به گزارش پایگاه 598، بحث مسابقات باشگاهی فوتسال بخصوص در سطح جهان یک بحث چندین و چند
ملیتی است زیرا رقبای ما و به ویژه تیمهای اروپایی ترکیب خود را سرشار از
مهرههای خارجی میکنند و این در حالی است که تیمهای باشگاهی فوتسال در
ایران معمولا نفرات خارجی ندارند و اگر هم داشته باشند در کمترین حد است و
ستارههای درجه اول این ورزش را شامل نمیشوند.
با این توضیحات میتوانید حدس بزنید که رقبای «تاسیسات» در جام باشگاههای
جهان مشتی تیمهای تا بن دندان مسلح بودهاند و با همین منوال میتوان
باختهای سبک شمسایی و یارانش برابر آن رقبا را نه یک شکست بلکه نوعی کسب
تجربه لازم طی مصاف با امثال بارسلونا و باشگاهی پرمهره از برزیل و همچنین
بنفیکای پرتغال دانست.
بنابراین، مشکل، سوال و ابهام اصلی از آنجا آغاز شد که تیم شمسایی پس از
فارغ شدن از جام باشگاههای جهان به صحنه نبرد آسیاییها گسیل شد و چون از
قبل اعلام کرده بود که با تجربیات برگرفته از آوردگاه قطر قصد قهرمانی مجدد
در آسیا را دارد، حساسیتها و توقعات را نسبت به کار خود بیشتر ساخت. شاید
خستگی ناشی از حضور در آوردگاه جهانی قطر فراتر از تجربیات حاصل در آنجا
عامل اصلی ترسیم سرنوشت تیم شمسایی در رقابتهای قهرمانی آسیا بوده باشد
اما هر طور به مساله نگاه کنیم وحید و یارانش در یک میدان عصبی که از قبل
هم مشخص بود مسائل روحی و روانی بالاتر از فنی و تاکتیک در آن حرف اول را
میزند کم آوردند و نتوانستند از آن معبر گذر کنند و این ناکامی دوم
برایشان بسیار گرانتر و سنگینتر از شکست در منزلگاه اول بود زیرا در
مسابقات باشگاههای جهان همیشه این فرضیه و دفاعیه وجود داشت و هنوز هم
وجود دارد که تاسیسات در اندازههای قهرمانی نبوده است و فقط آمده بود تا
با انجام مسابقاتی مفید در آنجا برای تکرار قهرمانیاش در قاره کهن آماده
شود.
حالا که آن وعده عملی نشده و آن نیاز تامین نگشته، شکست دوم طبعا سر و صدای
بیشتری را بر پا کرده و سوالات فزونتری را به وجود آورده است. مسالهای
که شاید توضیحات فنی لازم از سوی شمسایی پاسخی مناسبتر برای آن باشد زیرا
آنچه تعدادی از بازیکنان تاسیسات شامل محمدرضا سنگسفیدی بعد از ناکامی
مقابل ناگویا گفتهاند (این شکست را باور نداریم و فقط یک شگفتی بود و ژاپن
هزار سال دیگر هم به ما نمیرسد) مشکلی را حل نمیکند و بازکننده راههایی
بهتر و بردهایی فزونتر برای آینده نیست.