کد خبر: ۳۶۱۵۴۰
زمان انتشار: ۰۹:۰۵     ۰۸ بهمن ۱۳۹۴
اگر اهل سياست و قدرت هم اين و‌جيزه را بنويسند هيچ تأثيري در آيت‌الله جنتي ندارد، اما نگارنده به جهت دوري از قدرت و بي‌علاقگي به مسيرهايي كه به شوراي نگهبان ختم مي‌شود، بر اين باور است كه دفاع از مظلوميت آيت‌الله جنتي، دفاع از يك شخص نيست كه دفاع از فقهاي تراز اول انقلاب اسلامي و اسلام سياسي است
به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان؛ عبدالله گنجی: اگر اهل سياست و قدرت هم اين و‌جيزه را بنويسند هيچ تأثيري در آيت‌الله جنتي ندارد، اما نگارنده به جهت دوري از قدرت و بي‌علاقگي به مسيرهايي كه به شوراي نگهبان ختم مي‌شود، بر اين باور است كه دفاع از مظلوميت آيت‌الله جنتي، دفاع از يك شخص نيست كه دفاع از فقهاي تراز اول انقلاب اسلامي و اسلام سياسي است، دفاع از عالم بزرگي كه توسط بي‌ريشه‌ها در سايه آزادي مورد ستم قرار مي‌گيرد و اما بعد...

بدون ترديد در فاصله 34 سال بعد از شهادت شهيد مظلوم دكتر بهشتي، هيچ يك از شخصيت‌هاي منصوب امام به اندازه آيت‌الله جنتي مظلوم نبوده است. فقط تفاوت ماجرا در اين است كه شهيد بهشتي آماج «تهمت‌ها» و «شايعات» بود، اما آيت‌الله جنتي آماج «تمسخرها و كنايه‌ها» است. علت اينكه نمي‌توانند مانند شهيد بهشتي هزاران تهمت را نثار وي كنند، اين است كه آينده‌اي براي اندوختگي دنيوي او قابل تصور نيست. بنابراين با هزاران ذره‌بين نتوانستند ردپايي از دنيا‌طلبي و دنياگرايي را در اين مرد بزرگ ببينند. يقيناً اگر او اهل دنياي ما بود با اندك هجمه و فشار عرصه را رها مي‌كرد و آرامش خود در اين سنين را بر هر چيز ديگري ترجيح مي‌داد اما او در پيماني كه با امام بست و اعتمادي كه امام به ايشان نمود مأمور است تا از پلشتي‌ها در حكومت صالحان پيشگيري نمايد. او دغدغه دارد تا امام را از خوفي كه داشت دور سازد: «من خوف از آن دارم كه ما يك جمهوري اسلامي درست كرديم اما هر كجايش برويم همان حكومت طاغوت باشد». واقعاً اين همه هجمه و تمسخر يك مرد پارسا براي چيست؟ او منفعت خاصي را دنبال مي‌كند؟ از مسئولان با سابقه نظام كسي را مي‌توان يافت كه فرزندش كار يدي (نجاري) كند؟ ممكن است آيت‌الله جنتي مانند همه ما دچار اشتباه شود اما خروجي‌هايي همچون خاتمي، روحاني، اصلاح‌طلبان مجلس ششم و اخيراً هاشمي نشان مي‌دهد كه آيت‌الله جنتي براي حساس‌ترين مناصب كشور نيز به سليقه خود عمل نمي‌كند. او در قالب سازوكار شورايي ظاهر مي‌شود و براساس تقوي رأي مي‌دهد. اما علت هجمه‌ها به وي اين است كه او اهل زد و بند نيست. او «اصحاب معامله» را پشت در نگه مي‌دارد. تاريخ اسلام مملو از ظلم به چنين اشخاصي است كه غربت اميرالمؤمنين در كوفه بارزترين مصداق اين سلامت و مظلوميت است. مثل آيت‌الله جنتي مَثل شيخ فضل‌الله نوري است. ديروز (1285ش) مشروطه‌خواهان، مشروطه انگليسي را عامل توسعه و شكوفايي ايران مي‌دانستند و به همين دليل هر نفسي كه بر خلاف اين مسير استنشاق مي‌شد به مسلخ مي‌بردند. هنوز ايرانيان در بهت و حيرتند كه چگونه عالم تراز اول آنان در تهران به چوبه‌دار سپرده شد و مردمي كه باور كرده بودند مشروطه انگليسي راه حل مشكلات كشور است براي كشته شدن او كف مي‌زدند. او روي قرآن كوچك خود دست مي‌گذاشت و قسم مي‌خورد اما مشروطه‌خواهان قرآن را پاكت سيگار معرفي كردند تا هلهله غرب‌گرايان صداي وي را خاموش كند. شيخ‌فضل‌الله را مقابل خواسته‌هاي مردم معرفي كردند تا بتوانند خون او را توجيه كنند و پسرش كف مي‌زد تا حقانيت اعدام باور‌پذير‌تر گردد. اگر اهل دنيا همه تلاش‌شان براي بهبود رفاه زن و فرزند باشد آيت‌الله جنتي قبلاً بين فرزند و انقلاب يكي را انتخاب كرده است.

