کاروان های شادی خرسندی خود را از این امر به اطلاع جهانیان برسانند و در این میان توپخانه رسانه ای دولت و حامیان اصلاح طلبش نیز الحق چیزی کم نگذاشتند و با گلوله باران مواضع منتقدان و اعطای القاب شایسته! به ایشان توانستند با ایجاد فضای دو قطبی در میان مردم افکار عمومی را هم تا حدودی با خود همراه سازند اما غافل از اینکه نسیمی که توافق برجام در کوچه و خیابان شهر ها و روستا ها به چرخش در آوردند طوفانی است که دولت در میانه آن مجبور خواهد بود تا برای ادامه حیات سیاسی و احتمالا پیروزی در انتخابات 96 ریاست جمهوری تمام اهرم های قدرت انقلاب اسلامی را برای معامله با غرب به میدان آورد .
دولت یازدهم قدم به قدم از تمامی مواضع و سخنانی که در دوران پیشا برجام و اوایل پسا برجام بر زبان می راند عقب نشست :
* لغو تحریم ها از ادبیات زبانی سیاستمداران وزارت خارجه حذف شد.
* پول های بلوکه شده همچنان در بانک های خارجی باقی ماند و بعضا هم صدقه ای با هواپیما به ایران ارسال شد تا خیرات و مبراتی باشد برای دنیای اوباما و عناصر داخلی همسو!.
* راکتورهای اراک و نظنز و فردو از حیز انتفاع ساقط شدند تا پرچمی باشد به نشانه استیلای قدرت غرب در مذاکرات و توافق هسته ای برجام.
* توافق هسته ای نه تنها دست آوردی برای کشور نداشت بلکه در طی مذاکرات و با هدایت تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمجبور شدیم از تمامی مولفه های قدرت هسته ای که در طول سالیان گذشته و با فداکردن دانشمندان هسته ای خود بدست آورده بودیم دست بکشیم و کسی هم نبود به این آقایان بگوید غرب و آمریکا نه بخاطر چشم و ابروی و خنده های شما و نه بخاطر پیراهن های دیپلماتی شما که تنهابرای هوش وذکاوت و قدرت ابداع و فن آوری جوانان ایرانی بوده است که شما را تحویل گرفتند و بطور اتفاقی! با شما در راهروهای سازمان ملل دست دادند و وقتی خر مقصودشان از پل برجام گذشت حتی کشورهای قطره ای آفریقا و خلیج فارس هم برایمان شاخ و شانه کشیدند و حتی وزیر خارجه به زعم سیاستمداران وزارت خارجه، ناپخته و جوان سعودی ، از پذیرش وزیر خارجه کارکشته و با سابقه سی و اندی ساله ما در آمریکا و ایران سرباز زد و باعث شد تا وی با زانو زدن پیش پای حاکمان عربی درخواست وساطت بین ایران و عربستان را بنماید.
* بانک های غربی همچنان از پذیرش سیستم مالی و بانکی ایران در حد و اندازه های اقتصاد ایران سرباز می زنند و به همین خاطر است که رئیس بانک مرکزی در یک کلمه دستاورد مالی برجام را تشریح می کند و می گوید" تقریبا هیچ" این یعنی تیر خلاص بر برجام و برجامیون تا بدانند که ساده انگاری و خوش بلینی به کدخدا چیزی از بد عهدی های تاریخی آمریکا و غرب تا به امروز کم نکرده است و هر روز با عمق و پیچید گی بیشتری روش نسل های سلف خود را ادامه می دهند.
موارد یاد شده اصلی ترین مواردی بود که در برجام از دست دادیم به عبارت دیگر نقد دادیم حتی نسیه هم نگرفتیم. اما این تمام آن چیز هایی نبود که دلمان خوش باشد که تا همین جا آمدند یا زورشان نرسید و یا نشد بلکه هر روز زوایای جدیدی از پرونده های محرمانه ای که من و تو ایرانی در آن ها نامحرم خوانده شدیم و نمایندگانمان هم در مجلس تا آخرین روز از آن اطلاعی نداشته و ندارند .آقایان با سیاست سکوت و بلاتکلیفی و توجیه مجلس و استدلال اینکه برجام توافق نامه است نه تعهدنامه و به تصویب دولت نیز نرسیده است می گوید که اگر مجلس به برجام بهعنوان یک معاهده نگاه نکند، میتواند نقش قویتری ایفا کند؛ چون وقتی که معاهده سند و به تصویب مجلس برسد، قانون میشود و خودمان را به دست خودمان ملزوم کردهایم (28 مرداد 1394 کمیسیون برجام مجلس).
و امروزاز قبل آفتاب تابان و فتح الفتحوح برجام ما را بجایی رسانده اند که:
* یا باید بر تعهدات خود در برجام با تمام ظلم ها و بی عدالتی هایی که صورت گرفته است گردن بگذاریم و استقلال و امنیت ملی و اقتصادی خویش را با دست خود خدشه دار کنیم یا اینکه آماده قرار صف آرایی با نظام استکبار جهانی و برخورد سخت افزاری باشیم و جالب اینجاست که آقای هاشمی رفسنجانی در سخنانی که چندی پیش در روز 30 مرداد در اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش درباره لزوم تعدیل نیروی نظامی سخنانی را مطرح و گفته بود: اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند.
وی تصریح کرده بود: نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانش بنیان برای خود درست کردند لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مدیران و دلسوزان و معلامان باید وارد این فضا شوند؛ مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.
