کد خبر: ۳۸۶۹۷
زمان انتشار: ۱۲:۰۵     ۱۸ بهمن ۱۳۹۰
تحلیل خبرگزاری نشنال‌جیوگرافی از سخنان اخیر رهبر انقلاب:
نشنال‌جیوگرافی: جمهوری اسلامی ایران در مواجهه خود با غرب بر سر برنامه هسته ای اش، یک سلاح بلامنازع دارد: توانایی بستن مهم ترین و اثرگزارترین نقطه ترانزیت نفت در جهان. اگرچه استراتژیست های نظامی و کارشناسان مسائل سیاسی از توانایی ایران در سوق دادن کل جهان به آشوب و هرج و مرج به مدت سه دهه نگران هستند، اما تا این لحظه توفیق چندانی در یافتن مسیرهای نفتی جایگزین برای مهار قدرت تهدیدهای ایران در بستن تنگه هرمز حاصل نشده است.
سرویس بین الملل پایگاه 598 - پس از سخنرانی کوبنده رهبر معظم انقلاب در خطبه های نمازجمعه گذشته، براحتی می توان عصبانیت و ترس را توأمان در وجود رژیم خبیث اسرائیل و دولت امریکا و کارشناسان مسائل استراتژیک این دول دید.

امریکا که خوب می داند ایران به هیچ عنوان از منافع و حق طبیعی خود در داشتن انرژی هسته ای دست بر نمی دارد، و از طرفی تا حد زیادی از توانایی والای نظامی کشورمان باخبر است، بر خلاف رژیم اسرائیل که غیر از قتل و کشتار و خشونت منطق دیگری ندارد، دست به دامان کارشناسان شده تا مسیر جایگزینی برای انتقال نفت بیابند. شاید دولت امریکا که خباثت ها و دشمنی هایش با ملت و نظام ایران بر هیچکس پوسیده نیست بهتر از هر کشور دیگری بداند جنگ با ایران نه پیامد خوشی برای امریکا دارد و نه برای جهان. چرا، تحلیلگران  غربی خود معترفند با توجه به اقتصاد وخیم جهان هر گونه اختلالی در بازار نفت موجب اتفاقات و دگرگونی های سیاسی غیر قابل تصوری در عرصه جهانی خواهد شد؛ بخصوص که شاهدیم ملت های سرتاسر دنیا از جمله امریکا و بجز رژیم سفاک اسرائیل با هرگونه دخالت نظامی و حتی غیر نظامی (تحریم) در ایران مخالف اند. در این میان تحلیل خبرگزاری نشنال جیوگرافی خواندنی است:

سلاح بلامنازع ایران: قدرت مسدود کردن تنگه هرمز!

جمهوری اسلامی ایران در مواجهه خود با غرب بر سر برنامه هسته ای اش، یک سلاح بلامنازع دارد: توانایی بستن مهم ترین و اثرگزارترین نقطه ترانزیت نفت در جهان.

اگرچه استراتژیست های نظامی و کارشناسان مسائل سیاسی از توانایی ایران در سوق دادن کل جهان به آشوب و هرج و مرج به مدت سه دهه نگران هستند، اما تا این لحظه توفیق چندانی در یافتن مسیرهای نفتی جایگزین برای مهار قدرت تهدیدهای ایران در بستن تنگه هرمز حاصل نشده است.

تنش ها هفته پیش زمانی بالا گرفت که ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل صریحاً هشدار داد که برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران، زمان زیادی باقی نمانده است. ایران مدعی است تأسیسات غنی سازی اورانیوم این کشور فقط برای هدف صلح آمیز تأمین انرژی به کار می روند نه برای ساخت سلاح. پس از بازبینی تأسیسات هسته ای ایران توسط بازرسان سازمان ملل و هماهنگی برای یک بازبینی دیگر در اواخر همین ماه، خبرگزاری دولت ایران، این گفتگوها را ”مثبت و سازنده" خواند. اما اسرائیل هشدار داد که تلاش های دیپلماتیک سازمان ملل و تحریم نفتی ایران توسط امریکا و اروپا به اندازه ای سریع عمل نمی کنند که ایران را از تبدیل شدن به یک تهدید هسته ای بازبدارند.ایهود باراک گفت اگر ایران تأسیسات هسته ای خویش را به پناهگاه های زیرزمینی منتقل کند، دیگر برای نابودی آن ها ”بسیار دیر" خواهد بود. گفته های باراک به واهمه حمله هوایی یک جانبه اسرائیل به ایران دامن زده است.

استراتژیست های امور تدافعی معتقدند این کار، اقدام تلافی جویانه ایران در بستن تنگه هرمز را در پی خواهد داشت.

