طنازی ها و بازی های روان عطاران در
این نقش و همچنین جواد رضویان در نقش عقیل تا حدود زیادی به روند ماجرا کمک رسانده
است اما به این مقوله می توان نگاه انتقادی دیگر نیز داشت. مهمترین نقطه انتقادی در
واقع به شکل گیری شخصیت ها وابسته است که تنها حضور دارند اما کارکرد مناسبی را تا
به انتها دنبال نمی کنند.کارکرد آنان گویا فقط حضور داشتن و اندکی پیوستن به
جریانات دیگر است در حالی که هر یک باید تعریفی از ماهیت خودشان و حضورشان در قصه
داشته باشند. تاثیرگذاری شخصیت ها به قدری کمرنگ است که ما هیچ نکته جذابی را از
آنان نمی بینیم. حامد کمیلی به عنوان یک شخصیت مهم بازی بی رمقی را ارائه داده است
و حتی کوچکترین اثر از موقعیت هایی که عطاران و رضویان نمایش داده اند را نداشته
است. این فیلم از طرفی بر طنز موقعیت استوار است و از طرف دیگر می خواهد یک پیام
اخلاقی شسته رفته را نیز به مخاطب تحویل دهد. معلق ماندن میان جنبه های کمدی،یک
مساله اجتماعی و همچنین مسائل دینی مهمترین نکته ای است که فیلم قصد پرداختن به آن
را از ابتدا دارد. کلیشه ای شدن قالب این موضوعات دینی همیشه وجود داشته است و
گویا راه و روش جدیدی نیز برای بیان آن در سینمای ایران وجود ندارد.به هر حال این
فیلم را می توان در دسته فیلم هایی در نظر گرفت که با هدف پیام رسانی در قالب طنز
و کمدی عمل کرده است.طنز و کمدی - که بیش از همه در بازی رضا عطاران جاری و ساری
است- به کمک مفاهیم قصه فیلم آمده است تا گویا آن را نجات بخشد. به کار گرفتن این
نکته البته حال و هوای فیلم را تا اندازه ای تغییر داده است ولی به اصل فیلم تحولی
نبخشیده است.فیلم در واقع فرصت معنایابی را از بیننده می گیرد و او را فقط در میان
موقعیت های کوتاه رها می کند. فیلم از سویی دارای موقعیت هایی است که قصد دارند
بیننده را به خنده وادار نمایند و از طرف دیگر پیام اخلاقی خود را رواج دهند.معنای
اصلی فیلم منتها در میانه این دو باقی مانده است و حرف تازه ای برای گفتن
ندارد.
فیلم "اخلاقتو خوب کن" دچار پراکنده گویی در داستان و شخصیت است که بیشترین آسیب را از این بابت دیده است.می توان گفت پرداختن به سوژه هایی که درونمایه های اخلاقی را در خود پنهان کرده اند،به هر حال کاری دشوار است. از این جهت اگر کارگردان این فیلم را فردی متبحر در این امر ندانیم اما می توانیم لااقل او را به عنوان کسی که در آینده فرصت پیشرفت در کارهایش را خواهد داشت در نظر بگیریم. نگاه وی به این سوژه تا اندازه کمی امکان بروز معانی و مفاهیم اصلی در فیلم را داشته است که این نکته نیز همان طور که ذکر شد در شخصیت پردازی خود را به نمایش گذاشته است