این سخنان بیشتر به دعوتی برای حضور نیروهای نظامی غرب برای حمله به ایران می ماند سخنان هاشمی اینبار هم از قسم همان سخنانی از که امام (ره) در خواب و یا در زمان حیات مبارکشان فقط به هاشمی گفته بودند !
* یا قرار داد با کار گروه مشترک مالی FATF
این قرار داد در ظاهر برای مبارزه با تروریسم و پولشویی منعقد گردیده است اما در واقع امر کنترل تمامی قعالیت های مالی ایران و کمک های جمهوری اسلامی به جنبش های اسلامی و حامی ایران مد نظر است .این سازمان که باعنوان سیاست های استاندارد پولی- بانکی شناخته میشوند، به موجب این توافق، ایران برای خروج از لیست سیاه کشورهای غیرهمکار FATF باید کلیه اطلاعات اقتصادی و مالی خود را برای راستی آزمایی درباره عدم حمایت مالی از تروربیسم و همچنین مقابله با پولشویی در اختیار این مجموعه قرار دهد.این هم یعنی هر زمان که غرب و آمریکا احساس خطی در هر زمینه ای پیدا کنند می توانند بسیج جهانی علیه ایران را زیر لوای سازمان ملل متحد اعلام کرده و اقدامات اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی را سازمان دهند. اذا اگر امروز می بینیم آمریکا براحتی در باره حمله نظامی و برد خود در مذاکرات داد سخن می دهد در همین راستا قابل ارزیابی است.
سخنان هاشمی رفسنجانی در بند اول در باره نیروهای نظامی را در وهله اول می توان نظر خود وی تلقی و از کنارش بی اعتنا گذشت همانگونه که ملت ایران در فتنه 88 در جهت عکس مواضع و سخنان وی اقدام کردند اما موضوع زمانی خطرناک می شود که وی در ادامه سخنانش در باره نیورهای نظامی می گوید : ، این راه در ایران باز شده است و مدیران و دلسوزان و معلامان باید وارد این فضا شوند؛ مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.
راه باز شده است و ما را به آنجا خواهد رساند خطری است که ملت ایران را در خصوص امنیت ایران به فکر فرو برده و باید در سال آتی با رصد درست حرکات حامیان سیاسی دولت که اولین قدم آن نیز بصیرت افزایی ملی است برنامه های نیروهای فرا ملی و اذناب داخلی ایشان را خنثی نمود کنترل ، مواضع و سخنان جریان حامی غرب در کشور نشان می دهد که بنوعی همخوانی در موضعگیریها در میان ایشان وجود دارد که همپوشانی این مواضع در آنها اظهر من الشمس است :
1- برجام هسته ای( از کار انداختن راکتور ها و منابع و مراکز هسته ای کشور---- تغییر زیر ساختهای پشتیبانی و نیروی انسانی فن آوری بومی کشور)---- برجام مالی ( امضا قرار داد کار گروه مشترک مالی برای مبارزه با تروریسم – شما بخوانید حزب الله لبنان و یمن و ..- و پولشویی – شما بخوانید کنترل منابع مالی جنبش های حامی انقلاب اسلامی) .
2- رها کردن بازار و معیشت مردم ورشد افزایش قیمت ها به منظور تحت فشار قرار دادن نظام جمهوری اسلامی و هدایت افکار عمومی به سمت نظام و القای اینکه مذاکره و اجرای خواست های آمریکا خواسته عمومی ملت ایران برای رهایی از مشکلات معیشتی و اقتصادی است---- توجیه و بستر سازی افکار عمومی و القای این موضوع که مشکل عدم بهره مندی از برکات برجام! وجود نیروهای دفاع موشکی و نظامی ایران است که باید هر چه سریعتر اقدام عاجلی در این باره صورت گیرد که در صورت اجرای این سیاست هم دولت خود را از سوء مدیریت در امر برجام و احقاق حقوق ملت ایران که در توافق هسته ای بسیار داد سخن داده بودند خلاص می شوند و هم اینکه می توانند نظام را با چالش هایی که در سال 88 نتوانستند آنرا اجرایی کنندمواجه سازند که سخنان هاشمی هم در خصوص انتخابات سال آینده شباهت های عجیبی با مواضع آن دوران وی و سیاست مداران همراه او دارد دیده می شود و هم در خصوص نیروهای نظامی آنهم در جایی که نیروهای تکفیری داعشی و دیگر جریانات تروریستی در اطراف مرزهای ایران حضور فعال دارند را می توان در راستای اجرای استراتژی داموکلس غرب بر بالای سر ایران تلقی نمود.
3- در آخرین مورد هم که اجرایی کردن قرارداد فاتف یا خود تحریمی سازمانها و اشخاص حقیقی تحریم شده توسط غرب توسط سیستم بانکی و مالی دولت یازدهم می باشد. همه این موارد هریک قطعات پازلی است که در طی دو سال مذاکرات هسته ای وچیدنش آغاز شده و با گذشت زمان شکل واقعی و نهایی آن بروز خواهد شد و خواهین دید که کلید واژه های برجام ، تحریم ها، فاتف، سیستم دفاع موشکی ، نیروهای نظامی و... همه در راستای هدفی واحد که همانا " تغییر سیاست ها و رفتارها تا براندازی و تغییر نظام سیاسی" را دنبال می کنند.
* رضا احمد زاده