به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، سفر محمد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان و عامل اصلی
جنگ یمن، به آمریکا همزمان با کنار کشیدن امارات متحده عربی از همراهی
نظامی با ائتلاف عربستان برای حمله نظامی به یمن، نشان از عمیقتر شدن
باتلاق یمن برای آل سعود دارد.
مشاور رئیس امارات متحده عربی در
امور خارجه اعلام کرد امارات، کار خود را در جنگ یمن پایان یافته میداند و
از این پس به عملیات نظامی در یمن ادامه نخواهد داد. به نظر میرسد وزیر
دفاع عربستان در سفر به آمریکا در جستجوی یافتن راهی برای پایان دادن به
جنگ یمن است. آل سعود اکنون در یمن نه تنها برای ادامه جنگ یمن مشکل دارند
بلکه حتی برای پایان دادن به آن هم دچار مشکل جدی هستند.
در این
زمینه نکات فراوانی وجود دارد که در سطح رسانهای کمتر مورد توجه قرار
گرفتهاند. نکته اول آنکه جنگ علیه مردم مظلوم یمن، از ابتدا بیهوده و
غیرقابل توجیه بود و حتی نیروهای ائتلاف هم انگیزهای برای ورود به آن
نداشتند بلکه فقط به خاطر بهرهمندی از ریخت و پاش دربارهای عرب، این
جنایتکاران به جنگ مردم یمن رفته بودند. همگان بخاطر دارند که نخستین دور
حملات هوائی ارتش عربستان با ریخت و پاش وسیع شاهزادگان عیاش سعودی همراه
شد که به هر خلبان یک خودروی اشرافی «بنتلی» اهدا شد.
امارات هم از
ابتدا به خاطر خوش رقصی برای آل سعود وارد این جنگ شد ولی با مشاهده عواقب
این جنگ نابرابر و به ویژه پس از هلاکت حداقل 60 مقام ارشد نظامی و سایر
نیروهای اعزامی به یمن، در فکر جدا کردن حساب خود از ریاض بود. مقامات
ابوظبی و حتی وزیر دفاع امارات در آن مقطع پایان مشارکت در ائتلاف خونین با
ریاض را اعلام کردند ولی با اعمال فشار همه جانبه از موضع خود برگشتند.
با
این همه، بعضی از نظامیان امارات با تصمیمات شخصی خود مراتب عدم رضایت خود
را نشان میدادند که بارها مورد اعتراض آل سعود قرار گرفتند که بمبهای
خود را به هدر میدهند و تلفات سنگینی به مردم یمن وارد نکردهاند چرا که
اکثر بمبها را در مناطق بیابانی رها کردهاند. موضوع مهمتر به عدم مهارت
جنگی رژیمهای عضو ائتلاف عربی نسبت به مردم و عشایر جنگ دیده یمن بود که
تلفات سنگینی را به ارتشهای ائتلاف و به ویژه امارات وارد کرد. اگرچه
ائتلاف از نظر تجهیزات نظامی در موقعیت بهتری قرار داشت ولی مهارت جنگی
نیروهای مردمی به ویژه عشایر غیور و سلحشور یمن، عرصه را بر نیروهای ائتلاف
تنگ کرده است.
سقوط چند بالگرد و هواپیمای نظامی امارات در طول
کمتر از یک هفته که بعضی از آنها حامل فرماندهان عملیات میدانی بودهاند،
پوزه شیوخ امارات را به خاک مالید و باعث شد کاخنشینان از ادامه منازعه با
مردمی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، به کلی منصرف شوند. چرا که
بیم انتقام جوئی هر لحظه رعشه بر اندام سران ائتلاف ناکام عربی میاندازد.
ایکاش سران ائتلاف عربی به این نکته هم میاندیشیدند و اینگونه بیمحابا
عمل نمیکردند که امروزه راه بازگشت و جبران هم در برابرشان مسدود باشد.
این
شرارت آل سعود، به نتایج تلخ و تاسف باری منجر شده است. رژیمهای عضو
ائتلاف آتش یک بحران ریشهدار در منطقه را علیه خود و دیگران دامن زدند و
درحال حاضر ناچارند درباره عواقب آن بیندیشند که این فاجعه را چگونه پایان
دهند که پیامدهایش دامنگیر آنها نشود. عقب نشینی امارات به منزله شکست
ائتلاف «طوفان قاطعیت» و اعلام رسمی شکست و ناکامی کلیت این ائتلاف شوم
عربی است، چرا که اگر موفقیتی به چشم میآمد و یا انتظار موفقیتی وجود
داشت، امارات هرگز حاضر نبود پس از پذیرش آنهمه خفت و بدنامی، اعلام انصراف
کند. علاوه بر این، ریاض نه تنها تاکنون تقریباً تنها بود و بیشترین بار
جنایات جنگی را عمداً و عملاً به دوش خود میکشید، از این پس تنهاتر از
گذشته با عواقب تلخ بحران یمن روبرو خواهد شد. به ویژه آنکه از میان ائتلاف
شوم عربی، این تنها عربستان است که با یمن، مرزهای طولانی مشترک دارد و
باید از این پس آثار و تبعات شرارتهایش را در پشت مرزهای خود شاهد باشد.
ریاض
هم نه تنها وضعیت بهتری ندارد بلکه از این بابت در شرایط به مراتب
وخیمتری قرار گرفته است. از یکطرف تلفات و خسارات وارده بسیار زیاد است و
از سوی دیگر ناامنی در مرزها و حتی در عمق خاک عربستان در نواحی مرزی به
مرزهای بحرانی رسیده و نارضایتیها را دامن زده است. از سوی دیگر حتی
حامیان همیشگی آل سعود هم نسبت به عواقب این جنگ بیهوده هشدار میدهند و
خواستار پایان دادن به این بحران خودساخته هستند که هیچ یک از اهدافش
برآورده نشده و در آینده نیز نه تنها قابل دستیابی نیست بلکه توان نظامی
عربستان را در یک جنگ فرسایشی، شدیداً به تحلیل برده است. اقدام بعدی ریاض
هرچه باشد، در این نکته تردیدی نیست که فروپاشی ائتلاف عربی از هم اکنون
قطعی و غیرقابل ترمیم است که در مسیر غیرقابل بازگشت قرار گرفته است.
ریاض
در واقع، از این دیدگاه در موقعیتی به مراتب شکنندهتر و آسیبپذیرتر قرار
دارد. چرا که تا همین مرحله نیز بیشترین مسئولیت و بار جنگ را عربستان به
دوش کشیده و در نتیجه شکست کنونی بیش از آنکه شکست امارات باشد، ناکامی
عربستان و انزوای آل سعود تلقی میشود که جدیترین هم پیمان آل سعود، البته
در ظاهر، حساب خود را از حساب ریاض جدا میکند و آنرا در برابر طوفان
ناکامیها تنها میگذارد. این پدیده، شکستی به مراتب افزونتر برای شاهزاده
بیکفایت و جوان، محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان هم هست و از این بابت
باید در انتظار عواقب آن در درون دربار آل سعود و ملامت رقبای خشمگین درون
طیف شاهزادگان هم باشد، پدیدهای که خود میتواند مظهری از یک طوفان تلقی
شود.