کد خبر: ۳۷۵۶۷
زمان انتشار: ۱۹:۰۵     ۱۲ بهمن ۱۳۹۰
یادداشت میهمان
محمد اکرمی‌نیا
سوریه در جغرافیای سیاسی منطقه
سوریه كشوری بسیار مهم از لحاظ جغرافیایی و استراتژیك است. از نظر موقعیت جغرافیایی، سرپل سه قاره آفریقا، اروپا و آسیا محسوب می‌شود. 185هزار كیلومتر مساحت و 180كیلومتر مرز آبی با مدیترانه باعث شده تا دسترسی به اروپا و شمال آفریقا برای این كشور به آسانی فراهم گردد. از حیث جغرافیای سیاسی نیز 70كیلومتر مرز مشترك با رژیم صهیونیستی و 350كیلومتر مرز مشترك با لبنان باعث شده تا این كشور موقعیت ممتازی در این منطقه داشته باشد. برای مثال اگر به نقشه بنگریم، درمی‌یابیم كه سوریه به منظور مقابله با رژیم صهیونیستی، لبنان را در دل خود جای داده است. بلندی‌های جولان نیز موقعیت استراتژیكی است كه البته بخشی از آن پس از جنگ سال 1967 اعراب و اسرائیل، به دست این رژیم اشغال شد.

شبیه‌سازی دروغین
 در آن جنگ رژیم صهیونیستی صحرای سینا در كشور مصر و كرانه باختری رود اردن را نیز اشغال كرد اما مصری‌ها در قراداد ننگین «كمپ‌دیوید» در سال 1979 در قبال پس گرفتن صحرای سینا با رژیم صهیونیسیتی صلح كردند و اردن هم سال 1994 صلح كرد و بخش‌هایی از خاك خود را پس گرفت. این در حالی بود كه روند مخاصمه و جنگ بین سوریه و رژیم صهیونیستی باقی ماند؛ مخصوصاً پس از صلح رژیم صهیونیستی با مصر و اردن، فشارهای بسیار زیادی بر سوریه وارد شد تا این كشور هم به روند صلح خاورمیانه بپیوندد اما این كشور هیچ‌گاه تضمین معتبری از جانب رژیم صهیونیستی پیدا نكرد تا بتواند صلح كند. در واقع تلاش رژیم صهیونیستی این بود كه در صفوف كشورهای عربی شكاف ایجاد كند و جداگانه با هركدام به تفاهم برسد و قرارداد امضا كند كه سوریه و لبنان حاضر به این كار نشدند.

كشوری با این موقیعیت خاص و ممتاز در منطقه، تنها كشوری است كه در مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده و بازی مستقلی را خارج از وابستگی به اسرائیل و آمریكا ارائه می‌كند و نقش بسیار تأثیرگذاری در روند تحولات منطقه دارد. بنابراین ایجاد تشنج در چنین كشوری آرزوی دیرینه نظام سلطه است.

پروژه‌ی شبیه‌سازی
برای درك بهتر «شبیه‌سازی» در سوریه باید به یك نكته توجه كرد: با وجود اینكه حركت‌های انقلابی در سطح كشورهای منطقه برای اسقاط نظام‌های این كشورها شكل گرفته و این را از شعارهای انقلابی مردم می‌توان فهمید، اما آنچه آمریكا و رژیم صهیونیستی دنبال می‌كنند تلاش برای شبیه‌سازی حركت‌های اصلاح‌طلبانه مردم سوریه با قیام‌های انقلابی منطقه است. آن‌ها قصد دارند تا اعتراضات داخل سوریه را شبیه قیام‌های مردمی كشورهایی همچون یمن، لیبی، مصر، بحرین و تونس نشان دهند. در واقع آمریكا با این اقدام خود، اهداف معینی را دنبال می‌كند.

این كشور در قدم اول می‌خواهد نشان دهد كه حركت‌های منطقه به صورت یكپارچه ضد آمریكا و اسرائیل نیست؛ این در حالی است كه اساساً تمام آن چیزی كه در لایه‌های سیاسی آشكار و لایه‌های پنهانی این كشورها مطرح است، آمریكاستیزی ناشی از سرسپردگی سران این رژیم‌ها به آمریكاست. در همین رابطه رهبر انقلاب در سخنان 14 خرداد، اسلامی‌بودن، مردمی‌بودن و ضد آمریكایی و اسرائیلی بودن را سه شاخصه اصلی انقلاب‌های منطقه معرفی كردند. هدف بعدی آمریكا ایجاد وضعیت متشنج در سوریه به منظور ایجاد سپر دفاعی برای رژیم صهیونیستی است. بدین‌صورت كه با تضعیف سوریه - كه یكی از كشورهای حامی اصلی حزب‌الله لبنان بوده و نیز این كشور اساساً برای نظام سیاسی لبنان بسیار مهم است- حزب‌الله لبنان را تضعیف و به تبع آن جریان مقاومت را كم‌رنگ كرده و موقعیت رژیم اشغال‌گر قدس را مستحكم نماید.

سخنان سیدحسن نصرالله درباره دادگاه مرحوم رفیق‌ حریری هم بیانگر این مطلب بود كه آمریكایی‌ها به دنبال این هدف در منطقه هستند. از طرفی چهار نفر از عناصر اصلی و رهبران حزب‌الله متهم به دخالت در ترور رفیق حریری می‌شوند و از طرف دیگر سوریه را با دخالت‌های خود به هم می‌ریزند. وقتی تكه‌های پازل را كنار هم بگذاریم، متوجه می‌شویم كه  تشنجات ایجاد شده در سوریه هم همان حلقه مفقوده‌ای است كه با وجود آن امنیت اسرائیل تضمین می‌شود.
حتی برخی اشخاص خارجی، رأساً در سوریه به صورت ناشناس حضور پیدا كرده و كمك‌هایی را به گروه‌های مخالف ارائه كرده‌اند. این دخالت تنها به این دلیل است كه بازی سوریه در منطقه بازی مستقلی است و این چیزی نیست كه برخی كشورهای عرب منطقه تحمل كنند.

با نگاهی به تاریخچه دفاع از رژیم صهیونیستی، خواهیم دید كه به طور مثال قبل از فروپاشی شوروی و در دوران جنگ سرد، سه محور اصلی سیاست‌های آمریكا در منطقه عبارت بود از: تأمین امینت اسرائیل، تضمین جریان صدور نفت و قطع نفوذ كمونیسم. بر همین اساس است كه «ژوزف نای» می‌گوید: پروژه آمریكا در خاورمیانه سه محور دارد: نظم، نفت، اسلحه. در اینجا نظم به معنای برتری اسرائیل است كه  این نقطه كانونی در سیاست خاورمیانه آمریكاست.

در واقع باید گفت هدف آمریكا برای تشنج‌آفرینی در سوریه این است كه اگر در مصر، رژیم مبارك كه طرفدار اسرائیل بود سقوط كرد و آمریكا امتیازی در منطقه از دست داد، حداقل بتواند با تضعیف سوریه امتیازاتی بگیرد كه به نفع اسرائیل باشد. لذا با شبیه‌سازی این حركت‌ها، با ایجاد تشنج‌ها و با هر وسیله ممكن می‌خواهد به این هدف برسد.
ضمن اینكه استفاده از وسائل نوین ارتباط‌جمعی، تحریك و شوراندن اپوزیسیون خارج‌نشین و ایجاد فشار توسط مجامع بین‌المللی از ابزارهای نظام سلطه علیه سوریه است.

صحنه داخلی سوریه و مشكلات موجود
البته صحنه داخلی سوریه هم مستعد این قضیه است؛ چراكه علاوه‌بر مواردی كه در بالا ذكر شد، سوریه كشوری تكثر قومی و مذهبی بسیاری زیاد است. مسیحیان در سوریه 10 فرقه هستند و مسلمانان نیز حداقل 5 فرقه شامل «اسماعیلیه»، «علویان»، «اهل سنت»، «یزیدیه» و «دروزی» می‌باشند. در نتیجه بستری فراهم است كه تحریكات خارجی، امروز اندكی مؤثر واقع شود. اما نكته مهم این‌جاست كه مهار این وضعیت در سوریه به نفع مردم است؛ چراكه این تشنجات، سوریه را از جایگاه منطقه‌ای خودش عقب می‌اندازد. هر چقدر نظام سیاسی سوریه تضعیف شود موقعیت سوریه در منطقه تضعیف می‌شود و این به نفع مردم نخواهد بود.

سوریه‌ از زاویه‌ای متفاوت
وجه تمایز انقلاب‌های مردمی منطقه و تشنجات ایجادشده در سوریه این است كه تمام كشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با تحركاتی مواجه هستند كه منشأ داخلی دارد و این مردم هستند كه بر اثر فشارهای سیاسی و تنگناهای اقتصادی به این نتیجه رسیده‌اند كه انقلاب كنند اما در سوریه وضعیت به این شكل نیست. گرچه سوریه هم به دلیل مشكلات اقتصادی و سیاسی نیاز به اصلاحات دارد كه آقای بشار اسد هم به آن اشاره كرد و اقداماتی هم در زمینه اصلاحات سیاسی به عمل آورده است اما مردم خواهان اصلاحاتی بنیادی‌تر هستند. از جمله حمایت‌های بشار اسد از اصلاحات می‌توان به لغو شدن حالت فوق‌العاده، آزادی زندانیان سیاسی، اعطای تابعیت به كردهایی كه سال‌های طولانی تابعیت سوریه را نداشتند و اقدامات دیگری در جهت اصلاح وضعیت اقتصادی از جمله اصلاح نظام دستمزد كارمندان اشاره كرد.

ادامه این اعتراضات با این اصلاحات سیاسی اقتصادی بیانگر وجود دو جریان در این كشور است؛ یك جریانی كه مردمی بوده و خواهان  اصلاحات هستند و رئیس‌جمهور هم به خواسته‌های آنان صحه گذاشته و ضمن تأیید حرف مردم، قول داده تا ترتیب اثر دهد. اما جریان دیگری كه وجه تمایز حركت‌های مردمی در كشورهای دیگر با سوریه نیز می‌باشد، جریان دست‌نشانده دشمنان در این كشور است. برای مثال برخی از گروه‌های تروریست به تحریك برخی كشورهای منطقه از مرزهای اردن به صورت مسلحانه وارد این كشور شدند و به ایجاد تشنج پرداختند. این در حالی است كه ما در صحنه‌ی تظاهرات تونس، مصر و یمن نمی‌بینیم كه گروهی از خارج كشور بیاید و تهدید كرده و دست به سلاح ببرد. حتی برخی اشخاص خارجی، رأساً در سوریه به صورت ناشناس حضور پیدا كرده و كمك‌هایی را به گروه‌های مخالف ارائه كرده‌اند. این دخالت تنها به این دلیل است كه بازی سوریه در منطقه بازی مستقلی است و این چیزی نیست كه برخی كشورهای عرب منطقه تحمل كنند. بنابراین در تحریك حركت‌های مسلحانه داخل سوریه دخیل هستند و خشونت‌ها را نیز افزایش داده‌اند.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها