پیشنهاد پیروزی مبنی بر مذاکره با طارمی، اصرار هواداران، رایزنی هدایتی و نهایتا مذاکره و توافق رسمی طاهری با طارمی منجر به ماندن اقای گل شد. طارمی مثل عالیشاه می توانست به تیمی اروپایی برود اما آنها لیگ های درجه دو اروپا را به پرسپولیس ترجیح ندادند و مهمتر اینکه طارمی در نهایت صداقت گفته بود فکر جایگزین باشید و اینگونه دست باشگاه را باز گذاشته بود. بلاشک هم اگر کاوه رضایی با پرسپولیس قرارداد بسته بود هیچ یک از جریانات فوق رخ نمی داد و طارمی به تیمی از روسیه، ترکیه یا سوییس می رفت.
از آن سو اما بی خبری از رامین رضاییان، مخفی کاری ها، بی توجهی به مصاحبه های برانکو، مهم نبودن خبر جریمه و شکایت و تنبیه، اینکه چرا باشگاه حواسش به این بند نبوده، اینکه آیا رضاییان در صورت عدم تسویه کامل تا پانزده خرداد آزاد می شود یا نمی شود و یا اینکه شکایت باشگاه اثرگذار خواهد بود و آی تی سی صادر می شود یا نمی شود موضوعات مورد بحث ما نیست. ما می گوییم چرا رضاییان مثل طارمی نگفت که می خواهم به اروپا بروم تا باشگاه و مربی فکر جایگزین باشند.
چرا تا این حد مخفی کاری و پنهان کاری؟ اقلا پس از پانزده خرداد می
توانست حرفش را به کرسی بنشاند و آزاد شود اما اقلا می توانست بگوید که من
نمی مانم و با تیمی هم همانطور که پیروزی 26 خرداد خبر داده بود توافق کرده
ام. حرف ما این است؛ نمی توانستی مثل طارمی صادقانه بگویی روی من حساب
نکنید؟! آیا برای اینکه آزاد شوی این مخفی کاری ها واجب و لازم بود؟آن هم
تا این حد؟!تا این حد که هیچ کس در باشگاه و تیم خبری از بازیکن تیم نداشته
باشد؟!