كسي كه از فرزند براي انقلاب گذشته باشد هيچ شاخص دنيايي او را اسير نمي‌نمايد. جرم جنتي ايستادن در مقابل سكولاريسم است. جرم آيت‌الله جنتي ايستادگي بر اصول امام در همه ادوار انقلاب اسلامي است.

او در واپسين سال‌هاي حيات، حفظ سلامت انقلاب و صلابت راه امام را ذخيره و توشه خود كرده است و اين چيزي است كه اهل دنيا از فهم آن عاجزند، همانگونه كه در تاريخ معاصر ميرزاي شيرازي ماند و ناصرالدين شاه نماند، همانگونه كه شيخ‌فضل‌الله ماند و شيخ ابراهيم زنجاني نماند، همانگونه كه قبر مدرس زيارتگاه شد و رضاخان به زباله‌دان تاريخ پيوست و همانگونه كه امام جاودانه تاريخ و پهلوي دوم مدفون شهوات قدرت شد، جنتي نيز در تاريخ آيندگان چون كوه خواهد ماند و هلهله اهل قدرت همچون كف و باد گذر خواهد نمود. امام قاعده و فرمولي را براي بعد از خود به جاي گذاشت كه هر گاه دشمن از شما تمجيد كرد در خود شك كنيد و هرگاه دشمن بر شما شوريد بدانيد مسير درستي را طي مي‌نماييد. امروز آيت‌الله جنتي مغضوب دشمنان است چرا كه راه نفوذ را سد نموده است. از لس‌آنجلس تا تهران براي او جوك مي‌سازند، از «من و تو» تا تجديد‌نظر طلبان به سخره‌اش مي‌گيرند. اما او همچون عمار تا لحظه آخر دچار ترديد نشده است و از هيچ كس شكايتي نمي‌كند. او به دنبال عقبه اجتماعي و سياسي براي دفاع از خود و جريان‌سازي عليه ديگران نمي‌گردد. او زخم‌زبان‌ها و تمسخرها را «تأديب نفس» مي‌داند و هر روز استوارتر مي‌شود. دشمن تلاش كرده است تا شوراي نگهبان را معادل جنتي معرفي كند حال آنكه از درون شورا چنين نگاهي اعلام نمي‌شود. آنچه راز هجمه به جنتي است پايبندي واقعي او به انقلاب اسلامي است چرا كه او به يك جمهوري اسلامي بزك شده با اسلام نمي‌انديشد. بدون ترديد اگر تصميم با آيت‌الله جنتي بود هرگز فرزند خود را وزير ارشاد نظام جمهوري اسلامي نمی‌کرد. چنين مردي اگر مورد هجمه مدعيان اسلام رحماني، سكولارهاي وطني و دمكراسي‌خواهان غربي و CIA  نباشد به درد اين مسئوليت خطير نخواهد خورد. مظلوميت او جوهره درخشاني وي در تاريخ آينده اسلام سياسي و تشيع است و هجمه‌كنندگان به او مفقودان آينده تاريخ اسلام و تشيع‌اند. روزي آيندگان حسرت وجود او را خواهند خورد، همانگونه كه ما امروز حسرت بهشتي را مي‌خوريم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها