شمارههای اخير ماهنامه مهرنامه (شمارههای 15، 16 و 17) مثل شمارههای قبل، مملو از تبليغ غرب (غرب علمی و فرهنگی) است. اکثر مطالب اين نشريه، ترجمه مقالات غربیهاست يا توسط سکولارهایی تولید میشود که به آن سوی آبها و مرزها دل بسته اند و دغدغه مذهبی و اسلامی و توجه به عظمت انقلاب و اسلام و مفاخر دينی و پيشرفت های کشور، در آنها مشاهده نمیشود. اينها نه امامت میفهمند، نه ولايت فقيه و نه مهدويت. و مهرنامه به پاتوقی جديد برای اين قبيل سکولارهای بريده از فرهنگ ناب و زلال ولايت و مهدويت تبديل شده است.
شماره 18 ماهنامه مهرنامه
در تک تک مقالات و گفتارهای اين نشريه، نيشهایی به آرمان های انقلاب و نظام وجود دارد و به گونهای موذيانه و شبه علمی عمل می شود که نتوان مچ کسی را گرفت! و برخلاف ادعای بی طرفی که در ديباچه اش مطرح می شود به دنبال ترويج و تربيت جريانهای سکولار است و هر گروه سياسی يا فکری سرسپرده که در اين راستا قدم بر دارد مورد حمايت آن قرار می گيرد.
اين نشريه رسالت خود را حمله به نقاط قوت جمهوری اسلامی در مقياس ملی و منطقه ای و جهانی (از پايگاه آموزههای علوم انسانی و اجتماعی غربی) و نيز، ترويج و تطهير غرب و ايجاد تشکيک و ياس و انفعال نسبت به آينده حرکتهای اسلامی، تعريف کرده است. به طور خلاصه، میخواهد کاری کند که ما در مسلمات اسلامی و انقلابی مان ترديد کنيم و خودمان را مقهور فرهنگ غرب ببينيم و احساس کنيم که جبهه فرهنگی و علمی انقلاب اسلامی، يا چيزی ندارد و يا اگر دارد، قابل عرضه نيست، و در آينده هم موفق نمیشود!
چند نمونه از تلاشهای مهرنامه از اين قرار هستند:
ـ اشاعه تفکرات فلسفی و علمی غرب و تجليل از فلاسفه و دانشمندان علوم انسانی غربی ـ توجيه بحران های نظام سرمايه داری (مثل بحران مالی و جنبش وال استريت و ...) به عنوان بحران های عرضی غيرمرتبط با ذات نظام سرمايه داری (و کوشش برای جلوگيری از انفعال بيشتر روشنفکران) ـ روشنفکرسازی و شخصيتسازی و متفکرسازی و بالا بردن و بزرگنمایی برخی از نويسندگان یا صاحب نظران ـ تبليغ کتب جديد ترجمه شده از تفکرات غربی (دامن زدن به نهضت ترجمه جديد) ـ منحرف کردن و درگير کردن اذهان با هر موضوع غيرمرتبط يا مغاير با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و نهضت علمی و الگوی پيشرفت و عدالت ـ تحقير گفتمان غرب ستيزی و عدالت خواهی و نيز تحقير تلقی بومی از مردمسالاری و تحقير گفتمان خودی و غيرخودی ـ دموکراتيک (غيراسلامی) معرفی کردن حرکت بيداری اسلامی و تلاش برای تثبيت واژه «بهار عربی» به جای «بيداری اسلامی» ـ ادامه حمايت از مدل لائيکی ترکيه به عنوان الگوی مطلوب برای کشورهای عربی و تحليل های منفی نسبت به حکومت سوريه ـ تلاش برای طرح و ترويج افکار اصلاحطلبان حوزوی و دامن زدن به مباحث و موضوعات خاص ـ بزرگنمايي برخی از موضوعات يا عناصر، و کوچک نشان دادن برخی از موضوعات يا عناصر ديگر و تلاش برای مديريت فکر و ذهن خواننده و سوق دادن آن به سمت مورد نظر ـ و ...
البته بیترديد تلاشهای مهرنامه به جایی نمیرسد. پس از انتخابات سال 88 که پيروان علوم انسانی غربی فتنه گری کردند و سيلی محکم و جانانه ای از ملت و نظام دريافت کردند، هنوز خيلی زود است که اين تلاش ها برای ساماندهی و هويت سازی مجدد جواب بدهد. و از طرف ديگر، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در کنار پيروزیهای بدرگونه و خيبرگونه سياسی، به سمت ايجاد تحولات علمی بزرگ پيش میرود و اثرات و ثمرات اوليه آن در عرصههای مختلف قابل مشاهده است. البته جا دارد از مؤسسات و انديشمندان انقلابی و متعهد و کسانی که در راه توليد علوم انسانی اسلامی گام بر می دارند درخواست کنيم که تلاش های انحرافی از قبيل آنچه مهرنامه انجام میدهد را به شکل تفصيلی رصد کنند و متقابلاً به اين فکر باشند که علوم انسانی اسلامی را در خدمت هجمه به زيربناهای فرهنگی تمدن غرب و تحقق اهداف کلان انقلاب اسلامی مورد استفاده قرار دهند.