*شكست عشقي، زمينهساز قتل پدر
به
گزارش گروه خواندنی های مشرق، مردي ساعت 9:30 روز چهارشنبه هفته پيش با
مراجعه به ايستگاه پليس كلانتري جواديه مستقر در ميدان راهآهن، به ماموران
اعلام كرد: «فردي به نام سيامك كه دو روز پيش پدرش را در شهرستان مياندوآب
به قتل رسانده الان در يك قهوهخانه در ميدان راهآهن در حال صبحانه خوردن
است.»
با اعلام موضوع، بلافاصله هماهنگيهاي لازم با اداره دهم
پليس آگاهي و پليس آگاهي شهرستان مياندوآب انجام شد و پس از تاييد خبر از
سوي پليس آگاهي مياندوآب، ماموران كلانتري به قهوهخانه رفتند اما در
تحقيقات خود اطلاع پيدا كردند متهم تحت تعقيب پس از پرداخت پول صبحانه از
آنجا خارج شده است.
پس از آن واحدهاي كمكي به ميدان راهآهن اعزام
شدند. با دريافت مشخصات ظاهري متهم آن محدوده را تحت نظر گرفتند تا اينكه
ساعت 10:30 مظنون 41ساله را در پارك اميريه ميدان راهآهن شناسايي و دستگير
كردند.
با بازداشت متهم، بلافاصله پرونده مقدماتي با موضوع قتل
تشكيل و سيامك براي انجام تحقيقات به پليس آگاهي تهران منتقل شد. كارآگاهان
ابتدا فردي را كه متهم را به پليس معرفي كرده بود تحت بازجويي قرار دادند.
اين
مرد ماجرا را چنين شرح داد: «من به همراه اعضاي خانواده، در شهرستان
مياندوآب و در محله سكونت متهم و خانوادهاش زندگي ميكنم اما چند ماه پيش
براي كار به تهران آمدم. دو روز قبل در تماس تلفني با خانواده، همسرم به من
اطلاع داد يكي از همسايگان كه مردي 60ساله به نام «هوشنگ» بود توسط پسرش
«سيامك» به قتل رسيده است.
در حاليكه از موضوع قتل هوشنگ اطلاع
داشتم، صبح روز چهارشنبه قبل از رفتن به محل كار، براي خوردن صبحانه به
قهوهخانهاي در ميدان راهآهن رفتم و به صورت كاملا اتفاقي سيامك را در
آنجا مشاهده كردم. بلافاصله از قهوهخانه خارج شدم و خود را به ايستگاه
پليس رساندم و موضوع را به ماموران اطلاع دادم.»
در ادامه با آغاز
بازجوييها از متهم، وي نيز به قتل پدرش اعتراف كرد و در اظهارات خود به
كارآگاهان گفت: «دور روز پيش پدرم را با چوب دستي و در داخل خانه به قتل
رساندم و پس از آن، با قطار مراغه به تهران فرار كردم.»
سيامك
درباره انگيزه ارتكاب قتل نيز به كارآگاهان گفت: «چند سال پيش قبل قصد
داشتم با يكي از دختران فاميل ازدواج كنم اما پدرم به دليل اعتياد من به
ماده مخدر هرويين با اين موضوع مخالفت كرد و به همين علت موفق به ازدواج با
دختر مورد علاقهام نشدم. از آن زمان كينه شديدي از پدرم در دل داشتم تا
اينكه در روز حادثه از پدرم درخواست پول كردم اما او هيچ پولي به من نداد و
من نيز با چوب ضرباتي را به سرش زدم و سپس از خانه فرار كردم تا اينكه در
تهران و به اتهام قتل دستگير شدم و تا لحظه دستگيري نيز از كشته شدن پدرم
اطلاع نداشتم.»
متهم همچنين در ادامه اظهاراتش توضيح داد بيش از 20
سال است به مصرف هرويين اعتياد دارد و پيش از اين نيز مدت 15 سال را به
اتهام ارتكاب جرايم مختلف آدمربايي، سرقت و موادمخدر در ندامتگاه قصر و
مياندوآب سپري كرده است.
سرهنگ آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با
جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با تاييد اين خبر گفت: «با توجه به ارجاع
پرونده از شعبه دوم بازپرسي دادسراي مياندوآب به دادسراي ويژه نيابت تهران،
متهم پس از اعتراف صريح به ارتكاب جنايت و تشكيل پرونده مقدماتي، براي
صدور دستور قضايي لازم در اختيار مقام قضايي دادسراي نيابت تهران قرار
گرفته است.»
