به گزارش پایگاه 598، علی رضائیان، خوشنویس و کاتب قرآن در گفتوگو با ایکنا، نحوه ورود خود را به حوزه خوشنویسی اینگونه تشریح کرد: فعالیت من در خوشنویسی از سال 61 آغاز شد. از سال 66 نیز کار تدریس خوشنویسی را شروع کردم. خطوطی که در آنها تبحر دارم نیز، نستعلیق، نسخ و ثلث است. در ضمن نمایشگاههای متعددی هم به شکل گروهی و انفرادی در داخل کشور برگزار کردهام، همچنین دو نمایشگاه خارجیاز فعالیتهای من در حوزه خوشنویسیدر ترکمنستان و سوریه برپاست.
وی افزود: من ترجمه قرآن را یک بار با خط نستعلیق انجام دادهام، اما در زمینه ادعیه کارهای متعددی دارم. برای نمونه دعای کمیل، ندبه، دعای توسل و... از جمله این ادعیه هستند. تمام ادعیهها را هم با خط نسخ نوشتم، چون شیواترین و خواناترین خط برای کتابت قرآن و ادعیه نسخ عثمانطه است.
رضائیان درباره ویژگیهای خط نسخ تصریح کرد: دلیل اینکه چرا خط نسخ در کتابت قرآن رایجترین خط است بارها از سوی خوشنویسان ذکر شده، اما برای درک بهتر، پیشنهاد میکنم روی خطوط دیگر اعراب بگذارید، آن وقت متوجه میشوید تا چه اندازه خط نسخ برای کتابت قرآن مناسب است. منطورم این است که وقتی خط نسخ را اعرابگذاری میکنیم در خوانا بودن آن تفاوتی ایجاد نمیکند، اما برای مثال وقتی نستعلیق را اعراب میگذاریم، خواندن آن دشوار میشود. نکته دیگر اینکه در خط نسخ کلمات کنار هم قرار میگیرد، در صورتی که در خطوط دیگر از جمله نستعلیق کلمات سوار بر هم هستند و همین عامل سبب سختی قرائت آیات میشود.
خط نسخ ریشه ایرانی دارد
این خوشنویس با بیان اینکه خط نسخ ریشه ایرانی دارد، اظهار کرد: برخی از افراد این تصور را دارند که در کتابت قرآن حتما باید خطی دیگر را جایگزین نسخ فعلی کرد، اما وقتی خطی وجود ندارد که خوانایی لازم را داشته باشد چه اصراری است که به این بحثها ورود کنیم. مطلب دیگر اینکه ریشه خط نسخ از ایران سرچشمه گرفته است. نکته دیگر اینکه هر خطی کاربرد خاص خودش را دارد. برای نمونه وقتی میخواهیم دیوان حافظ را بنویسم، مسلماً جنس و شکل کار طلب میکند که خط، نستعلیق باشد یا در نوشتن کتیبهها، خط ثلث بهترین جواب را میدهد. در کتابت قرآن هم شیواترین خط تا به امروز نسخ است که جایگزین هم نداشته.
وی راز ماندگاری خوشنویسی را این گونه تشریح کرد: دلیل اول ماندگاری خط به بحث کاربردی آن بر میگردد، یعنی برای نگارش و مکاتبات، مسلماً نوشتار مهم بوده، پس طبیعی است که خط حفظ شود، اما در بحث زیباییشناسی، ایرانیان همیشه طالب زیبایی و نوآوری بودهاند. برای همین با ذوق و سلیقه خود خطوط مختلفی را به وجود آوردهاند که هر کدام زیبایی خاص خود را داشته است. در کنار این دو عامل، پیوند خوشنویسی با نگارش آیات قرآن و احادیت ویژگی مهم دیگری است که برای ماندگاری خوشنویسی در کشورمان میتوان متصور بود.
این خوشنویس در پاسخ به این سؤال که آیا همنشینی خوشنویسان با آیات و احادیث باعث نزدیکی آنان با آموزههای قرآنی میشود؟ گفت: جواب به این سؤال بسیار سخت است، چون هم میتوان گفت که این تاثیرگذاری وجود دارد، چون ناخودآگاه همنشینی با آیات قرآن سبب نزدیکی خوشنویس با آموزههای مورد نظر میشود، اما ممکن است خلاف این امر نیز مشاهده شود، به این منظور که این همنشینی تنها پوسته ظاهری به هنرمند بدهد و در باطن ما شاهد نزدیکی خاصی نباشیم. برای همین جواب این سوال را به صورت قطعی نباید با بله یا خیر داد.
برگزاری هر رویداد قرآنی در عالم هنر پسندیده است
رضائیان در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: از نگاه من برگزاری هر رویداد قرآنی به ویژه در حوزه خوشنویسی میتواند سبب رشد این بخش از هنر باشد، چون استعدادهایی شناسایی میشود که شاید تا به امروز کمتر به آن توجه شده است. این فرصتسازی درباره خوشنویسان شهرستانی بیشتر روی میدهد. همچنین این قبیل برنامهها ممکن است در مواقعی برای هنرمندان دستاورد مالی داشته باشد، اتفاقی که برای آینده آنان بسیار مفید خواهد بود.
رضائیان در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر اینکه خوشنویس خود را باید از چه آسیبهایی دور نگاه دارد؟ گفت: مسائل مالی در پیشرفت کاری یک هنرمند بسیار مهم است، اما در حوزه هنر قرآنی این انگیزه نمیتواند دلیل خوبی برای پیشرفت ورود به هنر قرآنی باشد. برای همین توصیه میکنم اگر خوشنویسی میخواهد تمام تمرکز خود را بر کتابت آیات وحی متمرکز کند، اول ایمان خود را سنجش کند تا بداند برای چه میخواهد در این حوزه قدم بردارد، آنگاه به آن ورود داشته باشد.