شریان تحت خطر

صدها نقطه حساس وجود دارد که جریان نفت در سرتاسر دنیا را محدود می کنند، از تنگه مالاکا در شرق گرفته تا کانال پاناما در غرب. اما هیچکدام از آنها اهمیت تنگه هرمز را ندارند. در سال 2011، هر روز به طور متوسط 16 میلیون بشکه نفت، و یا به عبارتی 20درصد کل نفت داد و ستد شده در جهان از راه آبی 173 مایلی (280 کیلومتری) بین ایران و عمان –که خلیج فارس را به خلیج عمان و آبهای بعد از آن متصل می کند- می گذرد. باریک ترین نقطه این تنگه، 31 مایل (50کیلومتر) عرض دارد، اما کشتیرانی در این نقطه بسیار محدودتر است. کشتی های نفت کش باید در حالی از این تنگه بگذرند که [همه] در مسیر کشتیرانی به عرض 2 مایل (3.2 کیلومتر) یا در حال ورود باشند و یا در حال خروج و با یک منطقه حائل به همان عرض از هم جدا شده باشند. در سال 2011 درحدود 14 نفتکش حاوی نفت خام، روزانه از این مجرا خارج می شدند که مقصد 77 درصد آنها آسیا و اقیانوس آرام بود.

با نگاهی به تاریخ می توان خطر اقتصادی بسته شدن تنگه هرمز را براحتی دریافت. عظیم ترین اختلال در بازار نفت در آگوست سال 1990 زمانی رخ داد که عراق به کویت حمله کرد و اینگونه، هر روز 4.3 میلیون بشکه نفت از بازار دریغ می شد که تقریباً معادل 6.5 درصد نفت نیاز جهان بود. این توقف [عرضه نفت] باعث شد که قیمت های نفت در جهان دو برابر شوند(از حدود 20$ تا 40$ در هر بشکه). اما مسدود کردن تنگه هرمز نزدیک به چهار برابر بیشتر از بحران کویت موجب کاهش عرضه نفت خواهد شد و بازار نفت را سه برابر عظیم تر از آن دچار اختلال خواهد کرد. و این از بین بردن بی سابقه عرضه نفت زمانی واقع خواهد شد که هر بشکه نفت قیمتی در حدود 100 دلار دارد و اقتصاد جهانی نیز [بسیار] ضعیف است.

ریچارد جونز، دیپلامت حرفه ای ایالات متحده و مدیر آژانس بین المللی انرژی (که پایگاه آن در فرانسه است) اختلالی را که ایران می تواند در بازارهای نفت ایجاد کند ترسیم کرد. او گفت تهدید بستن تنگه هرمز ”هم اکنون نیز تا حدودی بر بازهای نفت تأثیر گذاشته است" بدین معنی که این تهدید، یکی از دلایل بالا بودن کنونی قیمت ها تا این حد است. او گفت: ”احتمال مسدود شدن طولانی مدت تنگه هرمز نسبتاً کم است."

تهدید نا متقارن

آخرین تلاش ایران برای ایجاد اختلال در کشتیرانی از طریق تنگه هرمز به زمان یک دهه جنگ ایران و عراق در دهه 1980 برمی گردد. در آوریل سال 1988، ناوچه موشک انداز رابرتز U.S.S. Samuel B ایالات متحده مورد اصابت مین ایرانی قرار گرفت و تقریبا غرق شد. این اتفاق باعث شد رئیس جمهور وقت امریکا، رونالد ریگان دستور یک حمله تلافی جویانه گسترده را صادر کند. اگرچه نیروی دریایی ایران هنوز هم قابل مقایسه با نیروی دریایی ایالات متحده نیست، اما جمهوری اسلامی ایران از آن زمان تا کنون سرمایه گذاری هنگفتی در ساخت سلاح های  ”جنگ نا متقارن" انجام داده است. در یک گزارش مفصل در سال 2008 -که مؤسسه مطالعات شرق نزدیک در واشنگتن آن را ارائه داده بود- آمده است استراتژی ایران بر باطری های [ضد]موشکی ساحلی متحرک، موشک های پیشرفته ضد ناو نصب شده روی ناوهای حمله سریع، زیردریایی های کوچک، مین های پیشرفته ضد ناو و هواپیماهای بدون سرنشین، و همچنین توانایی پنهان کردن و به کار گرفتن سریع توپخانه خود در میان خلیج های کوچک، ورودی ها، و جزایری که در سرتاسر ساحل 1500 مایلی ( 2400 کیلومتری) خود در خلیج فارس دارد، استوار است.

کارشناسان مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در واشنگتن دی سی در ماه گذشته تحلیلی از تهدید بستن تنگه هرمز ارائه دادند که شامل سناریویی بود که طی آن، اسرائیل حملات هوایی عمده ای را بر ضد ایران ترتیب می داد. تحلیلگران پیش بینی کردند که ایران با استفاده از زیردریایی های فوق کوچک خود بمب های هوشمندی را در تنگه و خلیج عمان کار می گذارد. تحلیلگران همچنین هشدار دادند که نفتکش ها ممکن است توسط اژدرهای ایرانی مورد حمله قرار گیرند. به گفته تحلیلگران CSIS، احتمال دارد یک چنین رویارویی باعث آغاز جنگ محدود دریایی و هوایی ایالات متحده برای باز کردن تنگه هرمز بشود. اما این امر می تواند کشتیرانی را به مدت یک هفته متوقف کند و هزینه های نفتکش ها و حق بیمه آنها را ظرف مدت دو تا سه هفته دو برابر کند.