*علاقه به دختر جوان ادعاي عجيب جوان کيف قاپ پس از سرقت ميليوني
تحقيقات
از جواني که پول درمان يک بيمار سرطاني را از دختري جوان دزديده بود نشان
داد او براي ازدواج با دختر جوان دست به سرقت زده است.
چندي قبل يکي
از کسبه خياباني در شرق تهران، در تماس با پليس از سرقت کيف دختري جوان و
مجروح شدن وي خبر داد. او گفت دو جوان موتورسوار کيف دختري را که از عرض
خيابان عبور مي کرد قاپيده و او را چند متر روي زمين کشيده اند.
زماني
که ماموران به محل حادثه رفتند دختر جوان به دليل شدت جراحات وارده به
بيمارستان منتقل شده بود اما اظهارات شاهدان اين سرقت اولين سرنخ ها را در
اختيار پليس گذاشت. چند رهگذر توانسته بودند شماره پلاک موتورسيکلت سارقان
را يادداشت کنند و همين موضوع ماموران را اميدوار کرد تا هرچه سريع تر
سارقان را به دام بيندازند.
چند روز بعد با مرخص شدن دختر مالباخته
از بيمارستان او نزد ماموران رفت و جزئيات بيشتري از اين سرقت را تشريح
کرد. او گفت روز حادثه مبلغ ۴ ميليون تومان پول از بانک گرفته بودم تا با
آن براي مادرم که به بيماري سرطان مبتلاست دارو بخرم. خيلي عجله داشتم و مي
خواستم زودتر خودم را به بيمارستان برسانم که ناگهان سارقان از پشت به من
نزديک شدند و کيف دستي ام را کشيدند. لحظات سختي بود. بايد از پول درمان
مادرم محافظت مي کردم. به همين دليل بند کيفم را محکم گرفتم و همين موضوع
باعث شد سارقان من را چند متر روي زمين بکشند و در نهايت پول ها را سرقت
کنند.
در پي اظهارات شاکي تحقيقات پليس براي به دام انداختن سارقان
آغاز شد. ماموران با تحقيق درباره شماره پلاک موتورسيکلت تبهکاران پي بردند
موتورسيکلت متعلق به جواني به نام بهروز است. به اين ترتيب مخفيگاهش
شناسايي و وي دستگير شد. اين جوان نيز ترجيح داد مثل همه تبهکاران اتهامش
را انکار کند اما وقتي تحت بازجويي هاي فني- پليسي قرار گرفت به ده ها فقره
کيف قاپي با همدستي جواني به نام اصغر اقرار کرد.
او گفت من و
همدستم سوار موتورسيکلت در خيابان ها پرسه مي زديم و کيف زنان و دختران را
مي قاپيديم. اين اظهارات پايان کار نبود چرا که وقتي بهروز در برابر دختر
جوان قرار گرفت حرف هاي عجيبي زد. در شرايطي که شاکي ادعا مي کرد پيش از
سرقت، جوان کيف قاپ را نديده است بهروز گفت چون به دخترجوان علاقه داشته
کيف او را سرقت کرده است.
وي در اين باره گفت: مدتي قبل او را در
بانک ديدم و به وي علاقه مند شدم اما دنبال راهي بودم تا شماره تلفن و
آدرسش را پيدا کنم. مدتي از اين ماجرا گذشت تا اين که روز حادثه وقتي دختر
جوان را در خيابان ديدم تصميم گرفتم کيف دستي اش را بدزدم تا از اين طريق
شماره تلفن و آدرس او را به دست بياورم و به خواستگاري اش بروم. بعد از اين
که کيف را سرقت کردم و پول زيادي به دست آوردم مي خواستم با دختر مورد
علاقه ام تماس بگيرم و با او قرار بگذارم اما چند روز بعد دستگير شدم.
به
دنبال اظهارات اين متهم همدست او نيز دستگير شد و هر دو، روز چهارشنبه
هفته گذشته در مجتمع قضايي بعثت به اتهام ده ها فقره کيف قاپي مورد محاکمه
قرار گرفتند و قرار است قاضي پرونده به زودي در اين باره تصميم گيري کند.
*اعدام عقرب موتورسوار در ملأعام
عقرب موتورسوار کرمان که به اقدامات سیاه زنجیرهای دست میزد سحرگاه پنجشنبه در میدان خواجوی کرمان به دار مجازات آویخته شد.
دادستان
عمومی و انقلاب کرمان با اشاره به اجرای حکم اعدام «مجید» معروف به عقرب
موتورسوار گفت: این مرد از اوایل سال 89 تا 3 ماه ابتدایی امسال در
اقدامات سیاه زنجیرهای با مراجعه به خانهها، دفاتر شرکتهای خصوصی،
واحدهای تجاری و مطب پزشکان اقدام به شناسایی زنانی که در ساعاتی از روز
تنها بودهاند، میکرد.
یدالله موحد ادامه داد: این مرد در فرصتهای
دیگر با مراجعه به آنجا و تهدید آنها با تپانچه تقلبی یا چاقو، وادارشان
میکرد تسلیم نیت شوم وی شوند.
وی با اشاره به این مطلب که این مرد
31 ساله، زن و 2 بچه داشته و کار نیز میکرده، گفت: این فرد به جرم تجاوز
به عنف و ارتکاب فعل حرام همراه با اذیت و آزار، در دادگاه کیفری استان
کرمان محاکمه و به خاطر تجاوز به عنف به اعدام در ملأعام و به خاطر ارتکاب
فعل حرام به 99 ضربه شلاق محکوم شده بود.
پس از قرائت حکم از سوی
دادستان کرمان، عقرب موتورسوار که همیشه سوار بر موتورش به شکار زنان
میپرداخت در حلقه تماشاچیان به دار مجازات آویخته شد.
*درخواست مهريه زن چهارم از شوهر پولدار
اين مرد مهريه 550 سكهاي همسر چهارم را پرداخت تا وي ترسي از طلاق نداشته باشد.
مهريهام
كه 550 سكه بهار آزادي است را ميخواهم تا قبل از اينكه شوهرم طلاقم دهد،
حقم را گرفته باشم چون شوهرم پيش از اين 3 زن داشت كه آنها را بيدليل
طلاق داد؛ از اين موضوع ميترسم و خودم را براي طلاق آماده كردهام. اين
قسمتي از شكوائيه يك زن نزد قاضي شعبه 245 دادگاه خانواده تهران بود.
اين
زن با بيان اينكه ميدانم شوهرم دير يا زود مرا طلاق ميدهد چون تاكنون
سه زن داشته و آنها را به بهانههاي مختلف طلاق داده است، گفت: شوهرم
نميتواند در كنار يك زن زندگي كند چون رفتارش با زنها مانند رفتارش با
مردان است و با لجبازي هر كاري كه خودش بخواهد را انجام ميدهد.
وي
ادامه داد: حدود يك سال و نيم از زندگي مشتركمان ميگذرد و ميدانم كه
شوهرم تا 2 سال ديگر به دليل جرّ و بحث من با خودش، درخواست جدايي خواهد
داد بنابراين از همين الآن خودم را براي مواجه شدن با اين موضوع آماده
كردم.
مرد در دادگاه خانواده با بيان اينكه اصلاً نميدانم كه
همسرم چگونه اين حرفها را مقابل من ميزند، عنوان كرد: همسرم نبايد از من
جدا شود چون از ابتداي ازدواج وي را در جريان ازدواجهاي قبليام قرار داده
بودم و دليل طلاق من از همسران قبليام، تفاهم نداشتن بود.
وي
افزود: همسرم بايد بيشتر مرا درك كرده و بداند به شكلي كه او تصور ميكند،
نيستم بنابراين نبايد درخواست مهريه بدهد ولي براي اينكه محبتم به او
اثبات شود با درخواستش موافقت كرده و مهريهاش را ميپردازم.
مرد با
اشاره به اينكه وضع مالي خوبي دارم، گفت: مهريه همسرم را كامل ميپردازم
ولي همسرم بايد متوجه باشد كه تصورش اشتباه بوده و من از او جدا نميشوم
چون با وجود تمام نزاعهايمان، باز هم با يكديگر تفاهم داريم.
قاضي
اين شعبه بعد از صحبتهاي طرفين، به دليل وجود مداركي در خصوص اموال مرد،
او را محكوم به پرداخت مهريه زن كرد و جلسه را پايان داد.