حرمت موی سپید و زحماتی که این مدیر برای ورزش ایران کشیده موجب شده که بسیاری از منتقدین و پیشکسوت ها افشارزاده را در پیله ای خاص نگه دارند اما واقعیت کارنامه افشارزاده در استقلال بار سنگین شکست را از روی دوش مظلومی برمیدارد.
افشارزاده دو فصل است که به استقلال آمده و تیمی را تحویل گرفت که تا روز آخر مدعی قهرمانی بود و به چهار تیم برتر آسیا هم رسیده بود.
ماحصل این دو فصل تا امروز این بوده است: سه شکست در دربی، یک تساوی و البته بدون جام. اگر و تنها اگر استقلال روی ریل پیشرفت قرار داشت و این پیشرفت را مثل پرسپولیس میتوانستید احساس کنید این کارنامه قابل کتمان بود اما استقلال دور خود میچرخد و مسیرهم درست جلو نمیرود.
در واقع حتی برنامه بلند مدتی هم در این باشگاه دیده نمیشود از جوانگرایی ویژه گرفته تا برنامه ای مدون مثلا برای تاسیس بانک یا سیم کارت آبی و مواردی که پیش از این در برنامه کاری استقلال قرار داشت. این باشگاه مدتهاست حتی مدیر آکادمی ندارد و اینها رخ نداده جز با کمبود وقت افشارزاده در استقلال.
سرپرست این باشگاه برای این باشگاه نمیتواند وقت بگذارد. کافی است تعداد جلسات برگزار شده هیات مدیره را بشمارید و ببینید چقدر این جلسات انجام شده و در چقدر از آنها افشارزاده حضور داشته است.
عدم حضور افشارزاده در جلسات و عدم تصمیم سازی با اتکا به تجربه این مدیر موجب شد مدیرانی تصمیم ساز باشگاه دو ستاره استقلال شوند که تاکنون تیم محلی هم نداشتهاند و نهایتا اینکه مدیران با تجربه تری مثل نظری جویباری و البته بهرام امیری را هم حذف کردند تا کار دست اسپانسر و مدیران رده میانی بیافتد که ماحصل آن رقم خوردن سه شکست در دربی با امیر قلعه نویی و پرویز مظلومی باشد و بی جام بودن و حتی بی برنامه بودن.
بهرام افشارزاده را امیررضا خادم مدیر استقلال کرد و پس از آن گودرزی با وجود مدیریت افشارزاده در استقلال ایشان را سرپرست حوزه وزارت ورزش کرد و به این ترتیب اتفاقی برای استقلال رخ داد که اکنون حتی سهمیه گرفتن این تیم در لیگ هم با اما و اگر همراه شده است.
شکست با دو مربی مقابل پرسپولیس در واقع فشار را از روی دوش مظلومی برمیدارد و او را تنها رها نمیکند. باید دید آیا مظلومی هم مثل امیر قلعه نویی قربانی اشتباهات کل مجموعه خواهد شد یا اینکه افشارزاده خودش در آخر فصل از استقلال خواهد رفت؟