قطع کردن جریان نفت از طریق تنگه هرمز همچنین می تواند یکی از مهمترین دریچه های امنیتی بازار نفت جهان را از کار بیاندازد. تقریبا تمام ظرفیت نفت جایگزین دنیا –در حدود 3.5 میلیون بشکه در روز- در عربستان سعودی واقع است. در طی سال گذشته و در خلال بحران لیبی، و جنگ عراق در دهه گذشته، التزام و تعهد صریح پادشاهی عربستان به ادامه جزیان نفت بوده است که به عنوان اهرمی حائز اهمیت در مهار بازارهای نفت دیده شده است. اما از آنجاییکه 75 درصد نفت عربستان سعودی از طریق تنگه هرمز صادر می شود، توانایی این کشور در جبران هر گونه کمبود در بازارهای نفتی جهان عملاً بی فایده خواهد بود.

عربستان سعودی همچنین می تواند نفت خود را از طریق خط لوله 745 مایلی (1198 کیلومتری) شرق به غرب از ابقیق تا دریای سرخ صادر کند، که در صورت مسدود شدن تنگه هرمز، مهم ترین مسیر جایگزین به شمار می رود. اما این خط لوله فقط توانایی انتقال 5 میلیون بشکه نفت در روز را دارد که کمتر از یک سوم میزان نفت انتقالی از تنگه هرمز است.

یک پیشنهاد بدیع برای تقویت این ظرفیت، استفاده از مواد شیمیایی است که از آنها با اصطلاح DRA یاد می شود. این مواد جریان نفت از طریق خط لوله را تسهیل می کنند. اقتصاددانی به نام داگوبرت بریتو، شاغل در مؤسسه A. Baker Institute for Public Policy واقع در دانشگاه رایس در ایالت هوستون -که در دهه گذشته این پیشنهاد را ارائه داده بود- تخمین زده است که استفاده از DRAها به علاوه تقویت خط لوله ها و با بکار بردن پمپ ها، پروانه ها و توربین های اضافی، ظرفیت انتقال نفت از طریق خط لوله را به 11 میلیون بشکه در روز می رساند. آقای بریتو وقی برای اولین بار و با تکیه بر تکنولوژی سال 2000 این تحلیل را ارائه داد، گفت هزینه چنین کاری را در حدود 600 میلیون دلار برآورد کرده است. او گفت اگرچه هزینه ها از آن زمان تا کنون افزایش یافته اند اما از طرفی اصلاحات و پیشرفت هایی نیز در ساخت DRAها رخ داده که ایم انتقال را حتی سریع تر می کند.

بریتو در یک مصاحبه گفت: ”نمی توان از این طریق نفت کافی را برای مدتی طولانی انتقال داد. اما این کار موجب حفظ زمان می شود. با این کار دیگر برای سرهت بخشیدن به کارها فشاری احساس نخواهیم کرد."

اما از آنجاییکه این خط لوله از عربستان سعودی می گذرد، باید دید که آیا این پادشاهی چنین سرمایه گذاری را خواهد کرد یا نه. و حداقل در کوتاه مدت، ممکن است هزینه های طرح بیشتر از منافع آن باشند، زیرا بستن تنگه هرمز، قیمتی را که عربستان سعودی برای هر بشکه نفتی که از طریق دریای سرخ صادر می کند، بی نهایت افزایش خواهد داد.

دیگر جایگزین مهم انتقال نفت از تنگه هرمز، خط لوله ی 230 مایلی (370 کیلومتری) به ارزش 3.29 میلیارد دلار است که از سالها پیش  از مسیر امارات متحده عربی در دست ساخت است. وزیر نفت امارات ماه گذشته اعلام کرد که ساخت این خط لوله –که از نزذیکی ابوظبی تا جایی در خلیج عمان کشیده شده- تقریبا تمام شده است. اما ظرفیت خط لوله نفت خام ابوظبی، 1.5 بشکه در روز و یا به عبارتی یک دهم نفت انتقالی از طریق تنگه هرمز است. و از طرفی، این پروژه که با تأخیرهای متوالی رو به رو بوده، تا ماه می یا ژوئن عملیاتی نمی شود.

در حقیقت برخی تحلیلگران، ماه می یا ژوئن را زمان احتمالی حمله اسرائیل به ایران می دانند. زیرا ایهود باراک گفته بود که این رژیم نمی تواند در فصل بهار، منابع خود را به یک مشق نظامی با امریکا صرف کند.

به رغم سه دهه نگرانی از آسیب پذیری تنگه هرمز، زمان بسیار کمی برای یافتن جایگزینی بری تنگه هرمز –مهمترین حوزه نفتی جهان- وجود دارد. بریتو گفت: ”من پیشگو نیستم، اما وجود خطرهایی را احساس می کنم. و اگر جایگزین های بیشتری داشتیم، خیلی راحت تر خود را [از جنگ] کنار می کشیدیم."

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها